فناوریمدیریت فرایندهای کسب و کار
پرکردن شکاف دیجیتال در بانکداری: چالشها و راهبردهای آتی
اگر اخیراً مقاله یا کتابی در مورد بانکداری خوانده باشید، حتماً متوجه پیامی در مورد اخطار به بخش بانکداری به ویژه بانکهای سنتی شدهاید که چگونه عمر آنها به زودی به پایان میرسد. از آنجاییکه هدف این نویسندگان ممکن است بیدار کردن صنعت بانکداری باشد، بنابراین ارزش بررسی اینکه این دیدگاهها چرا و از کجا آمدهاند و نگرانیهای کلیدی که نیاز به توجه دارند چیست، را دارد.
مثلا در کتاب بانک ۴٫۰ ، برت کینگ بیان میکند که آینده بانکداری در واقع از یک اقتصاد در حال توسعه ناشی میشود و نه از یک جای راکد. او تغییرات مربوط به پرداختها، وامهای خرد و پسانداز در چین، هند و کنیا را برای حمایت از این دیدگاه نقل میکند. ظهور Alipay، PayTM و m-Pesa به عنوان ارائهدهندگان خدمات مالی از تلفن همراه که با زندگی روزمره مشتریان مرتبط هستند، این نامها و پلتفرم را به موفقیت بزرگی تبدیل کرد. این اولین بازیگران فناوری، تأثیر و نفوذ قابل توجهی در بازارهایی داشتند که جمعیت قابل توجهی بدون حساب بانکی داشتند.
البته موسسات مالی سنتی به دلیل تغییراتی که این بازیگران به وجود آوردهاند از دور خارج نشدهاند، اما بانکهای سنتی در مورد سپردههای از دست رفته و درآمدهای مرتبط احساس فشار میکنند. بازیگران سنتی با در دسترس قراردادن خدمات خود به صورت مستقل یا در بازاری که توسط این بازیگران فناوری جدید ساخته شدهاست، به سرعت واکنش نشان میدهند. نگاهی سریع به سفر این سه بازیگر صنعت پرداخت نشان خواهد داد که فرصت مربوط به جمعیت بدون بانک به اندازه کافی بزرگ بوده تا بازیگران جدید و سنتی بتوانند در این بازار با یکدیگر همزیستی داشته باشند ولی ممکن است در یک بازار کوچک یا بازار با جمعیت بسیار دارای حساب بانکی، چنین نباشد.
مجوز بانک پرداخت با فشار قانونگذاران برای صدور مجوز بانک های پرداخت امکان پذیر شد و اساساً مدل جدیدی از بانکداری است که می تواند سپرده محدودی تا سقف ۱۵۳۳ دلار برای هر مشتری بپذیرد اما از صدور وام و کارت های اعتباری منع شده است. PayTM در هند با این مجوز موفق شد ۳۲۰ میلیون کاربر ثبت شده، ۱ میلیارد تراکنش در هر سه ماهه، ۲۰ میلیارد دلار ارزش تراکنش ناخالص سالانه (GTV) و ۷ میلیون پایگاه تجاری آفلاین را تصاحب کند. بانکهای پرداخت مجاز به استفاده از حسابهای جاری و پسانداز و خدماتی مانند کارتهای نقدی، کیف پول موبایل و کارتهای خودپرداز و هستند. بانک پرداخت PayTM یک موبایل بانک با موجودی صفر، کارمزد صفر در تمام تراکنشهای آنلاین است و به مشتریان اجازه میدهد تا پول مازاد بالای سقف روزانه ۱۵۳۳ دلار را از حساب خود به یک سپرده ثابت (FD) که بهطور خودکار توسط یک بانک شریک ایجاد میشود، انتقال دهند. در واقع این یک رویکرد نوآورانه است که به مشتریان امکان میدهد سود بیشتری از پول شناور در حساب پسانداز کسب کنند. در حالی که هنوز برای اندازهگیری سودآوری خود به عنوان یک مدل تجاری زود است، اما هدف آن تبدیل شدن به بزرگترین بانک دیجیتال در جهان با ۵۰۰ میلیون حساب و ارائه مدیریت ثروت، کارتهای اعتباری و تجارت سهام با شبکه پارتنرهای بانک است.
موفقیت Ant Financial’s Alipay ضربه بزرگی برای بانکها بود زیرا آنها را از سپردههای پس انداز محروم کرد. در حالی که محدودیتهای نظارتی اخیر از ارائهدهندگان خدمات پرداخت که از آنها خواسته میشود وجوه امانی را در حسابهای بانکی بدون بهره قرار دهند، ممکن است بر درآمدهای Ant لطمه بزند، اما بهعنوان یک ارائهدهنده خدمات مالی هنوز هم اکثریت قریب به اتفاق مشتریان آن را ترجیح میدهند.
دادههای خاص کنیا که توسط کینگ ارائه شده از این دیدگاه حمایت میکند که مشارکت بین ارائهدهندگان فناوری عصر جدید و بانکهای سنتی به سود صنعت خواهد بود زیرا بانک تجاری کنیا از ۲ میلیون به ۸ میلیون مشتری در ۲ سال، با ایجاد یک عملکرد پسانداز-اعتبار متصل به M-PESA، موفقترین سرویس پول موبایل آفریقا و بزرگترین پلتفرم فین تک منطقه، رسید.
