استراتژی

عوامل کلیدی که پیاده‌سازی استراتژی شما را تحت تاثیر قرار می‌دهند

ایجاد یک استراتژی موثر برای سازمان، برای رشد و پایداری عاملی حیاتی است. با این حال، ارائه یک استراتژی که می‌تواند کارساز باشد تنها بخشی از نبرد و تحقق آن یک چالش کاملا متفاوت است.

در این مقاله، ما قصد داریم چندین فاکتور را بررسی کنیم که می‌توانند بر پیاده‌سازی استراتژی تأثیر بگذارند.

دلایل زیادی برای شکست استراتژی‌ها وجود دارد. شما می‌توانید یک طرح جامع بی‌عیب و نقص برای سازمان خود داشته باشید، اما اگر آن را ضعیف اجرا کنید، هرگز نتایج مورد نظر را مشاهده نخواهید کرد.

بنابراین، چگونه می‌توانید استراتژی خود را اجرا کنید و با موفقیت به اهداف خود برسید؟

چالش‌های پیاده‌سازی استراتژی چیست؟

عدم تعهد به استراتژی

به عنوان یک رهبر، پایداری سازمان باید اولویت اصلی شما باشد. این ممکن است فوری‌ترین گزینه در لیست کارهای هر روز نباشد، اما مهم‌ترین است و به جای اینکه آن را تحقق بخشید و از آن عبور کنید، باید به صورت مداوم در راستای تحقق آن تلاش کنید.

برنامه‌ریزی استراتژیک یک چالش است. همانطور که قبلاً اشاره کردیم، نیاز به خودآگاهی زیادی دارد. وقتی عملکرد سازمان خود را زیر سوال می‌برید، ممکن است مجبور شوید با واقعیتی روبرو شوید که نمی‌خواهید. این نوع صداقت می‌تواند به سازمان شما کمک کند تا تمرکزتان را روی مسائل مهم بگذارید.

اگر توانایی این را داشته باشید که به عمق سازمان خود بپردازید و حقایق زشت را کشف کنید، قادر خواهید بود استراتژی طراحی کنید که هدف آن غلبه بر بزرگ‌ترین نقاط ضعف شما باشد. خودآگاهی یک ویژگی شگفت‌انگیز برای یک سازمان است. دانستن اینکه نقاط قوت و ضعف شما چیست، شما را برای آینده آماده خواهد کرد.

برای اجرای موثر یک استراتژی، باید بتوانید به طور کامل به اهداف متعهد شوید. اگر استراتژی خود را کاملا باور نداشته باشید، نمی‌توانید از شخص دیگری در سازمان نیز انتظار داشته باشید که آن را باور کند.

شما باید استراتژی را در زمان مناسب ارائه دهید. یک استراتژی بلند مدت طی فقط چند روز ساخته نمی‌شود. ترسیم اهداف مشخص ممکن است چندین هفته طول بکشد. سپس، باید وقت خود را با تیم خود بگذرانید تا تصمیم بگیرید که چگونه می‌خواهید به این اهداف برسید.

هنگامی که برای اولین بار این کار را شروع می‌کنید، مکالمات اولیه با رهبران ارشد ممکن است آن گونه که می‌خواهید پیش نرود. این بخشی از فرآیند است. هرکسی در سازمان احتمالاً دیدگاه خاص خود را در مورد چگونگی پیاده‌سازی استراتژی با استفاده بهینه از منابع موجود دارد.

مثال: رهبران ارشد یک سازمان یک روز جمع می‌شوند تا یک استراتژی بلندمدت را ترسیم کنند. نحوه پیاده‌سازی استراتژی نیز مورد بحث قرار گرفته است. چندین روز بعد، بسیاری از رهبران می‌خواهند با ایده‌های تازه استراتژی را تغییر دهند. در نتیجه، تعهد اولیه به استراتژی از بین می‌رود.

مراحل عملی: وقت خود را برای ترسیم یک استراتژی اختصاص دهید. این کار را نمی‌توان در یک روز انجام داد. این کار زمان نیاز دارد تا در ذهن همه افراد جاگیری کند. پس از تصمیم‌گیری در مورد یک استراتژی، همه رهبران ارشد باید کاملاً به اجرای آن متعهد باشند. وقتی صحبت از استراتژی بلند مدت می‌شود، نمی‌توانند هم موافق و هم مخالف باشند.

