نوآوری
۱۰ نوع نوآوری بر اساس مدل دابلین
معمولا از نوآوری به عنوان مترادف محصولات جدید یا شاید ویژگیهای جدید در محصولات موجود استفاده میشود.
در حقیقت این یک نگاه محدود به نوآوری بوده و یکی از دلایل اصلی آن، اشتباهاتی است که نوآوران بیتجربه مرتکب میشوند.
گذر از پیامدهای ناشی از این امر، به خصوص در سازمانهای بزرگتر که همه با نوآوری آشنا نیستند، چالشبرانگیز است.
اما این چالشها چیز جدیدی نیستند. مشاور نوآوری، دابلین (Doblin) این نکته را در دهه ۹۰ کشف کرده و ده نوع چارچوب نوآوری را برای کمک به حل مشکل معرفی کرد.
این چارچوب نوآوری یک ابزار ساده، ظریف و کاربردی است که تقریباً هر کسی میتواند از آن بهرهمند شود، بنابراین ما در این مقاله به جزئیات بیشتر آن خواهیم پرداخت.
چارچوب نوآوری دابلین چیست؟
دابلین بر اساس تحقیقات خود در مورد بیش از ۲۰۰۰ نوآوری موفق گذشته، دریافت که نه تنها انواع مختلفی از نوآوری وجود دارد، بلکه همه نوآوریها از یک سری عناصر اساسی تشکیل شدهاند.
این ده عنصر را میتوان در سه قسمت اصلی که از آنها به عنوان پیکربندی، ارائه و تجربه یاد میکنند، گروهبندی کرد.
پیکربندی اساساً کارهای داخلی سازمان و مدل کسب و کار و غیره را پوشش میدهد.
ارائه، جنبههای اصلی محصولات و یا خدماتی را که سازمان ارائه میدهد، در بر میگیرد.
عناصر رو به بیرون کسب و کار یا به عبارت دیگر، کل تجربه مشتری آخرین عنصر ذکرشده است.
مزایای چارچوب دابلین
دابلین در کتاب خود نه تنها مزایای نوآوری به طور کلی، بلکه همچنین مزایای استفاده از انواع مختلفی از نوآوری در محصولات یا خدمات یک کسب و کار را ارائه داده است.
بر اساس تحقیقات آنها، هرچه انواع مختلفی از نوآوریها در یک سازمان استفاده شود، عملکرد مالی آنها به وضوح بهتر خواهد بود.
اگرچه در اینجا عواملی بیش از نوآوری وجود دارد، اما عملکرد نوآوران برتر هنوز هم بسیار باورنکردنی بوده و قیمت سهام آنها فقط در مدت ۵ سال بیش از دو برابر شده است.
چگونه از چارچوب استفاده کنیم؟
اکنون که اهمیت استفاده از چندین نوع نوآوری را دریافتیم، وقت آن است که نحوه استفاده واقعی از چارچوب را بررسی کنیم.
چارچوب ده نوع (The Ten Types) در واقع ابزاری کاملاً همه کاره و کاربردی است که میتواند به شما کمک کند تا به روشهای مختلفی در نوآوری موفق شوید.
علاوه بر طراحی نوآوریهای جدید، میتوانید از آن برای ارزیابی میزان نوآوری یک سازمان و خدمات و محصولات آن، یا تلاش برای درک یا تجدید نظر در یک بازار معین و شناسایی فرصتهای نوآوری در آن استفاده کنید.
در واقع شما میتوانید به سادگی محصول، خدمات یا بازار خود را طبق هر یک از ده عنصر یا نوع موجود در چارچوب ارزیابی کنید، ببینید که در آن نقاط کارها به خوبی انجام شده است یا فضای کافی برای پیشرفت و نوآوری وجود دارد.
هنگامی که این مناطق را شناسایی کردید، میتوانید به راههای جدیدی برای ایجاد ارزش در هر یک از آنها فکر کنید.
پس از کسب ایدههای فراوان در مورد نوآوریهای جدید یا پیشرفتهای نوآورانه در محصولات موجود، احتمالاً منابع و مهارت لازم برای کار همزمان همه آنها را ندارید. این مسئله زیاد مطرح نیست، بلکه مدیریت صحیح و اولویتبندی آن ایدهها را اثبات میکند.
