فناوری
طرز تفکری که مدیران نباید درباره تکنولوژی داشته باشند
گاهی اوقات ما از اکثر رهبران کسب و کار و مدیران اجرایی می‌شنویم که درباره تکنولوژی نظرات و تفکری دارند که این نظرات و تفکرات بدون هیچ پیش بینی بیان می‌شود.
درواقع طرز تفکر برخی مدیران این است که تکنولوژی یک مسئله آسان در کسب و کار است. ما در اینجا دلایلی را بیان می‌کنیم که نشان می‌دهد مدیران نباید چنین طرز تفکری داشته باشند:
۱- این تکفر یک تعمیم فراگیر است. ممکن است بعضی از تکنولوژی ها در یک سطح استراتژیک وجود داشته باشند که تا حتی شناخته شده هستند و به راحتی اجرایی می‌شوند و مورد استفاده قرار می‌گیرند. اما بسیاری از تکنولوژی ها نیز وجود دارند که اینگونه نیستند. درواقع وقتی یک مدیرعامل از چنین عباراتی در تمام تکنولوژی ها استفاده می‌کند یعنی حقایق عصر دیجیتال که باید از طریق این تکنولوژی ها شرکت و کسب و کار خود را هدایت کند رد کرده است. اما به راستی منظور شما از تکنولوژی چیست؟ طراحی تجربه کاربران؟ معماری سیستم ها؟ ایجاد الگوریتم؟ داده ها؟ یا شبکه های عصبی مبتنی بر امنیت سایبری؟
۲- اگر تکنولوژی یک مسئله آسان در کسب و کار است پس کدام مسائل سخت هستند؟ استراتژی ها؟ مسایل مالی؟ بازاریابی یا فروش؟
چرا همه جنبه های عملیاتی کسب و کار از نظر این مدیران پیچیده است اما به نظر آن‌ها تکنولوژی در کسب و کار ساده است؟
۳- طرز فکری که مدیران درباره فناوری و تکنولوژی دارند را می‌توان خودخواهانه دانست. چرا که هنگامی که شما به عنوان مدیر عامل یک شرکت تکنولوژی را یک مسئله آسان بدانید، احتمال اینکه شرکت شما در قلمرو فناوری های نوآورانه و جدید گسترش پیدا نکند زیاد است.
۴- شما به عنوان یک مدیر می‌خواهید بهترین تکنسین ها را در آینده استخدام کنید و روی ارتقا خدمات و محصولات خود کار کنید. در نظر داشته باشید که نیروهای متخصص و تکنسین های با استعداد هرگز به شرکت هایی که رهبران آن شرکت ها کار آن‌ها و تخصص آن‌ها را بی اهمیت می‌دانند نخواهند رفت.
۵- چنین طرز تفکر نادرستی در بسیاری از مواقع باعث می‌شود که رهبران و مدیران اجرایی توانایی رهبری و قضاوت خود را به طرف سرمایه گذاران سوق دهند. به خصوص در زمان هایی که صنایع بیشتری مورد حمله غول های دیجیتال قرار می‌گیرند.
هر رهبر یا مدیر اجرایی مطمئنا مدیران زیردستی نیز خواهند داشت. این تفکر مدیران درباره تکنولوژی مسلما روی رهبران ارشد آن‌ها نیز تاثیر خواهد گذاشت و آن‌ها نیز این مطالب را که از رییس خود شنیده اند به صورت طوطی وار تکرار خواهند کرد و به تیم خود القا می‌کنند و همین می‌تواند باعث شکل گیری یک فرهنگ اشتباه در یک سازمان شود و آن سازمان را فلج کند.
