استراتژی

هدف، وسعت و ارزش یک پروژه شش سیگما

پیش از آغاز پروژه

در سالهای اخیر، میل روز افزونی به استفاده از فنون شش سیگما پدید آمده است و بسیاری از سازمانهای پیشرو نظیر موتورولا، جنرال الکتریک و کداک به خوبی آن را تجربه کردهاند. شش سیگما یک سیستم جامع و انعطافپذیر برای دستیابی، حفظ و حداکثر کردن موفقیت سازمان است که اگر به طور منطقی به کار گرفته شود، سبب ارتقای عملکرد فرایندها خواهد شد. مرور تحقیقات وسیع انجامشده در حوزهی شش سیگما نشان میدهد که بسیاری از محققان، برنامههای شش سیگما را مورد کنکاش قرار داده و اغلب تمرکز آنها بر شناسایی عوامل کلیدی موفقیت (CSF) شش سیگما بوده است.

در کل پروژه های شش سیگما به منظور ایجاد کارآیی سازمان است. به همین دلیل است که باید اطمینان حاصل شود که پروژه ها در دستیابی به اهداف خودشان کارآمد هستند. یکی از معیارهای اصلی برای کارآیی پروژه این است که باید اهداف به خوبی تعریف شود. تنها زمانی که اهداف با تفاسیر روشن تعریف می شود، می توان برنامه هایی برای دستیابی به آنها تعیین کرد. پروژه های شش سیگما دارای رهنمودهایی برای تعریف اهداف پروژه هستند. سه ویژگی اساسی وجود دارد که حتما اهداف تعیین شده، باید داشته باشند. آنها به شرح زیر هستند:

تعریف اهداف

ارزش: هدف باید ارزشمند باشد. اتفاقات زیادی وجود دارد که در داخل یک شرکت بزرگ اتفاق می افتد. ممکن است مکان های زیادی وجود داشته باشد که در آن زمینه بهبودی نیز وجود داشته باشد. با این حال، سازمان منابع محدودی دارد و نیاز دارد ابتدا تنها مهمترین پروژه ها را بگیرد. کدام پروژه ای که توسط استراتژی سازمان تعریف شده است مهمتر از بقیه پروژه ها است؟ از این رو باید اطمینان حاصل شود که پروژه شش سیگما به سمت استراتژی سازمان ترتیب داده شده و از این رو ارزشمند است.

قابل فهم است: پروژه های شش سیگما هرگز در سیلوها اجرا نمی شود. ذینفعان کلیدی در هر پروژه شناسایی می شوند. سپس اهداف پروژه به ذینفعان اصلی اطلاع داده می شود و توافق با آنها در نهایت حاصل میشود. مهم این است که تیمی که پروژه شش سیگما را اجرا می کند، بتواند به روشنی آنچه را که قصد دارد قبل از ذینفعان مانند افرادی که در واقع روند را اجرا می کنند، مشخص کند. از این رو، اهداف باید به صورتی ساده تر تعریف شوند تا تشخیص تناقض در آنها آسان باشد.

قابل دستیابی: یک طرح خوب سیگما، فراتر از حد انتظار نیست. مهم است که طیف وسیعی از قابلیت های سازمان در آن قابل ادراک باشد. اهداف پروژه باید فراتر از وسعت فعلی آن باشد. این مورد سازمان را گسترش می دهد و آن را کارآمد تر می کند. با این حال، اگر شما اهداف پروژه را به مراتب بیش از حد سازمان قرار دهید، لازم است که آن را تعدیل کنید. شکست در یک پروژه شش سیگما، افرادی را که در پیاده سازی آنها نقش مهمی داشته اند را، تحریک می کند. این ابتکار کاملا کیفیت را به خطر می اندازد. اهداف قابل دستیابی در ابتدای پروژه را برای جلوگیری از آشفتگی در مراحل بعدی ایجاد کنید.

روش پنج مرحله‌ای برای تعریف وسعت، هدف و ارزش یک پروژه شش سیگما

مرحله ۱: اطلاعات مقدماتی را مرور کنید.

مرحله ۲: وسعت پروژه (دامنه) پروژه را توسعه دهید.

مرحله ۳: بیانیه مسأله و اهداف (هدف) را تهیه کنید.

مرحله ۴: توسعه کسب و کار (ارزش) را در برنامه خود قرار دهید.

مرحله ۵: منشور پروژه که اسناد مرکزی در هر شش سیگما است را، توسعه دهید.

جزئیات در مورد نحوه انجام هر مرحله در مقالات بعدی ارائه می شود تا سفر شش سیگما شما آسان‌تر شود.

برچسب ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوره بلندمدت «متخصص حرفه‌ای هوش تجاری» با رویکرد کاربردی و اجراییاطلاعات بیشتر و ثبت‌نام
بستن