ده نوع نوآوری کدامند؟
قبل از اینکه به سراغ یک مثال کاربردی از چارچوب نوآوری برویم، ابتدا بیایید هر یک از این ده نوع را بررسی کنیم تا ببینیم نوآوری واقعاً از چه چیزی تشکیل شده است.
مدل سود
اولین و آشکارترین قسمت نوآوری، سود یا مدل کسب و کار آن است. در حالی که سازمانهای غیرانتفاعی و دولتی مطمئناً میتوانند بدون کسب سود نوآوری داشته باشند، تولید هر نوآوری هزینهای دارد و باید همیشه ارزش بیشتری برای سازمان تولیدکننده آن داشته باشد.
اکثر صنایع معمولاً فقط یک مدل سود اولیه دارند که بیشتر آنها (اغلب برای مدت زمان طولانی) توسط کسب و کارهای اصلی این صنعت پذیرفته شدهاند. به چالش کشیدن این مدل میتواند راهی عالی برای همسویی بهتر نوآوری و انگیزههای شما با مشتریان باشد. این یک مزیت رقابتی آشکار را برای شما فراهم میکند که کپیبرداری از آن برای رقبا نیز اغلب دشوار است.
چندین مدل جالب سود وجود دارد که شما میتوانید علاوه بر مدل کلاسیک “خرید” در نظر بگیرید، از جمله حراجها، تقسیم ریسک، اشتراکها، مدلهای فرمیوم و مجوز و …
یک روش عالی جهت یافتن ایدههایی برای مدلهای سود جدید، بررسی کارهایی است که برخی از نوآورترین و موفقترین شرکتها در صنایع دیگر انجام میدهند.
شبکهها
ظهور اینترنت باعث قدرتمندتر شدن شبکهها و شکلگیری و مدیریت آنها بیش از هر زمان دیگری شده است که این امر اهمیت آنها را بیشتر برجسته میکند.
اقتصاد شبکه (Network Economy) اصطلاحی است که برخی از آن برای اشاره به عصر کنونی و پساصنعتی ما استفاده میکنند، با توجه به اینکه با ارزشترین شرکتهای جهان بخش عمدهای از ارزش خود را از شبکهها بدست میآورند.
در واقع، نوآوری شبکه از فرآیندها، فناوریها، محصولات، کانالها، برندهای سایر شرکتها و طبیعتا از مشتریان و مصرفکنندگان نیز بهره میبرد.
شبکهها و مشارکتهای مناسب میتواند راهی عالی برای ایجاد سریع ارزش و در عین حال ایجاد خلوص قابل توجه نسبت به رقبای احتمالی باشد.
این امر میتواند به معنای استفاده از زیرساختهای موجود برای دستیابی سریع به نوآوری در بازار، تاسیس شعبهها، ادغام عمودی زنجیره تامین، تا ساخت شبکههای اجتماعی و بازارهای آنلاین باشد.
ساختارها
ساختارهای سازمانی یکی دیگر از اهداف عالی و در عین حال نادیده گرفته شده برای نوآوری هستند. این امر تقریباً همه موارد از طراحی سازمانی، صلاحیتها و داراییها، مشوقها و ساختارهای مدیریتی، تا مدیریت دانش را در بر میگیرد.
اینکه چگونه دارایی و استعداد داخلی خود را همسو کرده و بهبود ببخشید، معمولاً یک شاخص رو به جلو برای تعیین موفقیت در شکست یک کسب و کار است.
به بیان ساده، ساختار سازمانی و سیستمهای تشویقی اساساً ساختار هزینههای شما و همچنین رفتار کارکنان را تشکیل میدهند.
قسمت چالشبرانگیز این است که فقط یک جواب درست وجود ندارد، اما ساختارهای مناسب به نوع صنعتی که در آن فعالیت میکنید و مدل کسب و کار شما بستگی دارند.
برای بهبود این زمینه، باید اطمینان حاصل کنید که ارتباطات داخلی در هیچ نقطهای مسدود نشده است و کارمندان شما ابزار مناسبی برای شنیده شدن، توسعه دادن و عملی کردن ایدههای خود دارند. در اینجا یک ابزار اختصاصی برای مدیریت نوآوری میتواند کمک کند.
فرایندها
فرآیندهای داخلی همان چیزی هستند که سازمان برای توسعه و ارائه محصولات و خدمات خود استفاده میکند.
از آنجا که فرآیندها در اکثر سازمانهای یک صنعت خاص بسیار شبیه به هم هستند، اکثر مردم توجه زیادی به آنها ندارند. آنها همچنین به اندازه محصولات و خدمات یا تجربه مشتری برجسته نیستند، اما مسلماً در طولانیمدت از اهمیت بیشتری برخوردار میشوند.
نوآوری در فرآیندهای داخلی میتواند در هزینهها، توانایی سازمان برای ایجاد محصولات و خدمات جدید و بهتر و همچنین رشد و مقیاس موثر، پیشرفتهای چشمگیری ایجاد کند.
علاوه بر این، از آنجا که این نوآوریها برای رقبای شما نیز چندان واضح نیستند، شناسایی و کپی کردن برای آنها چالشبرانگیز خواهد بود، که میتواند به عنوان یک مزیت رقابتی دیگر برشمرده شود.
فرصتها برای بهبود فرایند افزایشی اغلب آسان شناسایی و اجرا میشوند، اما بدیهی است که فرایندهای داخلی نیز از نوآوریهای بزرگتر و چشمگیرتری بهرهمند میگردند.
اگر شناسایی چنین فرصتهایی به سختی انجام شود، اغلب ایده خوبی است که بررسی کنید شرکتهای نوآور در صنایع دیگر چه کاری انجام میدهند، دقیقاً مانند نمونهای که در مدلهای سود وجود دارد. برخی از نمونههای بالقوه برای پیگیری، روش ناب، تجزیه و تحلیل پیشبینی، اتوماسیون فرآیند، استانداردسازی، درگیری کاربر و حتی تأمین منابع مالی زیاد است.
عملکرد محصول
با رفتن به سمت محصول یا خدمات واقعی، عملکرد یک حوزه آشکار از نوآوری برای هر سازمان است. این همان معنایی است که اکثر مردم قصد دارند هنگام صحبت در مورد نوآوری منتقل کنند.
این امر اساساً به معنای بهبود توانایی تولید محصولات برای ایجاد ارزش است. به عبارت دیگر، بهبود مواردی مانند کیفیت، قیمت، ایمنی، سهولت استفاده یا پایداری محصول یا خدمات و همچنین ایجاد ویژگیهای جدید.
ناگفته نماند که نوآوران برتر همیشه بدون توجه به اینکه در حال حاضر چقدر عالی هستند عملکرد و طراحی محصولات خود را بهبود میبخشند.
سیستم محصول
این روزها محصولات و خدمات کاملاً مستقل چندان رایج نیستند. بخش قابل توجهی از کلیه محصولات و خدمات همراه با سایر محصولات مکمل مورد استفاده قرار میگیرد.
به عنوان مثال نرمافزار سازمانی باید به طور یکپارچه با تمام نرمافزارهای دیگر مورد استفاده در سازمان کار کند. یا مثلا تلفن شما دارای دهها برنامه از شرکتهای مختلف است و شما احتمالاً آن را با هدفون، ضبط ماشین خود و بسیاری دستگاهها و خدمات دیگر استفاده میکنید.
نوآوری در سیستم محصول به بهبود و اعمال تغییرات برای اطمینان از اینکه محصولات شما با سایر محصولات مکمل به گونهای کار کنند که ارزش بیشتری نسبت به محصول خالی تولید نمایند، اشاره دارد.
در عمل، این مورد میتواند به معنای طیف گستردهای از موارد باشد، مانند همراه کردن محصولات و خدمات شخصی با هم، ایجاد برنامههای افزودنی، افزونهها و ادغام با سایر محصولات، یا حتی ایجاد بستر شخصی که اشخاص ثالث میتوانند برای تقویت اکوسیستم به آن بپیوندند.
خدمات
نوآوریهای خدمات، سودمندی و ارزش محصول یا خدمات معین را تضمین کرده و بهبود میبخشد. خدمات میتوانند امکان آزمایش یا استفاده از یک محصول را آسان نموده یا به حل چالشهای احتمالی در طول سفر مشتری کمک کنند.
خدمات عالی میتواند مشتریان را حتی به محصولات متوسط نیز علاقهمند کند، که به طور طبیعی رضایت و وفاداری مشتری را افزایش میدهد.
گارانتی، دوره آزمایشی رایگان، سیستمهای سلف سرویس و خدمات تکمیلی یا کاملاً برتر نمونههایی از مواردی هستند که سازمانها میتوانند در این زمینه به کار ببرند.
در حالی که اکثر سازمانها از اهمیت خدمات خوب آگاه هستند، برخی سازمانها هنوز فضای زیادی برای نوآوری در این زمینه دارند.
کانال
کانال روشی است که شما برای انتقال پیشنهادات خود به مشتریان و کاربران استفاده میکنید.
به طور سنتی این امر به معنای کانالهای فیزیکی مانند فروشگاههای خردهفروشی یا توزیع عمدهفروشی است، اما کسب و کار الکترونیکی، مستقیم به مشتری و سایر اشکال کانالهای دیجیتال در بیشتر دستههای محصول، حتی اگر خود محصول همچنان فیزیکی باشد برای بازاریابی، اهداف فروش و خدمات مشتری از اهمیت بالایی برخوردار شدهاند.
کانالهای مختلف برای انواع مختلف محصولات و خدمات مناسب هستند، بنابراین مهم این است که بدانید چه چیزی باعث راحتی مشتری شما میشود. بنابراین، نوآوران همیشه باید به دنبال روشهایی برای تجدید نظر در استفاده از کانالهای مختلف باشند تا مشتریان و کاربران خود را تا حد ممکن از تجربه مشتری یکپارچه برخوردار سازند.
برخی از نمونههای نوآوری کانال، فروشگاههای pop-up، سفارش و تحویل در منزل، فروشگاههای شاخص، متنوعسازی و رویکردهای کانالهای همه جانبه است.
برند
برند نماینده ادراکی است که مشتری از پیشنهادات یک کسب و کار خاص دارد.
بنابراین هدف از نوآوریهای برند، صرفاً کمک به مشتریان و کاربران است که یک برند مشخص را نسبت به رقبا شناسایی کنند، به خاطر بسپارند و ترجیح دهند.
برای رسیدن به این اهداف، برند باید بتواند وعدههای اصلی ارزش یک کسب و کار را برآورده نماید تا هویتی روشن برای آن ایجاد کند. به طور سنتی در ابتدا نقش طراحی، ارتباطات و تبلیغات در نظر گرفته میشد، اما فضای کافی برای راههای نوین و نوآوریها نیز وجود دارد.
به عنوان مثال، میتوانید روشهایی مانند برند مشترک را برای بهبود تصویر برند خود، دریافت گواهینامهها جهت بهبود اعتبار، یا کار بر روی شفافیت و ارزشها برای ایجاد اعتماد بیشتر را در نظر بگیرید.
تعامل مشتری
بسیاری از موفقترین محصولات و خدمات، خواستههای اساسی مشتریانشان را فراتر از نیازهای عملکردی شناسایی کردهاند.
اگر بتوانید در آن مناطق با مشتریان خود ارتباط برقرار کنید، تجربه آنها با سازمان شما بسیار پاداشآورتر، شادتر و به یاد ماندنیتر خواهد بود.
به عنوان چند نمونه از نوآوریهای بالقوه در این زمینه میتوانید به مشتری کمک کنید بر مهارت خاصی در رابطه با استفاده از محصول شما تسلط پیدا کند، به او اجازه دهید تجربه خود را شخصی سازد یا تمایل او را برای پیوستن به جامعهای متشکل از افراد همفکر، برآورده کنید.
جمعبندی
با توجه به مباحث بالا نتیجه میگیریم که نوآوری چیزی فراتر از ایجاد یک محصول کاملاً جدید است و بهترین نوآوران این را به خوبی میدانند.
چارچوب ده نوع یک ابزار بسیار کاربردی و مفید برای به خاطر سپردن و تفکر کلی درباره نوآوری است.
همانطور که گفته شد، اغراق نیست اگر بگوییم هرچه بتوانید انواع مختلفی از نوآوریها را ترکیب کنید، احتمال موفقیت محصول یا خدمات شما بیشتر است؛ تا زمانی که این نوآوریها واقعاً مفید باشند.
بنابراین در مورد محصول یا خدمات خود فکر کنید. برای پیشرفت بهتر در کدام یک از این زمینهها میتوانید نوآوری به خرج دهید؟