این سه بازار و درهمریختگی دیجیتالی سریعی که در حال گذر از آن هستند امروزه به عنوان الگویی برای سایر بازارها و تنظیم کنندهها عمل میکنند. در حالی که بانکداری برای مدتی پس از بحران مالی در رکود بود، در زمانهای اخیر به دلیل این پیشرفت به ویژه بر بانکداری تجاری و خدمات مرتبط، تغییر مسیر دادهاست. اگر موسسات مالی و بانکداری خصوصی را کنار بگذاریم، زیرا آنها منحصر به فرد و متمرکز بر شرکتها و افراد با ارزش خالص بالا هستند، بانک تجاری جایی است که اکثریت مردم با یک موسسه مالی در تماس خواهندبود.
با یک موسسه مالی آنها خدمات ضروری بانکی مانند پسانداز، وامهای شخصی، تجاری و رهنی، کارتهای اعتباری، کارتهای بدهی، دسته چک و محصولات سرمایهگذاری مانند صندوقهای سرمایهگذاری را دریافت میکنند.
آسیا و افریقا به عنوان دو قاره با درصد بالای جمعیت زیر ۱۵ سال جهان و بیشترین جمعیت بدون بانک، فرصتی عالی برای فعالیت بانکها در این قارهها هستند.
حال هنگامی که سازمان رویکرد تحول را انتخاب کرد، اولین اصول تفکر طراحی که در کتاب بانک ۴٫۰ به اشتراک گذاشته شدهاست، مفید خواهدبود. به جای طراحی مبتنی بر قیاس (بر اساس الگو یا بر اساس آنچه دیگران انجام میدهند)، طراحی اصول اولیه بر اساس اساسیترین حقیقت یعنی طراحی یک بانک از ابتدا با استفاده از تمام قابلیتهای فناوری فعلی موجود و ارائه خدمات بانکی در هر کجا و هر زمان که مشتریان به راهحل پولی نیاز دارند، در زمان واقعی و متناسب با رفتارهای منحصربهفرد مشتریان است.
شکاف دیجیتال
این شکاف در مورد شکاف بین کسانی که به ابزارهای دیجیتال دسترسی دارند و کسانی که دسترسی ندارند نیست، اگرچه این امر نیز به خودی خود یک شکاف مهم و مرتبط محسوب می شود.
این شکاف در مورد روند فعلی در بانکهایی است که دارای دو راهحل بانکی مختلف هستند – برنامه بانکداری مرکزی سنتی که دههها تغییر نکردهاست و برنامه جدید بانکداری دیجیتال که به تراکنشهای دیجیتال برای پرداختهای همتا، تراکنشهای تجاری بدون پول نقد، پرداختهای موبایلی و غیره میپردازد.
در چشمانداز همیشه در حال تحول بانکداری، ادغام سیستمهای بانکداری مرکزی سنتی با راهحلهای دیجیتال مدرن به یک ضرورت استراتژیک تبدیل شدهاست. از آنجایی که موسسات مالی در تلاش هستند تا ضمن حفظ قابلیت اطمینان سیستمهای قدیمی، به خواستههای مشتریان آگاه از فناوری پاسخ دهند، چالش در ایجاد یک تجربه بانکی یکپارچه نهفتهاست.
بخش بانکداری شاهد تغییر قابل توجهی از مدل سنتی آجر و ملات به رویکرد دیجیتال بوده است. با این حال، بسیاری از موسسات مالی هنوز به سیستمهای بانکی اصلی قوی اما گاهی قدیمی متکی هستند. یکی کردن این سیستمهای سنتی با برنامههای دیجیتال مدرن، فقط بهمنظور همگامی با روندها نیست. این در مورد ارائه یک تجربه بانکداری جامع است که به ترجیحات متنوع مشتریان در طول نسلها پاسخ می دهد.
چالشهای یکپارچهسازی برنامههای اصلی بانکداری
زیرساخت:
برنامههای کاربردی بانکداری مرکزی سنتی اغلب بر روی زیرساختهای قدیمی کار میکنند که ادغام یکپارچه با سیستمهای دیجیتال جدیدتر و چابکتر میتواند چالش برانگیز باشد. غلبه بر محدودیت های فناوری قدیمی نیازمند یک رویکرد دقیق و مرحلهای است. سرمایهگذاری در تلاشهای نوسازی و ارزیابی سازگاری زیرساختهای موجود با فناوریهای نوظهور بسیار مهم است.
یکپارچهسازی دادهها:
یکپارچهسازی دادهها جنبه حیاتی یکسانسازی است. اطمینان از اینکه دادههای مشتری، سوابق تراکنشها و سایر اطلاعات حیاتی به طور یکپارچه بین سیستمهای سنتی و دیجیتال بدون به خطر انداختن دقت یا امنیت جریان دارند، یک کار پیچیده است. فرآیندهای نقشهبرداری، پاکسازی و اعتبارسنجی جامع دادهها برای حفظ یکپارچگی دادهها در طول فرآیند یکپارچهسازی ضروری است.
