فناوریمدیریت منابع انسانی
کاربرد گیمیفیکیشن (Gamification) در آموزش
“گیمیفیکیشن” (Gamification) یک فناوری است که سالهاست در بخش آموزش و یادگیری استفاده میشود. اما این فناوری در واقع چه معنایی دارد و چگونه میتواند منجر به بهبود نتایج یادگیری شود؟
در این مقاله ما در مورد مزایای گیمیفیکیشن در یادگیری و اینکه چگونه معلمان و والدین میتوانند از آن برای افزایش تمرکز دانشآموزان استفاده کنند، توضیح خواهیم داد.
گیمیفیکیشن چیست؟
به زبان ساده، گیمیفیکیشن به معنای استفاده از عناصر بازی و اصول آن در زمینههای غیر بازی است. به عنوان مثال، اصول و مضامین درون بازی مانند به دست آوردن “امتیاز” مجازی یا ارزهای دیگر، و انجام مجموعهای از کارها یا فعالیتها برای پیشرفت به سطح بعدی، ممکن است در زمینههایی غیر از بازی برای سرگرمی و تحریک دانشآموز استفاده شود .
گیمیفیکیشن همچنین میتواند به عنوان مجموعهای از فعالیتها و فرایندها برای حل مشکلات با استفاده از ویژگیهای عناصر بازی تعریف شود.
با اینکه عناصر معمولی بازی به هیچ وجه جدید نیستند، اما در زمینههای غیر بازی مانند وب سایتها، بازاریابی دیجیتال، برنامههای سازمانی و حتی لیست کارهای مجازی و ابزارهای بهرهوری به طور فزایندهای رایج شدهاند.
با این حال، یک منطقه عظیم که گیمیفیکیشن در آن بسیار رواج دارد، آموزش است.
گیمیفیکیشن در آموزش
به دلایل مختلف، گیمیفیکیشن به طور فزایندهای در محیط های آموزشی مورد استفاده قرار میگیرد. به طور خلاصه، این فناوری “کارهای سخت را سرگرمکنندهتر میکند”، به دانشآموزان انگیزه میبخشد و آنها را با موضوع درگیر میکند.
نظریه گیمیفیکیشن در آموزش
نظریه گیمیفیکیشن در آموزش این است که دانشآموزان وقتی سرگرم میشوند و اهداف و دستاوردهایی دارند که میخواهند به آنها برسند، بهتر یاد میگیرند. البته این اهداف باید به روشی تعیین شوند که دانشآموز آنها را سرگرمکننده بداند.
به دلیل ویژگیهای اعتیادآور بازیهای ویدیویی که کودکان (و بزرگسالان) را فریب میدهد و آنها را مجذوب خود میکند، طبیعی است که وقتی این عناصر مبتنی بر بازی روی مواد یادگیری اعمال شوند، نتایج مشابهی را مشاهده کنیم.
گیمیفیکیشن در یادگیری شامل استفاده از عناصر مبتنی بر بازی مانند امتیازبندی، رقابت همسالان، کار گروهی، جدول نمره برای ایجاد مشارکت، کمک به دانشآموزان در جذب اطلاعات جدید و آزمایش دانش خود است. این فناوری میتواند برای موضوعات مدرسهمحور اعمال شود، اما همچنین به طور گستردهای در برنامهها و دورههای خودآموزی نیز به کار میرود. این امر نشان میدهد که اثرات گیمیفیکیشن در بزرگسالی نیز ادامه دارند.
فناوری در زندگی روزمره ما نفوذ کرده و در نحوه زندگی، خرید، کار، بازی، غذا خوردن، ملاقات با مردم و معاشرت با دیگران تغییراتی ایجاد کرده است. سیاستگذاران شروع به کشف مزایای بالقوه استفاده از فناوری برای سادهسازی بار کاری معلمان کردهاند. همچنین مدتی است که میدانیم استفاده از برخی ویژگیهای چیزی که بسیاری از کودکان دوست دارند (بازی) برای پشتیبانی از یادگیری، مزایای زیادی دارد.
نمونه گیمیفیکیشن در آموزش
معلمان و والدین میتوانند گیمیفیکیشن را به طرق مختلف در زمینههای موضوعی بیشماری پیادهسازی کنند. اگرچه بسیاری از مدارس در حال حاضر از برنامهها و بازیهای آموزشی از طریق رایانه و تبلت استفاده میکنند، اما همه اینها نباید مربوط به فناوری باشد.
برخلاف یادگیری مبتنی بر بازی، که شامل ساختن بازیهای شخصی توسط دانش آموزان یا بازیهای ویدئویی تجاری میشود، گیمیفیکیشن صرفاً ادغام عناصر مبتنی بر بازی است که باعث محبوبیت این سیستمعاملها شده و آنها را در فعالیتهای دیگر کلاس (در خانه) ادغام میکند.
برخی از مثالهای عناصر بازی که میتوانند برای ایجاد انگیزه در دانشآموزان مورد استفاده قرار گیرند عبارتند از:
- روایت
- بازخورد فوری
- سرگرمکننده
- یادگیری با چالشهایی که افزایش مییابند
- تسلط پیدا کردن (به عنوان مثال، به صورت پیشرفت در سطوح بالا)
- شاخصهای پیشرفت (به عنوان مثال، از طریق نقاط/نشانها/ تابلوهای امتیازات)
- ارتباط اجتماعی
کلاسی را که حاوی بعضی یا همه این عناصر باشد میتوان کلاس دارای «گیمیفیکیشن» دانست.
بهترین ترکیب گیمیفیکیشن مواردی است که مشارکت پایدار ایجاد میکند، نیازهای منحصر به فرد دانشآموزان را در نظر میگیرد و شامل کارهایی بیش از استفاده از امتیاز و سطوح برای ایجاد انگیزه در بازیکنان است. موثرترین سیستمهای گیمیفیکیشن از عناصر دیگری مانند روایت و ارتباط با بازیکنان/دانشآموزان دیگر استفاده میکنند تا واقعاً علاقه آنها را جلب کنند.
معلمان میتوانند از طریق نمونههای زیر گیمیفیکیشن را پیادهسازی کنند:
۱- دادن امتیاز برای رسیدن به اهداف درسی
کاری کنید که دانشآموزان یک مجموعه ساده و معمولی از سوالات را به گونهای تازه مشاهده کنند. مثلا به پاسخهای صحیح یا ساختارمند طبق سیستم امتیازاتی تعلق میگیرند و دانش آموزان از سطوح مختلف بالا میروند.
آیا لازم است دانشآموزان جزئیات متن و شواهد را برای نتیجهگیری در بحثهای کلاس ذکر کنند؟ مثلا پاسخهای بدون مدرک میتوانند ۱ امتیاز، یک پاسخ صحیح با ۱ مدرک ۲ امتیاز، و یک پاسخ صحیح + ۲ دلیل، ۳ امتیاز داشته باشند.
۲- دادن امتیاز برای دستیابی به اهداف فرآیندی و غیرآکادمیک
سیستمهای امتیاز میتوانند برای اهداف غیرآکادمیک نیز به خوبی عمل کنند.
به عنوان مثال آیا باید زمان لازم برای بررسی تکالیف را کوتاه کنید؟ اکنون کلیه دانشآموزانی که تکالیف خود را برای بررسی قبل از درخواست توسط معلم آماده کردهاند، ۲ امتیاز دریافت میکنند.
۲- ایجاد موانع سرگرمکننده
به عنوان مثال، یکی از اصول گیمیفیکیشن استفاده از مکانیک تشویق از طریق ارائه موانع بازی-چالشها است. موانع بازی میتوانند آکادمیک یا رفتاری، اجتماعی یا خصوصی، خلاقانه یا تدارکاتی باشد.
۴- ایجاد رقابت در داخل کلاس
رقابت با همکلاسیها، کلاسهای دیگر یا حتی معلم یک عنصر مبتنی بر بازی مطمئن است که موثر میباشد.
به عنوان مثال دانشآموزان باید از قانونی استفاده کنند که معلم تعیین میکند و هر زمان دانشآموزی از این قانون پیروی نماید، کلاس یک امتیاز میگیرد. هر زمان دانشآموزی از قاعده پیروی نکند، معلم امتیاز میگیرد. این امر به ویژه برای معرفی رویهها و انتظارات رفتاری جدید بسیار مناسب است. اگر کلاس برنده شود، معلم میتواند از پاداش پایدار، مانند زمان استراحت طولانیمدت یا مشق شب کمتر استفاده کند.
۵- مقایسه و تأمل در عملکرد شخصی
برخی از بازیهای ویدیویی تجزیه و تحلیل شخصیسازی شده عملکرد بازیکن را در پایان هر سطح ارائه میدهند؛ جزئیات دادههای عظیم مانند دستاوردها، امتیازات، نقاط قوت، ضعف و روشهای تأمل در عملکرد آنها و مقایسه با دیگران.
به عنوان مثال، یک بازی ممکن است آماری از اهداف و چگونگی تحقق اهداف ارائه دهد، یک “نشان” را بر اساس آن سبک خاص تعیین کند، سپس تمام جزئیات مربوط به آن عملکرد را ردیابی نماید مانند تعداد کل جهش، تعداد دشمنانی که به آنها هشدار داده شده، تعداد راههای مختلف حل یک مشکل خاص و غیره.
