استراتژی
چگونه کارت امتیازی متوازن را پیادهسازی کنیم؟
کارت امتیازی متوازن (Balanced Scorecard) یکی از شناختهشدهترین چارچوبهای استراتژی است که تاکنون ایجاد شده است. از سال ۱۹۸۰، زمانی که توسط رابرت کاپلان و دیوید نورتون ابداع شد، توسط هزاران سازمان مورد استفاده قرار گرفت. همچنین این کارت یکی از اولین مواردی است که در رشته بازرگانی یا مدیریت در مورد آن یاد خواهید گرفت. اما علی رغم محبوبیت آن، کارت امتیازی متوازن اغلب به درستی نمایش داده نمیشود یا ضعیف اجرا میشود. در این راهنما، شما را با نحوه پیادهسازی کارت امتیازی متوازن آشنا خواهیم کرد به گونهای که ارزش واقعی را برای سازمان شما به همراه داشته باشد.
کارت امتیازی متوازن چیست؟
کارت امتیازی متوازن در اصل از سازمانها میخواهد مجموعهای از معیارهای داخلی را ایجاد کنند که به آنها کمک میکند تا عملکرد کسب و کار خود را در ۴ زمینه اصلی ارزیابی کنند که بعضاً به عنوان “چشم اندازها” نامیده میشود:
مالی
معیارهای معمول کارت امتیازی ممکن است شامل گردش پول، عملکرد فروش، درآمد عملیاتی یا بازده حقوق صاحبان سهام باشد.
مشتری
معیارهای کارت امتیازی مانند: درصد فروش از محصولات جدید، تحویل به موقع، شاخص خالص ترویج کنندگان یا سهم کیف پول.
روند داخلی کسب و کار
این شامل اندازهگیری مواردی مانند: هزینه واحد، زمان چرخه، بازده، میزان خطا و … است.
یادگیری و رشد
نمونههایی از معیارها: امتیازات تعامل کارکنان، میزان نگهداری پرسنل با عملکرد بالا، افزایش مهارت کارکنان و …
مزایای اجرای کارت امتیازی متوازن چیست؟
۴ چشمانداز کارت امتیازی متوازن اهداف مختلفی را دنبال میکنند.
آنها از سازمانها میخواهند تا میان فعالیتهای خود بین عوامل اصلی موفقیت در کسب و کار تعادل ایجاد کنند. آنها همچنین سازمانها را مجبور میکنند که معیارهای ملموس را به هر دیدگاه اختصاص و مسئولیتپذیری را افزایش دهند. سرانجام، آنها همچنین به عنوان یک چارچوب برای انتقال استراتژی یک سازمان به سهامداران عمل میکنند. به عنوان مثال. “ما یک کار را انجام میدهیم زیرا به ما کمک میکند تا از نظر مشتری در کارت امتیازی خود موفق شویم”.
در نهایت، مزیت اجرای کارت امتیازی متوازن این است که سازمان شما را مجبور میکند تا به سطحی از تمرکز برسد که هم شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) و هم شاخصهای عقبمانده را در بر گیرد.
معایب اجرای کارت امتیازی متوازن چیست؟
مانند هر چارچوب استراتژیک مشهور، کارت امتیازی متوازن نیز طی سالهای گذشته توجه تعداد زیادی از منتقدان را به خود جلب کرده است. انتقادات اصلی نسبت به کارت امتیازی متوازن عبارتاند از:
- برای راهاندازی آن در سراسر سازمان زمان زیادی لازم است.
- مردم هرگز آن را به طور کامل نمیفهمند و بنابراین نمیتوانند از آن بهرهمند شوند.
- بسیار سفت و سخت است و هیچ تغییری در فضای کسب و کار ایجاد نمیکند. به طور خاص بیش از هر چیز دیگر تمرکز آن روی اقدامات مالی است.
- تمرکز داخلی آن بسیار زیاد است، تقریباً به طور کامل جنبه های کلان اقتصادی یا رقابتی اداره یک کسب و کار را نادیده میگیرد.
حقیقت این است که کارت امتیازی متوازن ابزاری عالی است که اگر به درستی اجرا شود، به احتمال زیاد به نفع اکثر سازمانها خواهد بود. بسیاری از مشکلات اجرای کارت امتیازی متوازن از این واقعیت ناشی است که اغلب به عنوان یک چارچوب گزارش به جای یک روش واقعی برای مدیریت کسب و کار تلقی میشود.
نحوه اجرای موثر کارت امتیازی متوازن
قبل از اینکه به جزئیات نحوه اجرای کارت امتیازی متوازن برای سازمان بپردازیم، باید نگاهی بیندازیم به این که مردم اغلب در چه مواردی اشتباه میکنند.
بسیاری از افراد به کارت امتیازی متوازن به عنوان ۴ دیدگاه ساده نگاه میکنند که شما به راحتی اهداف خود را در چارچوب آن قرار میدهید. هنگامی که آنها کارت امتیازی متوازن را تجسم میکنند، مانند این نمودار آن را در نظر میگیرند:
۴ دیدگاه ساده که با هم پیوند دارند و به شما یک کارت امتیازی متوازن از عملکرد کسب و کار میدهند. هر چشمانداز حاوی لیستی از اهداف، پروژهها و KPI است که سپس میتوانید روی آنها کار کنید. هدف نهایی تلاش برای ایجاد تعادل در هر منظر و در نتیجه اطمینان از موفقیت کلی است.
این روش برای اجرای کارت امتیازی متوازن اساساً اشتباه است.
کارت امتیازی متوازن مجموعهای از دیدگاههای هموزن نیست. این بیشتر روندی است که به موجب آن، از پایین شروع میکنید و از طریق هر منظر به سمت بالا پیش رفته و میتوانید بالاترین حد را کسب کنید: سود مالی.
هر دیدگاه توانایی شما را برای ارائه موثر در مقابل دیدگاه بالاتر، افزایش میدهد. بنابراین به جای نمودار بالا، باید کارت امتیازی متوازن را به این شکل تجسم کنید: