بهره‌وری شخصیپادکست
عادتی که ۹۹٪ مردم را از ثروتمندشدن باز می‌دارد
دو راه برای ثروتمندشدن وجود دارد، مهم این است که کدام را انتخاب می‌کنید
درباره نویسنده
- این مطلب به مسئله افزایش هزینه‌ها و مخارج متناسب با درآمد اشاره میکند و راه ثروتمندشدن را کنترل هزینه‌ها می‌بیند. نویسنده توضیح می‌دهد که در زمان افزایش درآمد صرفا باید تمرکز روی عدم افزایش هزینه‌های زندگی باشد.
تنها دو راه برای ثروتمند شدن وجود دارد: یا بیشتر کار کن، یا کمتر خرج کن.
من ۲۷ ساله هستم، و متوجه شده‌ام یکی از عادت‌هایی که اکثریت جامعه دارند (اما به‌طور خاص از ۲۰ سالگی شروع میشود) پرورش عادت به کار بیشتر برای خرج بیشتر است.
همانگونه که پدرم می‌گوید: «هزینه‌ها آنقدر افزایش می یابد تا از کل درآمد بیشتر شود.»
دراینجا یک سناریوی معمول فردی ۲۰ ساله را ارائه می‌کنیم که تازه از دانشگاه فارغ شده است:
- فارغ التحصیل شدن و بلافاصله تلاش برای رسیدن به بالاترین فرصت شغلی ممکن، با سریع‌ترین تحرکات رو به بالا (هر نوع سرمایهگذاری در یک موقعیت شغلی با پرداخت پایینتر که یادگیری چیزهایی برای بازپرداخت طولانی مدتتر به همراه دارد، فراموش میکند).
- دریافت اولین ترفیع در سال اول، بلافاصله عوض‌کردن منزل.
- دومین ترفیع در سال دوم، خرید یک ماشین اسپرت.
- دریافت سومین ترفیع (بزرگ) در سال سوم، خرید یک خانه بزرگتر.
- بدون ترفیع بیشتر تا مدتی، سقف حقوق ثابت میشود. در عین حال، عادت به صرف هزینه ایجاد شده است.
این یک مثال بیش از حد ساده است، اما متاسفانه واقعیت دارد. مقدار میانگین پس انداز برای خانواده‌های درحال کار در امریکا، در حدود ۹۵۰۰۰ دلار است.
این عدد، کل و مجموع است یعنی در تمام طول عمر خود!
و در واقع، این یک برآورد کامل نیست، ازآنجایی‌که اگر شما به داده‌های طبقه متوسط جامعه یعنی بزرگترین طبقه بنگرید، اکثر خانواده‌ها «صفر دلار» پس انداز دارند؛ و برخی حدودا ۵۰۰۰ دلار پس انداز دارند.
اینها چه چیزی درمورد جامعه به شما می‌گوید؟ فقط یک چیز: ما سخت‌تر کار می‌کنیم تا بیشتر خرج کنیم.
چگونه ثروتمند می‌شوید؟
بیشتر کار کنید، اما کمتر خرج کنید.
مدتها پیش، من داستانی در مورد یک بانکدار با یک حقوق ۵۰۰۰۰۰ دلاری در سال خواندم. او یک خانه بزرگ، دو اتومبیل اسپرت داشت و تعطیلات سه ماهه اش را در سراسر جهان می‌گذراند. به نظر میرسید او رویایی زندگی میکرد.
“اما اگر من کار خود را از دست بدهم ، همه اینها را از دست خواهم داد“.
او ۵۰۰۰۰۰ دلار در سال کار میکرد و همچنین نزدیک به ۵۰۰۰۰۰ دلار در سال خرج میکرد.
با این تعریف، او ثروتمند نبود.
درواقع، او کاملا فقیر بود؛ بدون هیچ پس اندازی برای خواسته‌های خود.
این واقعیت زندگی بسیاری از ماست.
هرچه بزرگتر میشوم، بیشتر متوجه میشوم که تعریف افراد از «ثروت» اشتباه است.
پول در آوردن آسان است. هنگامیکه می‌آموزید در اقتصاد امروز، ارزش چگونه مبادله میشود، پول درآوردن بخش چالش برانگیزی نیست.
