عمومی
روشهای نمونهگیری در تحقیقات مدیریت
وقتی درباره گروهی از افراد تحقیق میکنید، به ندرت امکان جمعآوری دادهها از هر فرد در آن گروه وجود دارد. در عوض، شما یک نمونه را انتخاب میکنید. نمونه، گروهی از افراد است که در تحقیق شرکت خواهند کرد.
شما باید به روشنی در بخش متودولوژی مقاله یا پایاننامه خود توضیح دهید که چگونه نمونه را انتخاب کردهاید.
نمونهگیری چیست؟
نمونهگیری تکنیکی است برای انتخاب افراد منفرد یا زیرمجموعهای از جمعیت برای استنباط آماری از آنها و برآورد خصوصیات کل جمعیت. روشهای مختلف نمونهگیری به طور گسترده توسط محققان در تحقیقات بازار استفاده میشود، بنابراین برای جمعآوری بینشهای عملی نیازی به تحقیق در مورد کل مردم نیست.
این مورد همچنین یک روش مناسب و مقرون بهصرفه است و از این رو اساس هر طرح تحقیقاتی میباشد. برای استخراج بهینه میتوان از تکنیکهای نمونهبرداری در یک نرمافزار بررسی تحقیق استفاده کرد.
به عنوان مثال، اگر یک تولیدکننده دارو بخواهد درباره عوارض جانبی ناخوشایند دارو بر جمعیت کشور تحقیق کند، انجام یک تحقیق که همه را درگیر کند تقریباً غیرممکن است. در این حالت، محقق از هر جمعیتی نمونهای از افراد را تعیین و سپس در مورد آنها تحقیق میکند و بازخوردی که میگیرد نشاندهنده رفتار دارو خواهد بود.
برای نتیجهگیری معتبر، باید به دقت تصمیم بگیرید که چگونه نمونهای را انتخاب کنید که نماینده کل گروه باشد. دو نوع روش نمونهگیری وجود دارد:
- نمونهگیری احتمال (Probability Sampling) شامل انتخاب تصادفی است، به شما این امکان را میدهد که در مورد کل گروه استنباط آماری قوی داشته باشید.
- نمونهگیری غیراحتمالاتی (Non-probability Sampling) شامل انتخاب غیر تصادفی بر اساس راحتی یا معیارهای دیگر است که به شما امکان میدهد به راحتی دادهها را جمعآوری کنید.
جمعیت در برابر نمونه
در ابتدا، شما باید تفاوت بین جمعیت و نمونه را درک کرده و جمعیت مورد نظر را در تحقیقات خود شناسایی کنید.
- جمعیت کل گروهی است که شما میخواهید درباره آن نتیجه بگیرید.
- نمونه گروه خاصی از افراد است که شما از آنها داده جمعآوری خواهید کرد.
جمعیت را میتوان از نظر موقعیت جغرافیایی، سن، درآمد و بسیاری از خصوصیات دیگر تعریف کرد.
این تعریف میتواند بسیار گسترده یا جزئی باشد: شاید شما بخواهید در مورد کل جمعیت بزرگسال کشور خود استنباط کنید. شاید تحقیقات شما بر روی مشتریان یک شرکت خاص، بیماران با وضعیت خاص بهداشتی یا دانشآموزان در یک مدرسه متمرکز باشد.
مهم است که جمعیت هدف خود را با توجه به هدف و کاربردهای پروژه به دقت مشخص کنید.
اگر جمعیت بسیار زیاد، جمعیتی مختلط و از نظر جغرافیایی پراکنده باشد، دستیابی به یک نمونه ممکن است دشوار گردد.
چارچوب نمونه
چارچوب نمونهبرداری لیست واقعی افرادی است که از آنها نمونه گرفته میشود. در حالت ایدهآل، این مورد باید شامل کل جمعیت هدف باشد.
مثال
شما در حال تحقیق در مورد شرایط کار در شرکت X هستید. جمعیت شما همه ۱۰۰۰ کارمند این شرکت هستند. چارچوب نمونهگیری شما پایگاه داده منابع انسانی شرکت است که نام و اطلاعات تماس هر کارمند را ذکر میکند.
اندازه نمونه
تعداد افرادی که باید در نمونه خود بگنجانید به عوامل مختلفی از جمله اندازه و تنوع جمعیت و طرح تحقیق شما بستگی دارد. ماشین حسابها و فرمولهای اندازه نمونه مختلفی وجود دارد که به آنچه میخواهید با تجزیه و تحلیل آماری بدست آورید، بستگی دارند.
روشهای نمونهگیری احتمال
نمونهگیری احتمال به این معنی است که هر عضوی از جمعیت شانس انتخاب شدن را دارد. این روش عمدتا در تحقیقات کمی استفاده میشود. اگر میخواهید نتایجی ارائه دهید که نمایانگر کل جمعیت باشد، روشهای نمونهگیری احتمال معتبرترین انتخاب هستند.
چهار نوع اصلی نمونهگیری احتمال وجود دارد:
۱- نمونهگیری تصادفی ساده (Simple Random Sampling)
در یک نمونه تصادفی ساده، هر عضوی از جمعیت شانس انتخاب برابر دارد. چارچوب نمونهبرداری شما باید شامل کل جمعیت باشد.
برای انجام این نوع نمونهگیری، میتوانید از ابزارهایی مانند مولد اعداد تصادفی یا سایر تکنیکهایی که کاملاً مبتنی بر شانس هستند استفاده کنید.
مثال
شما میخواهید یک نمونه تصادفی ساده از ۱۰۰ کارمند شرکت X را انتخاب کنید. شما به هر کارمند در پایگاه داده شرکت از ۱ تا ۱۰۰۰ یک شماره اختصاص میدهید و برای انتخاب ۱۰۰ شماره از یک مولد اعداد تصادفی استفاده میکنید.
۲- نمونهگیری سیستماتیک (Systematic Sampling)
نمونهگیری سیستماتیک مشابه نمونهگیری تصادفی ساده است، اما معمولا کمی آسانتر انجام میشود. هر عضو از جمعیت با یک عدد ذکر میشود، اما به جای تولید اعداد به صورت تصادفی، افراد در فواصل منظم انتخاب میشوند.
مثال
کلیه کارمندان شرکت به ترتیب حروف الفبا ذکر شدهاند. از ۱۰ شماره اول، شما به طور تصادفی یک نقطه شروع را انتخاب میکنید: شماره ۶. از شماره ۶ به بعد، هر دهمین نفر در لیست (۶ ، ۱۶ ، ۲۶ ، ۳۶ و غیره) انتخاب میشود و در نهایت با یک نمونه از ۱۰۰ نفر مواجه میشوید.
اگر از این تکنیک استفاده میکنید، مهم است که مطمئن شوید هیچ الگوی پنهانی در لیست وجود ندارد که بتواند نمونه را منحرف کند. به عنوان مثال، اگر بانک اطلاعاتی منابع انسانی کارمندان را بر اساس تیم گروهبندی کند و اعضای تیم به ترتیب سابقه کاری لیست شوند، این ریسک وجود دارد که از کارمندان با پستهای پایینتر استفاده نشود و در نتیجه نمونه به سمت کارمندان ارشد انحراف پیدا کند.