ساختار سازمانی که با استراتژی مطابقت ندارد

وقتی در حال پیاده‌سازی استراتژی هستید، باید کمی وقت بگذارید تا در مورد ساختار فعلی سازمان خود فکر کنید. آیا سازمان شما آماده است تا استراتژی که ترسیم کرده‌اید را به طور موثر اجرا کند؟ برای تحقق این امر چه تغییراتی باید ایجاد شود؟ این چقدر باعث اختلال کوتاه مدت در عملیات موجود می‌شود؟

در برخی موارد، ساختار یک سازمان با استراتژی مطابقت ندارد. به عنوان مثال، ممکن است اهداف درآمدی را ترسیم کرده باشید که با ساختار فعلی نیروی کار شما، رسیدن به آن غیرممکن است. یک استراتژی موثر در واقع پر کردن شکاف بین اهداف و مکان فعلی شماست.

ممکن است اهداف بلند پروازانه‌ای داشته باشید که دوست دارید طی ۱۸ ماه آینده به آن‌ها دست پیدا کنید، اما اگر تحقق آن‌ها عملی نباشد، به سادگی اتفاق نمی‌افتند. پیاده‌سازی استراتژی برای دستیابی به چیزهای بزرگ می‌تواند به تغییرات قابل توجهی نیاز داشته باشد.

ممکن است متوجه شوید که سازمان شما مسیر اشتباهی را طی کرده است. همانطور که تمرکز خود را دوباره تنظیم و اهداف خود را ترسیم می‌کنید، ممکن است اصلاحاتی لازم باشد. تغییر سازمان‌ها در هنگام تلاش برای پیاده‌سازی استراتژی جدید کاملاً طبیعی است.

برخی از بخش‌ها ممکن است کوچک شوند، در حالی که سایر بخش‌ها ممکن است گسترش یابند. برای پیاده‌سازی استراتژی موثر، احتمالاً لازم است که با رهبران ارشد و دپارتمان منابع انسانی خود همکاری نزدیک داشته باشید تا از تغییر یکنواخت تمرکز، اطمینان حاصل کنید.

متأسفانه برای سازمان‌های بزرگ، استراتژی نمی‌تواند یک شبه اجرا شود. ممکن است چندین ماه طول بکشد تا همه قطعات در جای خود قرار بگیرند. تا زمانی که اهداف خود را مشخص نکرده باشید، دشوار است که بدانید سازمان شما برای دستیابی به آن‌ها ممکن است نیاز به تغییر داشته باشد.

مثال: بیایید یک سازمان رسانه‌ای را مثال بزنیم. رهبران ارشد در این سازمان نشسته‌اند و استراتژی طولانی‌مدت احتمالی را برای کمک در دستیابی به اهداف خاص درآمد در نظر گرفته‌اند. با بررسی، آن‌ها به زودی متوجه می‌شوند که کل بخش تولید ویدئو نیاز به انحلال دارد و باید تخصص دوباره توزیع شود.

مسئله این است که بخش تولید فیلم آن‌ها نیز عمیقا در فعالیت سایر بخش‌های سازمان نقش دارد. به زودی آشکار می‌شود که برای پیاده‌سازی موفقیت‌آمیز استراتژی جدید، ساختار سازمان باید تغییر کند. آن‌ها بجای این که یک‌شبه این کار را انجام دهند، تصمیم می‌گیرند بخش تولید ویدیو را به آرامی از بین ببرند و فعالیت‌های بین سازمانی خود را کاهش دهند.

مراحل عملی: کمی وقت بگذارید و در نظر بگیرید که چگونه ساختار فعلی سازمان شما می‌تواند مانعی برای تحقق اهداف باشد. اگر یک بخش خاص نیاز به کوچک‌سازی داشته باشد، این چه تاثیری بر سایر بخش‌ها خواهد داشت و چگونه بر خروجی شرکت به طور کلی تأثیر می‌گذارد؟

داشتن توانایی تعامل با افراد مناسب در داخل سازمان

افرادی که در فرهنگ سازمان شما تأثیر می‌گذارند چه کسانی هستند؟ داشتن افرادی که با چشم‌انداز شما در مورد سازمان موافق هستند، همراه با استراتژی نحوه رسیدن به آن، بسیار ضروری است.

این افراد می‌توانند بینش ارزشمندی درباره آنچه در بخش‌های مختلف سازمان اتفاق می‌افتد ارائه دهند. این اطلاعات برای کمک به شما در پیاده‌سازی استراتژی در کل عملیات ضروری خواهد بود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوره جامع و بلندمدت «تحلیلگر حرفه‌ای کسب‌وکار» با رویکرد کاربردی و اجراییاطلاعات بیشتر و ثبت‌نام
بستن