معلمان میتوانند کار مشابهی انجام دهند. در حالی که دانش آموزان در حال پیشرفت در سطوح هستند، امتیازات را جمع کرده و با یکدیگر رقابت میکنند، آنها میتوانند دادهها را جمعآوری کرده، قوانینی را برای پیشرفت و پاداشهایی را برای ایجاد انگیزه بیشتر در دانشآموزان دنبال کنند. اگر انجام این کار به نظر بیش از حد میرسد، به ابزارهای داده در برنامه LMS یا برنامههای یادگیری که ممکن است از قبل استفاده کنید، نگاهی بیاندازید.
۶- استفاده از سطوح، چک پوینت و سایر روشهای “پیشرفت”
علاوه بر نکات ردیابی، معلمان میتوانند از “چک پوینتها”، “سطوح” یا سایر نمادهای پیشرفت استفاده کنند تا تمرکز دانشآموزان را بالا ببرند.
به عنوان مثال امتیازات را در چندین کلاس ردیابی کنید، سپس وقتی دانشآموزان به یک نقطه عطف مهم مانند ۱۰۰ امتیاز رسیدند، به آنها اجازه دهید “سطح خود را بالا ببرند”. همانطور که پیشرفت میکنند، پاداشهای مهم و ماندگاری مانند زمان استراحت اضافی کسب میکنند.
۷- دادن نشان یادگیری به جای امتیازات یا نمرات
گاهی اوقات چیزی ملموس و نمادین میتواند معنایی بیش از دریافت امتیاز داشته باشد. هنگامی که دانشآموزان به چک پوینت یا “سطح” خاصی میرسند، میتوانید در ازای موفقیت آنها نشان یادگیری یا برچسب تشویقکنندهای را به آنها بدهید.
مزایای گیمیفیکیشن در آموزش
استفاده از گیمیفیکیشن در کلاس دارای مزایای بسیاری است، از جمله:
- دانش آموزان احساس میکنند مسئول یادگیری خود هستند
- نسبت به شکست واکنشهای آرامتری نشان داده میشود، زیرا دانشآموزان میتوانند به سادگی دوباره تلاش کنند
- سرگرمی بیشتر در کلاس
- یادگیری از طریق شاخصهای پیشرفت قابل مشاهده
- دانشآموزان ممکن است انگیزه ذاتی را برای یادگیری کشف کنند
- دانشآموزان میتوانند هویتهای مختلف را از طریق آواتارها یا شخصیتهای مختلف ایجاد کنند
- دانشآموزان معمولاً در محیط های بازی راحتترند، بنابراین نسبت به اشتباه روحیه پذیراتری دارند
- سطح تعامل و تمرکز بالاتر در بین دانشآموزان
- فرصتی برای تفکر خارج از چارچوب
مهمترین مشکلات گیمیفیکیشن و چگونگی جلوگیری از آنها
گیمیفیکیشن به دلایل مختلفی ممکن است در محیط آموزشی بیاثر واقع شود. در این بخش چند مشکل گیمیفیکیشن را بازگو کردهایم.
۱- یک بازی برای همه مناسب نیست: مخاطبان خود را بشناسید.
ناامیدکنندهترین قسمت گیمیفیکیشن این است که یک بازی همیشه اثر نمیکند. بسیاری از طراحان یک بازی کوچک آموزشی ایجاد کردهاند که در یک دوره بسیار موفق بوده، اما در دوره بعدی کاملا بیاثر واقع شده است.
این بدان معنی نیست که بازی ضعیفی ساخته شده، بلکه یعنی ضعیف اجرا شده است. شما ممکن است بصریترین و زیباترین بازی را در بازار داشته باشید، اما اگر با هدف دوره آموزشی شما سازگار نباشد، به دانشآموز کمک نمیکند تا با محتوا درگیر شود.
به خاطر داشته باشید که دانشآموزان مصرفکننده هستند و محتوا، محصول شماست. اگر میخواهید یک بازی مفید تولید کنید، باید کمی تحقیق در مورد بازار انجام دهید. با کسب اطلاعات بیشتر در مورد آنچه مخاطبان شما را تحریک و درگیر میکند، میتوانید این اطلاعات را در توسعه بازی به کار ببرید.
این فرآیند همچنین به شما کمک میکند بفهمید که آیا یک دوره گیمیفیکیشن موثر است یا خیر. اگر متوجه شوید مخاطبان شما از افرادی تشکیل شدهاند که بازیهای ویدیویی را دوست ندارند، پس نباید عنصری را وارد کنید که تجربه یادگیری آنها را دشوارتر میسازد.
۲- گیمیفیکیشن پیچیده است: آن را اصیل نگه دارید.
ابزار خواندن گیمیفیکیشن موجب سادهتر نشان دادن مفهوم آن میشود. بله، این ابزار برای هدفی طراحی شده است، اما لازم به یادآوری است که هر دوی ابزار و هدف بسیار پیچیده هستند.
