ابزارهای ذهنی بسیاری وجود دارد که میتوانیم از آنها استفاده کنیم، آنها را بهبود ببخشیم تا تصمیمات مهمی در محل کار و حتی زندگی خود اخذ کرده باشیم. یکی از آنها، استدلال عقلی است که غالبا به طور طبیعی اتفاق میافتد و شامل روشهای استقرایی، استنتاجی و ربایشی است. در این مقاله، ما در نظر داریم که استدلال استنتاجی (Deductive Reasoning) را مورد بررسی قرار داده و دریابیم که چگونه میتوان از آن در محیط حرفهای استفاده کرد.
استدلال استنتاجی (Deductive Reasoning) چیست؟
استدلال استنتاجی، فرایند نتیجهگیری بر اساس مقدماتی است که بهطورکلی درست تصور میشود. این عمل “منطق استنتاجی” نیز خوانده میشود. در این نوع استدلال، از یک پیشفرض منطقی برای رسیدن به یک نتیجه منطقی استفاده میکنیم. از استدلال استنتاجی غالبا “استدلال از بالابهپایین” یاد میشود. اگر چیزی درست فرض شود و چیز دیگری مربوط به فرض اول باشد، حقیقت اصلی باید برای امر دوم نیز صادق باشد.
بهعنوان مثال
اگر صندوق عقب اتومبیل بزرگ است و دوچرخه در صندوق عقب جای نمیگیرد، ممکن است تصور کنید دوچرخه نیز باید بزرگ باشد. ما این را میدانیم زیرا قبلا اطلاعاتی را که تصور میکنیم درست است به ما ارائه دادهاند، مبنیبر اینکه صندوق عقب بزرگ است. بر اساس مهارت استدلال استنتاجی، ما میدانیم که اگر دوچرخه در یک صندوق عقب بزرگ جای نمیگیرد، باید بزرگ هم باشد. تا زمانی که این دو مقدمه بر اساس اطلاعات دقیق باشد، نتیجه این نوع نتیجهگیری اغلب درست است.
۳ نوع استدلال استنتاجی
سه نوع رایج استدلال استنتاجی وجود دارد:
- استدلال قیاسی (Syllogism)
- استدلال استثنائی (Modus ponens)
- استدلال نفی یا نفی تالی (Modus tollens)
استدلال استنتاجی همسنجی به چه معناست؟
یکی از متداولترین انواع استدلال استنتاجی، استدلال قیاسی یا همسنجی است. این استدلال به دو گزاره مهم اشاره میکند:
این دو اصل برای تشکیل یک نتیجهگیری منطقی، ضروری هستند. وجود این دو جمله دقیق، به این معنی است که این عبارت برای همه مقدمات اضافی آن دسته، صادق است.
استدلال استثنائی چیست؟
نوع دیگر استدلال استنتاجی بهعنوان modus ponens شناخته میشود و از این الگو پیروی میکند:
الف) اگر فردی بین سالهای ۱۹۸۱ و ۱۹۹۶ متولد شده باشد، پس او از نسل هزاره است.
ب) مایلی در سال ۱۹۹۲ متولد شد.
ج) بنابراین مایلی هزاره است.
این نوع استدلال بهعنوان “تأیید مقدم” نیز شناخته میشود. زیرا فقط مقدمه اول گزاره شرطی است و مقدمه دوم صرفا تأیید میکند که قسمت اول گزاره قبلی (پیشین) اعمال میشود.
استدلال نفی
با این وجود نوع دیگری از استدلال استنتاجی، استدلال نفی یا “قانون مقابله” است. این نوع استدلال، مخالف استدلال استثنائی است. زیرا مقدمه دوم آن (نتیجه)، گزاره شرط قبلی را نفی میکند. مثلا:
الف) اگر فردی بین سالهای ۱۹۸۱ و ۱۹۹۶ متولد شده باشد، پس او از نسل هزاره است.
ب) بروس یک هزاره نیست.
ج) بنابراین بروس بین سالهای ۱۹۸۱ و ۱۹۹۶ متولد نشده است.
قابلیت اطمینان استدلال استنتاجی
در حالی که استدلال استنتاجی نوعی آزمایش قابلاعتماد در نظر گرفته میشود، تشخیص اینکه گاهی ممکن است به نتیجه نادرستی منجر شود، مهم است. این مسئله بهطورکلی زمانی رخ میدهد که یکی از اولین گزارههای فرضی نادرست باشد. همچنین میتوان به نتیجهگیری دقیق رسید حتی اگر یکی یا هر دو محل تعمیمیافته نادرست باشد.
