استراتژی

مدل برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون چیست و چه کاربردی دارد؟

در بین مدل‌های برنامه‌ریزی استراتژیک، مدل برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون و ویتینگتون در لیست مدل‌های جدید برنامه‌ریزی قرار می‌گیرند. در این مقاله قرار است در مورد مدل برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون صحبت کنیم و اجزای اصلی آن را مورد بررسی قرار دهیم.

تعریف ساده از برنامه‌ریزی استراتژیک

شاید برای برخی از افراد تعریف شفافی در مورد برنامه‌ریزی استراتژیک وجود نداشته باشد، به این ترتیب چه خوب است که پیش از بررسی برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون، تعریفی ساده در مورد “برنامه‌ریزی استراتژیک” داشته باشیم.

برنامه‌ریزی استراتژیک در واقع یک فعالیت مدیریتی محسوب می‌شود که می‌تواند در یک سازمان تبدیل به انتخاب منابع و انرژی، تعیین اولویت‌ها و همینطور اطمینان از کارکنان باشد. یک سری توافق نامه‌هایی پیرامون نتایج و خروجی‌ها نیز وجود دارد.

در برنامه‌ریزی استراتژیک قرار است اطمینان حاصل شود که کارکنان و ذینفعان در جهت اهداف مشخصی حرکت می‌کنند، توافق نامه‌هایی پیرامون نتایج و خروجی‌ها شکل می‌گیرد و در نهایت ارزیابی و تنظیم حرکت سازمان در مناسب‌ترین جهت ممکن دنبال می‌شود به طوری که تغییرات محیطی از تطابق خوبی برخوردار باشد.

در مدل‌های برنامه‌ریزی استراتژیک تلاش منظم و مستمری دنبال می‌شود و زیر ساخت‌هایی در راستای تصمیم گیری و اجرا بررسی می‌شود. در این موقعیت مشخص می‌شود که سازمان چیست و قرار است چه فعالیت‌هایی توسط سازمان ارائه شود. همینطور در خصوص برنامه‌ریزی‌هایی که در نهایت به موقعیت بلند مدت دست می‌یابد ارزیابی می‌شود. ترسیم سازمان نیز به شکل واقعی شکل می‌گیرد.

قوانین برنامه‌ریزی استراتژیک مشخص می‌سازد که سازمان در حال حاضر در چه جایگاهی قرار دارد و هدف گذاری به چه صورت انجام شده است و آینده بازار به چه صورت است.

مدل برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون در یک نگاه

مدل برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون به ارتباط مدیریت با کل سازمان اشاره اصلی دارد. در سازمان پیچیدگی‌هایی دیده می‌شود که وابسته به موقعیت‌های مبهم و غیر معمول در کل سازمان است. این مدل به صورت یک توالی خطی بررسی می‌شود و اول می‌بایست نسبت به موقعیت استراتژیک سازمان بررسی شود. در واقع شناسایی موقعیت استراتژیک سازمان اولین گام است. سپس نیاز است که استراتژی مورد نظر انتخاب شود و در نهایت پیاده سازی استراتژی به شکل ایده آل بررسی شود. این عناصر در یک توالی پشت سر هم قرار نمی‌گیرند و نگاه خطی وجود نخواهد داشت. عناصری که در این روش استفاده می‌شود مرتبط به هم هستند و در کنار یکدیگر فعالیت می‌کنند. در این مدل از برنامه‌ریزی افراد دخالت دارند، مدیرانی وجود دارند که تصمیم‌گیری می‌کنند و رویکرد عملی سازی دنبال می‌شود.

تأکید برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون بر روی نقش افراد است. اجزای اصلی مدل برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون در سه بخش ارزیابی می‌شود. بخش اول مربوط به شناخت موقعیت استراتژیک سازمان است. بخش دوم برای آینده بررسی می‌شود و بخش سوم نیز مربوط به مدیریت استراتژی در عمل است.

حال نوبت به بررسی تعریفی است که از اجزای اصلی برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون دیده می‌شود:

موقعیت استراتژیک در برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون: موقعیت استراتژیک یعنی اثرات محیط بیرونی بررسی شود. قابلیت‌های استراتژیک سازمان بر اساس منابع و شایستگی‌ها ارزیابی شود و همینطور انتظارات ذینفعان نیز بر روی استراتژی سازمان بررسی شود.