هماهنگسازی تجربه کاربر:
مشتریان از طریق کانالهای مختلف، از شعب فیزیکی گرفته تا اپلیکیشنهای موبایل، با خدمات بانکی تعامل دارند. دستیابی به یک تجربه کاربری ثابت و شهودی در این کانالها برای رضایت و حفظ مشتری ضروری است. این نه تنها شامل طراحی بصری، بلکه در نظر گرفتن سفر کاربر، دسترسی و شخصیسازی در نقاط تماس مختلف است.
راهبردهای یکپارچهسازی موفق
یکپارچه سازی API:
رابط های برنامه نویسی کاربردی (API) نقش اساسی در پر کردن شکاف بین سیستمهای سنتی و دیجیتال دارند. اجرای APIهای خوب طراحی شده ارتباطات و تبادل داده کارآمد را امکانپذیر میکند و فرآیند یکپارچهسازی روان را تسهیل میکند. انتخاب APIهای استاندارد و پیروی از بهترین شیوههای صنعت برای مقیاسپذیری و تقویت سیستم یکپارچه در آینده ضروری است.
نوسازی تدریجی:
به جای یک بازنگری کامل، رویکرد نوسازی تدریجی را در نظر بگیرید. قابلیتهای کلیدی را که میتوانند بدون ایجاد اختلال در کل سیستم به پلتفرمهای دیجیتال منتقل شوند، شناسایی کنید. این امکان انتقال تدریجی را فراهم می کند، خطرات را به حداقل می رساند و یکپارچگی بیشتر را تضمین میکند. رویکرد مرحلهای همچنین امکان بازخورد و تنظیمات مستمر بر اساس تجربیات کاربر و فناوریهای نوظهور را فراهم میکند.
طراحی مشتری محور:
مشتری را در مرکز استراتژی یکپارچهسازی قرار دهید. رابطهای دیجیتالی را با تمرکز بر تجربه کاربر طراحی کنید و اطمینان حاصل کنید که مشتریان میتوانند بدون زحمت بین کانالهای سنتی و دیجیتال جابهجا شوند و در عین حال از یک سفر بانکی ثابت و بصری لذت ببرند. برگزاری جلسات تست و بازخورد کاربر می تواند بینش ارزشمندی در مورد ترجیحات مشتری و نقاط نامطلوب ارائه دهد.
مزایای سیستمهای بانکداری مرکزی یکپارچه
ارتقا و بهبود تجربه مشتری:
یک سیستم یکپارچه، صرف نظر از کانالی که انتخاب میکنند، تجربهای منسجم و کاربرپسند را برای مشتریان فراهم میکند. این ثبات باعث افزایش رضایت و وفاداری مشتری میشود. ویژگیهای شخصیسازی، مانند پیشنهادات و توصیههای هدفمند، میتوانند تجربه مشتری را بیشتر تقویت کنند.
کارایی عملیاتی:
یکپارچهسازی فرآیندهای داخلی را ساده میکند، تلاشهای دستی و احتمال خطا را کاهش میدهد. این کارایی عملیاتی به صرفهجویی در هزینه و بهبود عملکرد کلی ترجمه میشود. اتوماسیون وظایف معمول، مانند ورود دادهها و تطبیق، به زیرساخت بانکی چابکتر و پاسخگو کمک میکند.
شتاب نوآوری:
سیستمهای بانکداری هستهای یکپارچه، راه را برای پذیرش سریعتر فناوریها و نوآوریهای جدید هموار میکند. موسسات مالی میتوانند با سهولت بیشتری راهحلهای فین تک نوظهور را ادغام کنند و در یک صنعت به سرعت در حال تغییر رقابتی باقی بمانند. ابتکارات بانکداری باز و همکاری با ارائهدهندگان شخص ثالث در دسترستر میشود و فرهنگ نوآوری مستمر را تقویت میکند.
آینده یکپارچگی بانکی
همانطور که موسسات مالی به سفرهای تحول دیجیتال خود ادامه میدهند، یکپارچهسازی برنامههای کاربردی بانکداری اصلی سنگ بنای موفقیت است. توانایی ترکیب یکپارچه قابلیت اطمینان سیستمهای سنتی با نوآوری فناوریهای مدرن، آینده بانکداری را مشخص خواهد کرد.
به طور خلاصه، یکسانسازی برنامههای بانکداری هستهای سنتی و دیجیتال فقط یک چالش تکنولوژیکی نیست. این یک ضرورت استراتژیک است. با پذیرش استراتژیهای یکپارچهسازی که تجربه مشتری، کارایی عملیاتی و نوآوری را در اولویت قرار میدهند، بانکها میتوانند خود را در خط مقدم یک صنعت پویا و رقابتی قرار دهند. سفر به سوی یکپارچگی مستلزم تعهد به بهبودهای مستمر، سازگاری با فناوریهای نوظهور و ذهنیت مشتریمحور است.