استفاده نادرست از گیمیفیکیشن در یک دوره آموزشی نه تنها منجر به هدر رفتن منابع میشود، بلکه دانشآموزان درصورتی که متوجه شوند بازی یک هدف واقعی ندارد یا به طور تصادفی خلق شده است، هیچ حوصلهای برای شرکت در آن نخواهند داشت.
اگر مهارت طراحی یا فنی ندارید، اما میدانید یک بازی کوچک چیزی است که دوره شما را به سطح بالاتری میرساند، وقت آن است که مدتی را با یک طراح بازی سپری کنید.
اهداف یادگیری را توضیح دهید، در مورد گزینههای احتمالی اجرا بحث کنید و از همه مهمتر به صحبتهای طراح گوش دهید. کار اضافی که شما برای این فرآیند انجام میدهید همیشه در محصول نهایی حاصل میشود، که به نتیجه بهتری برای دانشآموزان منجر میگردد.
۳- انبوهی از گزینهها وجود دارد: انتخاب کنید.
چشمانداز طراحی بازی امروز، پر از ابزارهای توسعه است که امکان ایجاد یک بازی را برای هر کسی که رایانه دارد امکانپذیر میکند. گرچه این مورد برای جامعه فناوری عالی است، اما همچنین تأثیر منفی بر کیفیت کلی دارد. این بدان معنی است که طراحان آموزشی باید در مورد نوع و کیفیت بازیهایی که تصمیم به ادغام آنها دارند تصمیماتی اتخاذ کنند.
به یاد داشته باشید، شما میخواهید محتوای خود را به دانشآموزان “بفروشید”، و اگر یک بازی بدساخت و بیکیفیت مقابل آنها قرار دهید و آن را یک بازی آموزشی بدانید، توجه آنها را از دست خواهید داد.
هنگامی که یک بازی کامل را در دوره آموزشی قرار دادید، حتماً خودتان آن را بازی کنید. اگر نمیدانید چه چیزی باعث میشود یک بازی خوب به نظر برسد و احساس خوبی در بازیکن ایجاد کند، فردی را پیدا کنید که بخواهد به صورت آزمایشی این کار را انجام دهد.
۴- بازی میتواند باعث حواسپرتی شود: آن را به هدف یادگیری پیوند دهید.
شاید مهمترین معضل گیمیفیکیشن، افزودن بازی به یک دوره آموزشی بدون در نظر گرفتن جدی هدف آن باشد. استفاده از یک بازی (برای مثال پک-من) در یک دوره بدون اینکه وقت بگذارید و آن را به نوعی هدف یادگیری متصل کنید، باعث اتلاف وقت شما و دانشآموزان میشود. به خاطر داشته باشید که وقتی بازیها آموزشی نیستند، تفریحی هستند.
بهترین راه برای غلبه بر این مانع، در نظر گرفتن گیمیفیکیشن به همان روشی است که ارزیابیها، بررسی دانش و سایر مولفههای اصلی طراحی آموزشی را در نظر میگیرید. اگر مفهومی وجود دارد که میتواند با یک بازی تقویت شده یا آموزش داده شود، ارائه این مفهوم را عملکرد اصلی بازی قرار دهید.
جمعبندی
ثابت شده است که گیمیفیکیشن چه در محیط آموزشی، آموزش الکترونیکی و حتی برای شرکتهایی که از آن برای آموزش کارمندان استفاده میکنند، بسیار موثر است.
گیمیفیکیشن به دلایل زیر مفید واقع میشود:
- بازیها نیازهای اساسی (استقلال، ارزش، شایستگی و غیره) را برآورده میکنند.
- بازیها میتوانند اجتماعی باشند (به عنوان مثال ممکن است دارای تابلوی امتیازات باشند یا مکانهایی که امتیازات عالی در آنها نمایش داده میشود تا بازیکنان در صورت داشتن عملکرد خوب احساس افتخار کنند. بازیکنان ممکن است دوستان خود را به چالش بکشند یا دیگران را به بازی دعوت کنند)
- بازیها مشارکت مداوم را تشویق میکنند. گیمیفیکیشن با تشویق کاربران به ادامه بازی و کسب امتیازات بیشتر، جوایز یا کشف اطلاعات بیشتر به حفظ آنها کمک میکند.
- گیمیفیکیشن به بازیکنان (دانشآموزان) امکان کنترل میدهد (آنها احساس میکنند مسئولیت سفر یادگیری خود را بر عهده دارند، از نقطه آ به نقطه ب میروند).
گیمیفیکیشن به این دلیل مفید واقع میشود که احساسات واقعی و قدرتمند انسانی مانند خوشبختی، هیجان و موفقیت را تحریک میکند. در سراسر جهان، شرکتها، موسسات و برندهای خانگی از گیمیفیکیشن استفاده میکنند و به نتایج شگفتانگیزی دست مییابند.