انتخاب استراتژیک در برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون: مسیر حرکت سازمان و همینطور روش‌هایی برای پیگیری استراتژی می‌بایست انتخاب شود به طوری که روش‌های معمول در این زمینه وجود دارد.

استراتژی در عمل : در این بخش تاکید بر اجرا شدن استراتژی‌های انتخاب شده است و شامل سه موضوع اساسی می‌شود. ساختاردهی اولین موضوع است که شامل ساختارهایی از عملکرد موفقیت آمیز سازمان است که می‌بایست مورد حمایت قرار بگیرد. بخش بعدی مربوط به فرآیندها است که شامل کنترل استراتژی اجرا شده است و بر مبنای برنامه اجرا می‌شود و در نهایت نیاز به بررسی میزان پیشرفت دارد و یک سری تعدیلات بر روی آن صورت می‌گیرد. در نهایت نیز می‌بایست مدیریت تغییر استراتژیک بررسی شود که بخش مهمی‌در مرحله استراتژی در عمل است به طوری که بافتی از سازمان‌ها را شامل می‌شود و شامل سبک‌هایی است که مدیریت تغییر را بررسی کند و مانند اهرمی ‌عمل می‌کند که اثر گذاری مشخصی بر روی تغییرات دارد.

۱۲ گام موثر در برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون

۱-      تعریف درست از استراتژی صورت می‌گیرد و اهمیت آن مشخص می‌شود.

۲-      رهبری استراتژیک بررسی می‌شود به طوری که مدیریت فرایند استراتژیک به نفع شرکت باشد.

۳-      تحلیل بیرونی صورت می‌گیرد، ساختار صنعت مشخص می‌شود و نیروهای رقابتی بررسی می‌شوند به طوری که گروه‌های استراتژیک را مدنظر قرار می‌گیرد.

۴-      تحلیل درونی که شامل منابع و قابلیت‌ها و همینطور یک سری شایستگی‌های اصلی است که می‌تواند اثربخشی بهتری فراهم سازد.

۵-      مزیت رقابتی که تأکید اصلی آن بر روی شرکت و مدل‌های کسب و کار است.

۶-      استراتژی‌های کسب و کار وجود دارد که شامل تمایز و رهبری هزینه و یکپارچگی است که شرایط منسجم‌تری را فراهم می‌شود.

۷-      تأکید بر روی نوآوری و کارآفرینی که در نهایت صنعت را به سمت اصلی خود به رشد برساند.

حتما بخوانید:  مزیت رقابتی چیست؟

۸-      استراتژی‌های شرکتی که بر یکپارچگی‌های عمودی و متنوع سازی تاکید دارد و سبب می‌شود که موقعیت استراتژی حفظ شود.

۹-      موارد مربوط به ادغام و اکتساب و همینطور اتحاد استراتژیک

۱۰-   استراتژی‌های جهانی شامل رقابت در سطح جهانی

۱۱-   طراحی سازمانی شامل ساختار، فرهنگ و کنترل

۱۲-   حاکمیت شرکتی و اخلاق کسب و کار

زیر شاخه‌های موقعیت استراتژیک در مدل جانسون

همانطور که در بخش اول اشاره شد در مرحله موقعیت استراتژیک مدل جانسون اثرات محیط بیرونی و منابع و شایستگی‌ها بررسی می‌شود و انتظارات ذینفعان نیز ارزیابی می‌شود. که قصد داریم این سه پارامتر را برای شما بازتر کنیم.

محیط بیرونی در برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون: یک سازمان شامل مجموعه‌ای از دنیای زیست محیطی، اجتماعی، قانونی و تکنولوژی است. این بافت در طول زمان با تغییراتی همراه است، به طوری که میزان پیچیدگی به نسبت سایر سازمان‌ها بیشتر می‌شود. سازمان‌ها باید بتوانند اثرات محیطی که در تغییرات ایجاد شده تاثیر می‌گذارند را پیدا کنند و به طور کلی تغییرات بالقوه باید به طور دقیق شناسایی شود تا تصمیم گیری برای آنها به شکل ایده آل صورت بگیرد. از سوی دیگر بسیاری از این متغیرها هستند که جنبه تهدیدی برای سازمان دارند این بخش در برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون بسیار مهم است.

