قبل از به کارگیری هر نوع استراتژی کسب و کار، شناخت اهمیت یک محصول یا خدمات و اینکه چه نوع مشکلی را برای یک جمعیت خاص حل میکند بسیار مهم است. بدون درک دقیق از پیشنهادات محصول و خود کسب و کار، هر گونه تلاشی در اجرای استراتژی دیجیتال مارکتینگ بیاثر و بیهدف خواهد بود.
استراتژیهای بازاریابی سنتی در کسب و کار
وقتی صحبت از بازاریابی سنتی میشود، میتوانید به راحتی به رسانههای چاپی مانند روزنامهها و مجلات، پخش از تلویزیون و رادیو، تماس تلفنی فروش، تبلیغات در بیلبوردها و بنرها، تبلیغات ترانزیت و غیره فکر کنید. این بدین دلیل است که علی رغم ظهور دیجیتال مارکتینگ، بازاریابی سنتی هنوز هم کاربرد دارد و محبوبیت خود را از دست نداده است.
استراتژیهای بازاریابی سنتی همگی ویژگیهای زیر را دارند:
- عمیقاً تحقیق شدهاند
- امتحان شده، آزمایش شده و موفق هستند
- کارآمد در دستیابی به مخاطبان محلی هستند
- هنوز هم تقاضا دارند
در حالی که استراتژیهای بازاریابی سنتی هنوز محبوب هستند، تغییر بزرگی به سمت دیجیتال مارکتینگ ایجاد شده است تا خلا بازاریابی را از نظر تعامل مستقیم، هزینه، دسترسی بیشتر، هدفگذاری مجدد، گزارشهای زمانی و غیره پر کند. علاوه بر همه اینها، دیجیتال مارکتینگ کاملاً قابل تنظیم است و در هر زمان که بخواهید میتوان آن را اصلاح کرد، که فوقالعاده راحت است.
در بازاریابی سنتی دیگر جایی برای خطا وجود نخواهد داشت. در صورت مشاهده خطا یا عدم یافتن اطلاعات کلیدی، تبلیغکنندگان مجبور به پرداخت هزینه آن هستند. چاپ اشتباه میتواند از نظر دستیابی به مخاطب هدف، عقبماندگیهای زیادی ایجاد کند و در نهایت به عنوان یک ضرر بزرگ برای یک کسب و کار شناخته شود.
بر اساس ارزشها و اهداف اصلی کسب و کار خود، میتوانید استراتژیها و بودجه بازاریابی را بین بازاریابی سنتی و دیجیتال تقسیم کرده یا بررسی کنید که آیا اصلاً لازم است برای آنها هزینه بپردازید.
استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست؟
استراتژی دیجیتال مارکتینگ طرحی است که به طور خاص برای تحقق اهداف کسب و کار از طریق بازاریابی آنلاین طراحی شده است. این بازاریابی باید از طریق کانالهای بازاریابی آنلاین مربوطه برای عملکرد بهینه اجرا شود. بسیار مهم است که به یاد داشته باشید که همه کانالهای بازاریابی برای همه کسب و کارها مناسب نیستند.
به عنوان مثال، اگر عکاسان میخواهند عکسهای خود را به نمایش بگذارند، باید بر روی پلتفرمهایی مانند اینستاگرام، فیسبوک، پینترست و غیره تمرکز کنند مگر اینکه آموزشهای عکاسی را در یوتیوب نیز منتشر کنند.
به همین ترتیب، یک موسسه آموزشی هیچ استفادهای از اینستاگرام یا پینترست نخواهد داشت، مگر اینکه اینفوگرافیکهای جالبی برای اشتراکگذاری داشته باشد. همه چیز بستگی به این دارد که مخاطب هدف شما کجا باشد. باید بتوان بسترهایی را که مخاطبان بیشتری را به وجود میآورد، شناسایی کرد. اگر در مکان نامناسبی تبلیغ میکنید، پس تلاشتان به هدر رفته است.
همه کسب و کارهای موفق از تاکتیکهای مناسب برای شناسایی و دسترسی به مخاطبان هدف خود و تبدیل آنها به مشتریان راغب آگاه هستند. بنابراین، در درجه اول، شما باید اهداف کسب و کار خود را شناسایی کنید و ابزارهای مناسب دیجیتال مارکتینگ را برای دستیابی به آنها بیابید.
نکته مهم دیگری که باید به آن توجه شود این است که استراتژیها و تاکتیکهای بازاریابی اگرچه اغلب به جای هم استفاده میشوند اما یکسان نیستند. استراتژی بازاریابی مجموعهای از برنامههاست که برای کمک به دستیابی به اهداف کسب و کار شما ترسیم شده است، اما تاکتیکهای بازاریابی مجموعه اقدامات موجود در آن استراتژی است.
نحوه برنامهریزی استراتژی دیجیتال مارکتینگ
همه کسب و کارها مجموعه مشترکی از استراتژیهای بازاریابی نخواهند داشت. با این حال، در اینجا برخی از تکنیکهای دیجیتال مارکتینگ آورده شده است که ممکن است به روند ایجاد استراتژی دیجیتال مارکتینگ شما کمک کند.
مخاطب خود را درک کنید
کسب و کار بدون مشتری هیچ چیز نیست. اگر کسی را ندارد که محصول یا خدمات شما را خریداری کند، کسب و کار شما در حال شکست است. طراحی با توجه به خلق و خوی مشتریان، در هر استراتژی دیجیتال مارکتینگ ضروری است.
شما باید بفهمید که مشتریان اصلی شما چه کسانی هستند و چرا محصول یا خدمات شما آنها را به خود جلب کرده است. آنها از کجا میآیند؟ به کدام گروه سنی تعلق دارند؟ کمی تحقیق میتواند به شما کمک کند تا اطلاعات مورد نیاز را کشف و شناسایی کنید. Google Analytics یک رسانه عالی برای انجام تحقیقات شما است. علاوه بر این میتوانید آنچه را که از نظر اجتماعی و فرهنگی برای مخاطبانتان اهمیت دارد درک کنید. وقتی این موارد را به دست آوردید، شروع به ایدهپردازی حرکتهای بازاریابی برای شما راحتتر خواهد بود.
هدف نهایی را فراموش نکنید
غالباً، چنان بر پیشنهادات کسب و کار تأکید میشود که فراموش کردن هدف اصلی شما بسیار آسان است: جلب نظر مخاطبان. درک اینکه محصول یا خدمات شما به طور مثبتی بر مشتریان شما تأثیر میگذارد، نه تنها هدف نهایی شما را یادآوری میکند بلکه بارها و بارها به مشتریان یادآوری میکند که چرا آنها از ابتدا محصول شما را دوست داشتهاند. به مشتریان خود دلیلی بدهید تا مدام بازگردند. Google Analytics میتواند به شما کمک کند مناطقی را که محبوبیت بیشتری در بین مخاطبان دارند، کشف کنید.