مثالهای استدلال استنتاجی
در اینجا چندین مثال برای کمک به شما در درک بهتر استدلال استنتاجی آورده شده است:
- رئیس من گفت شخصی که بیشترین فروش را دارد در پایان سال ترفیع دریافت میکند. من بالاترین فروش را داشتهام، بنابراین مشتاقانه منتظر ترفیع رتبه هستم.
- بیشترین فروش ما از طریق مدیرانی است که در کشور خودمان زندگی میکنند. بر اساس این اطلاعات، ما تصمیم گرفتهایم که بیشتر هزینه بازاریابی خود را صرف رشد مدیران در آن ایالت مبدأ، کنیم.
- یکی از مشتریان ما از تجربه خود راضی نیست. او دوست ندارد مدت زیادی طول بکشد تا یک تماس تلفنی برگشتی (تماسی برای برطرفکردن مسائل) انجام شود؛ بنابراین، اگر سریعتر پاسخ دهیم، او رضایت بیشتری خواهد داشت.
- برای فارغالتحصیلی بهار امسال باید ۴۰ واحد درسی گذرانده باشم. ازآنجاکه من فقط ۳۸ واحد درسی دارم، بهار امسال فارغالتحصیل نخواهم شد.
- مرکز مشاوره شغلی در کالج من، بررسی رزومه رایگان را به دانشجویان ارائه میدهد. من دانشجو هستم و قصد دارم رزومه خود را مرور کنم؛ بنابراین مجبور به پرداخت هیچ هزینهای برای این سرویس نخواهم بود.
هر یک از این عبارات شامل دو اطلاعات دقیق و یک فرض بر اساس دو قسمت اول اطلاعات است. تا زمانی که دو اطلاعات اول صحیح باشد، فرض نیز باید دقیق باشد.
روند استدلال استنتاجی
درک روند استدلال استنتاجی میتواند به شما کمک کند منطق اصلی خود را برای حل چالشهای به وجود آمده، به دست آورید. اندیشه استنتاجی تنها از اطلاعاتی که فرض میشود دقیق است، استفاده میکند. این اطلاعات شامل عواطف، احساسات یا مفروضات بدون شواهد نیست زیرا تعیین صحت این اطلاعات دشوار است.
روند استدلال استنتاجی شامل مراحل زیر است:
فرض اولیه:
استدلال استنتاجی با یک فرض آغاز میشود. این فرض معمولا گزارهای کلی است که میگوید اگر چیزی درست است، پس باید در همه موارد درست باشد.
فرض دوم:
پیشفرض دوم، در رابطه با فرض اول مطرح میشود. اگر جمله اول درست باشد، جمله دوم مربوط نیز باید درست باشد.
آزمایش کردن:
در مرحله بعدی، فرض استنتاجی در سناریوهای مختلف آزمایش میشود.
نتیجهگیری:
بر اساس نتایج آزمون، اطلاعات معتبر یا نامعتبر تعیین میشوند.
زمان استفاده از استدلال استنتاجی
روشهای زیادی وجود دارد که میتوانید از استدلال استنتاجی برای تصمیمگیری در زندگی حرفهای خود استفاده کنید. در اینجا چند روش وجود دارد که میتوانید از این فرایند برای نتیجهگیری در کل حرفه خود استفاده نمایید:
استفاده از استدلال استنتاجی در محل کار
یادگیری استفاده از مهارتهای استدلال استنتاجی موجود در طی فرایند تصمیمگیری به شما کمک میکند تا با آگاهی بهتر در محل کار خود، مواردی که لازم هستند را انتخاب کنید. هنگام یافتن و بهدستآوردن شغل، استخدام کارمندان، مدیریت کارمندان، کار با مشتری و تصمیمگیریهای مختلف شغلی یا حتی شخصی، ممکن است از استدلال استنتاجی استفاده نمایید.
نتیجه سخن
در این مقاله سعی شد تا با بررسی استدلال استنتاجی که یکی از زیرشاخههای استدلال منطقی است، راهکارهای مناسبی را برای بهبود عملکرد شما در محل کار، ارائه دهیم. گفتیم که استدلال استنتاجی، یا منطق قیاسی، نوعی استدلال است که شامل پیروی از یک یا چند گزاره واقعی (بهعنوانمثال مقدمات) تا نتیجهگیری منطقی آنها است. در یک استدلال استنتاجی، اگر همه مقدمات درست باشد و اصطلاحات بهدرستی بکار رفته باشند، نتیجهگیری نیز درست خواهد بود.