قابلیت استراتژیک سازمان در برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون: این بخش مربوط به منابع و شایستگی‌ها است. در مورد قابلیت‌های یک سازمان باید نقاط قوت و ضعف را مورد بررسی قرار داد. به هر صورت هدف اصلی در این بخش این است که اثرات و محدودیت‌های درونی شناسایی شود تا آینده سازمان نظم بهتری داشته باشد.

انتظارات ذینفعان در برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون: اثر گذاری انتظارات ذینفعان بر اهداف سازمان بیشتر است. هدف‌ها در داخل چشم اندازها و ارزش‌های سازمانی قرار می‌گیرد به طوری که حاکمیت شرکتی نیز مهم باشد و سازمان بر اساس یک سری افراد خدماتی را مدنظر قرار دهد. موضوعات به واسطه مسئولیت‌های اجتماعی شرکتی بررسی می‌شود و اخلاقیات شرکتی نیز مدنظر قرار می‌گیرد.

اثرات فرهنگی در برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون: اثرات فرهنگی اغلب سازمانی، صنعتی و ملی است. به طوری که یک مسیر استراتژیک خاص را ایجاد می‌کند و در نهایت این بخش سبب ایجاد انحراف استراتژیک می‌شود و ناتوانی در ایجاد تغییرات را لازم می‌داند.

زیرشاخه‌های انتخاب استراتژیک در برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون

انتخاب استراتژیک در مدل جانسون اهمیت زیادی به مسیر حرکت سازمان می‌دهد و برای اینکه این بازبینی به طور دقیق شکل بگیرد نیاز به ارزیابی روش‌های زیر است:

انتخاب استراتژی کسب و کار:  یکی از زیر شاخه‌هایی که در بخش انتخاب وجود دارد مربوط به نقطه نظر کسب و کار است. این روش در مورد سطح رقابت سازمان بررسی‌هایی را انجام می‌دهد به طور کلی این بخش شامل استراتژی‌های قیمت گذاری می‌شود و البته که تصمیم گیری در مورد رقابت یا همکاری با رقبا را در نظر می‌گیرد.

انتخاب استراتژی شرکتی: حوزه فعالیت شرکت مهمترین بخش از این استراتژی محسوب می‌شود. این بخش شامل تصمیم گیری در مورد تنوع سازی محصولات است به صورتی که بازار گستردهتر از قبل باشد. استراتژی شرکتی بین بخش‌های مختلف کسب و کار رابطه ایجاد می‌کند و در نهایت برای کسب و کارهای مختلف سبب ایجاد ارزش می‌شود.

انتخاب استراتژی بین المللی: در این روش قرار است که بازارهای جغرافیایی به بهترین نحوه تنوع سازی شوند. در واقع سازمان‌هایی مدنظر هستند که قرار است به واسطه صادرات و سرمایه گذاری و لایسنس وارد بازارهای بین المللی شوند.

دنبال کردن استراتژی: کسب و کارهایی مطرح است که بر مبنای منابع موجود ایجاد می‌شود. سایر سازمان‌ها به وسیله ادغام یا اتحاد با سایر سازمان‌ها به توسعه خوبی دست خواهند یافت.

زیرشاخه‌های استراتژی در عمل در برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون

در بخش مربوط به استراتژی در عمل در برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون قرار است که اجرای استراتژی‌های انتخاب شده به شکل دقیق صورت بگیرد و شامل ساختاردهی، فرآیند و مدیریت تغییر استراتژیک می‌شود.

ساختاردهی: وظیفه اصلی این بخش حمایت از عملکرد موفقیت آمیز سازمان است به طوری که تاکید درستی بر روی عملکرد استاندارد شرکت شود و عملکردهای غیر اصولی از بین برود.

فرآیندها: وظیفه اصلی فرآیند این است که استراتژی‌های اجرا شده را کنترل نماید. استراتژی‌ها بر مبنای برنامه‌ها اجرا می‌شود و میزان پیشرفت آنها نیز بررسی شده‌اند. همینطور یک سری تعدیلات لازم می‌بایست روی آنها انجام شود.

