تحلیل کسب و کارمدیریت پروژه
حداقل محصول قابل ارائه (MVP) چیست؟
راهحلهای ساده برای پیشرفتهای بزرگ در کسب و کار
امکان دارد شما هم جزو افرادی باشید که مبحث حداقل محصول قابل ارائه (MVP) برایتان تازگی دارد. اما اگر تاکنون با شرکتهای توسعه دهنده نرم افزار در ارتباط بودهاید، حتما این مبحث در کنار مدیریت چابک (Agile Methodologies) به گوشتان خورده است.
حداقل محصول قابل ارائه به چه معناست؟
بحث Minimum Viable Product که با مخفف MVP شناخته میشود، نامی آشنا در زمینه تحلیل کسب و کار و ارتباط با مشتری است. این اصل را به جهت ارائه محصول به مشتری با حداقل امکانات لازم در نظر میگیرند.
به طور مثال
ممکن است شما ایده خوبی برای یک محصول، پلتفرم، برنامه تلفن همراه یا تجارت الکترونیکی داشته باشید. این ایده باعث رشد شرکت شما میشود و علاوه بر این به روسای شما نشان میدهد که چه کارمندی با انگیزهای هستید. شما میخواهید این ایده را سریع به واقعیت تبدیل کنید.
بنابراین شما با یک بخش فناوری اطلاعات در شرکت خود صحبت میکنید. چند جلسه خواهید داشت و چندین ایمیل را رد و بدل خواهید کرد. سپس برآوردی از آنها دریافت میکنید مبنی بر اینکه آنها به دو ماه مرحله شروع، چهار ماه کدگذاری و سه منبع تمام وقت نیاز دارند تا زمانی که بتوانند محصول را راهاندازی کنند. شما کار خود را به بهترین نحو انجام دادهاید.
اما این زمان زیادی است و هزینه زیادی نیز در برخواهد داشت. به این معنی که مدیران شما به احتمال زیاد ایده یک محصول را حتی قبل از اینکه فرصتی برای آزمایش یا تحقق آن را ببینند، رد میکنند.
به خاطر داشته باشید
همیشه لازم نیست یک روند طولانی و گرانقیمت را برای رسیدن به ایدههای ناب خود طی کنید. با استفاده از مبحث حداقل محصول قابل ارائه، میتوانید ایده خود را با مشتریان واقعی آزمایش کنید و با بازخورد سریع آنها محصولی را بسازید که آنها به سادگی دوست داشته باشند.
کار خود را چطور شروع کنید
اریک ریز میگوید: “حداقل محصول مناسب، آن نسخه از محصول جدید است که به یک تیم امکان میدهد حداکثر میزان اطلاعات معتبر راجع به مشتری را با مفیدترین محصول و کمترین تلاش جمعآوری کند.” بطور خلاصه. تفاوت بین محصول نهایی و حداقل محصول مناسب در تصویر زیر نشان داده شده است.
این بدان معنی است که شما حداقل مجموعهای از ویژگیهای ممکن را ایجاد میکنید تا بتوانید محصول خود را به کار بگیرید. در نظر بگیریم که مشکل اصلی مشتری شما این است: “من چیزی برای نشستن لازم دارم”. پس احتمالاً راهحل اساسی ساختن صندلی است که در ابتدا نیاز مشتری ما را حل کند. شما میتوانید با به تعویق انداختن پروژه ساخت یک صندلی پیشرفته، به سرعت نیاز مشتری خود را برطرف کرده و میزان رضایت مشتری را بالا ببرید.
دایره راهاندازی ناب (Lean Startup Circle)
یکی از مهمترین نمودارهایی که باید هنگام ساخت حداقل محصول قابل ارائه بدانید، دایره راهاندازی ناب است. هر دو این موارد، از مبانی اصلی متدولوژی راهاندازی ناب گرفته شدهاند. این چرخه میگوید بهترین کار این است که در هر فرایند، محصول خود را سریع بسازید، اندازهگیری و تحلیل کنید.
بهتر است محصول را بارها تغییر دهید و محصول را اغلب به جای مخفی کردن از همه با ساختن آن برای خودتان – نه مشتریان – ارتقا دهید. شما این دایره را چند بار انجام میدهید تا محصول تولیدی برای بازار مناسب را پیدا کنید. این بدان معناست که شما مشکل واقعی مشتریان را برطرف خواهید کرد و در اصل میدانید که آنها چه کسانی هستند.
تفاوت بین کمترین محصول، محصول با دوام و حداقل محصول مناسب
به چند کلمه کلیدی زیر توجه کنید.
- محصول کم (MINIMUM): به معنای بد بودن محصول است، به طوری که هیچ کس نمیخواهد از آن استفاده کند.
- محصول کم + محصول با دوام (MINIMUM + VIABL): داشتن محصول حداقلی که برای حل مشکل مشتریان کافی است.
- محصول با دوام (VIABLE): به این معنی است که محصول سریع، قابل اعتماد، بهینه شده، دارای طراحی خوب و حرفهای به نظر میرسد.
مثال:
فرض کنیم مسئله مشتری شما این است: یافتن دوچرخه دست دوم.
- در حداقل حالت ممکن: پیدا کردن دوچرخهای به همراه اعلامیه فروش.
- قابل اجرا: هماهنگ کردن با دوستان و آشنایانی که احتمالا قصد فروش دوچرخه دارند.
- حداقل + قابل تحمل: لیست رایگان ساده در اسناد گوگل با پیشنهادهای جمع آوری شده دستی از تبلیغات طبقهبندی شده یا صفحات گروههای فیسبوک با توضیحات دوچرخه، عکسها و جزئیات تماس به فروشنده
مزایای حداقل محصول قابل ارائه
نرخ بالای بازگشت سرمایه با ریسک کم
قبل از ساختن ۱۰ ویژگی از محصول شگفتانگیز جدید خود، ابتدا از مشتری خود به طور تمام و کمال در مورد خواستههایش سوال کنید. شاید فقط ۱ یا ۲ مورد از این ویژگیها را بخواهند تا مشکل خود را حل کنند و شما نیازی به ساختن ۸ مورد دیگر نداشته باشید. با کنار گذاشتن ویژگیهای بیش از حد نیاز، در وقت و هزینه خود صرفه جویی میکنید.
زمان صرف شده برای تولید محصول را کاهش دهید
ابتدا ایده خود را تأیید کنید سپس محصول را بسازید. قبل از اینکه مطمئن نشدید چه مشکلی را حل میکنید و مشتری شما چیست، یک تیم ایجاد نکنید.