چگونه از خود یک مدیر خوب بسازیم؟

شما چه تعریفی از یک مدیر دارید؟ گوگل در تعاریف خود به شما می‌گوید: «مدیر شخصی است که مسئول کنترل یا مدیریت تمام یا بخشی از یک شرکت یا سازمان است.» این یک تعریف آسان است به طوری که ممکن است بگویید پس هر شخصی می‌تواند یک مدیر باشد اما نه یک مدیر خوب.

اما یک مدیر خوب چه ویژگی هایی دارد؟ شخصی که الهام بخش و انگیزه بخش یک تیم است، رشد و بهره وری را افزایش می‌دهد و گاهی اوقات بازخوردها در مورد سبک مدیریت خود را جویا می‌شود؟

درواقع رهبری یک تیم صرفا از شما یک مدیر خوب نمی‌سازد بلکه مقدار تلاش و رهبری که برای موفقیت تیم خود انجام می‌دهید خوب یا بد بودن مدیریت را مشخص می‌کند.

چگونه تبدیل به یک مدیر خوب شویم؟

در اینجا چند نمونه از بهترین تمرین هایی که می‌تواند از شما یک مدیر خوب بسازد لیست کرده ایم:

مدیران خوب پشت تیم خود هستند

آیا شما به عنوان یک مدیر پشت تیم خود هستید؟ مدیران خوب از جلوی رئیسان خود بایستند و از ایده ها و تلاش های تیم خود دفاع کنند نمی‌ترسند. هرچند مدیران خوب همیشه طرف تیم خود را نمی‌گیرند. آنها در مورد فشاری که از جانب مدیران اجرایی روی آنان است با تیم خود صادق هستند.

آن‌ها مورد اعتماد تیم خود هستند

تا به حال این سوال مهم را از خود پرسیده اید که : آیا تیم من به من اعتماد دارد؟ اغلب اوقات مدیران برای تسکین و آرام کردن تیم خود چیزی می‌گویند اما در عمل کار دیگری را انجام می‌دهند و همین امر باعث بی اعتمادی تیمشان به آن‌ها می‌شود. مدیران خوب به تیم خود وعده می‌دهند اما زمانی که برنامه ها تغییر می‌کند به تیم خود درباره آن توضیح می‌دهند. اعتماد کسب نوعی احترام برای یک مدیر است و احترام یک عامل اصلی در مدیریت است.

تلاش می‌کنند شما را هم از نظر تیمی و هم از نظر فردی به موفقیت برسانند

یک قسمت از چیزی که از شما یک مدیر خوب می‌سازد این است که به یاد داشته باشید که تیم شما متشکل از افراد است و تلاش کنید آن افراد به اهداف شخصی و همچنین به اهداف تیمی خود برسند.

مدیران خوب شفاف هستند

هنگامی که تصمیمات مهم، به روزرسانی پروژه های بزرگ و تغییرات اساسی در سازمان اتفاق می‌افتد، مدیران خوب تیم خود را از آن مطلع می‌کنند. آن‌ها بر این باور هستند که صداقت و شفافیت با  تیمشان باعث اعتماد و نشان دادن رهبری آن‌ها می‌شود.

به استثنای تصمیمات محرمانه شرکت، مدیر خوب باید همیشه با تیم خود ارتباط برقرار کند و پاسخگوی سوالات و نگرانی های آن‌ها باشد.

آن‌ها ریسک پذیر هستند

محتاط بودن آسان است اما دستیابی به اهداف آسان نیست. ریسک کردن و آزمایش کردن می‌تواند مشوق تیم باشد. ریسک پذیری یک جزء کلیدی برای یادگیری و رشد یک تیم است.

آن ها قدرت «نه» گفتن دارند

ممکن است خیلی سخت باشد اما مدیران خوب از نه گفتن نمی‌ترسند. آن‌ها درک می‌کنند که این نه گفتن ممکن است همه را خشنود نکن حتی اگر تصمیم آن‌ها درست  باشد. این نه گفتن می‌تواند برای درخواست های کاری جدید که از طرف اعضای تیم به مدیران داده می‌شود باشد که مدیر معتقد است که نمی‌تواند یا نباید موافقت کند.