مدیریت تغییر استراتژیک: در این بخش نیاز است بافت سازمان مشخص شود و تغییراتی که می‌تواند موقعیت شرکت را بهبود دهد، اجرا شود.  این بخش مربوط به سبک‌هایی است که برای مدیریت تغییر می‌تواند قابل قبول باشد و همینطور شامل اهرم‌هایی می‌شود که در نهایت در تغییر اثرگذاری خوبی دارند.

برای آشنایی با مشاوره استراتژی در سازمان خود پیشنهاد می‌کنیم مقاله “مشاوره استراتژی چیست و آیا کسب و کار شما به آن نیاز دارد؟” را مطالعه کنید.

تفاوت مدل برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون و پورتر

تا به اینجای مقاله در خصوص مدل برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون صحبت شد. در این بخش قصد داریم در خصوص مدل برنامه‌ریزی پورتر صحبت کنیم تا تفاوت این مدل مشخص شود. مدل برنامه‌ریزی استراتژیک پورتر گزینه خوبی برای ورود یا عدم ورود به یک صنعت جدید است. طبق این مدل در صحنه رقابت نیاز است که ۵ نیرو مورد بررسی قرار بگیرد. چارچوب ۵ نیروی رقابتی پورتر بسیار مشهور است. در نهایت این مجموعه سبب می‌شود که صنعت در فضای جذابی قرار بگیرد. در این روش لیستی از عوامل قدرت یا ضعف بررسی می‌شود و یک سری امتیاز بندی و تجزیه و تحلیل را در بر می‌گیرد که هر یک می‌تواند تاثیرگذاری درستی بر روی عناصر پنج گانه داشته باشند و نسبت به تقویت یا حفظ این فضا تاثیرگذاری‌های خوبی را شامل می‌شود.

در بین مدل تدوین برنامه‌ریزی استراتژیک ، مدل پورتر بهترین و مشهورترین محسوب می‌شود. این روش بسیار تاکید به شرایط رقابتی دارد و همینطور نسبت به ورود و خروج رقبای بالقوه نیز حساسیت بالایی خرج می‌کند. بین نیروهای موثر بر عملکرد رقابتی سازمانی ارتباط خوبی دیده می‌شود و در نهایت اساس تدوین استراتژی و سازگاری در رقابت بررسی می‌شود. چنین عملیاتی در برنامه‌ریزی استراتژیک رخ نمی‌دهد و مسیر افقی جریان دارد.

  • در روش پورتر قرار است چشم و هم چشمی‌بین سازمان‌های رقیب بررسی شود.
  • تهدیدات ناشی به واسطه ورود یا رونق محصولات جایگزین در بازار ارزیابی می‌شود.
  • در صورتی که رقبای جدید وارد سازمان شوند نیاز است تهدیدات ناشی از آنها بررسی شود و همینطور تلاشی صورت بگیرد تا پیشی گرفتن از یکدیگر در قلمروی صنعت مورد نظر به شکل ایده آل باشد در حالی که در برنامه‌ریزی استراتژیک چنین ساختاری وجود ندارد.
  • قدرت تامین کننده و خریدار در خصوص تحمیل خواسته‌های خود به شرکت نیز بررسی می‌شود.
  • همه نیروهای یاد شده در روش پورتر سبب می‌شود تا ظرفیت سودآوری نهایی یک کسب و کار معین شود. در صنعت موقعیت اقتصادی به شکل رقابتی تلقی می‌شود و شرایط موفقیت آمیز دنبال می‌شود. از سوی دیگر ساختار صنعتی نیز موقعیت سودآوری بلند مدت خواهد داشت.

جمع بندی

اجزای اصلی مدل برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون در سه بخش ارزیابی می‌شود. بخش اول مربوط به شناخت موقعیت استراتژیک سازمان است. بخش دوم برای آینده بررسی می‌شود و بخش سوم نیز مربوط به مدیریت استراتژی در عمل است. در بخش مربوط به استراتژی در عمل در برنامه‌ریزی استراتژیک جانسون قرار است که اجرای استراتژی‌های انتخاب شده به شکل دقیق صورت بگیرد.

در ادامه پیشنهاد می‌کنیم “خلاصه کتاب استراتژیک بودن” را مطالعه کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوره جامع و بلندمدت «تحلیلگر حرفه‌ای کسب‌وکار» با رویکرد کاربردی و اجراییاطلاعات بیشتر و ثبت‌نام
بستن