فرهنگ سازمانی

چگونه فرهنگ محیط کار بر عملکرد محل کار تأثیر می‌گذارد؟

علیرغم جادوی تکنولوژی که در محل کار داریم، انسان‌ها همچنان مهم‌ترین اجزا هستند. بله، انسان‌ها، این موجودات پیچیده، غیرقابل پیش بینی، گاهی غیرمنطقی اما عمدتاً شگفت‌انگیز که مسئول موفقیت یا شکست یک سازمان هستند. اگر انسان‌ها به گونه‌ای رفتار کنند که برای سازمان سودمند باشد، آنگاه سازمان پیشرفت می‌کند. عکس آن نیز صادق است.

رفتار انسان نتیجه مجموعه باورهای هر انسان می‌باشد. می‌توانیم این مجموعه از باورها و رفتار حاصل از آن‌ها را فرهنگ تلقی کنیم. برای بهبود فرهنگ مربوط به یک محل کار، باید به باورهای آن محل کار توجه نمایید. (اصطلاح “محل کار” به هر مجموعه‌ای از انسان‌ها اطلاق می‌شود که کار یکسانی را انجام می‌دهند، صرف نظر از اینکه در یک دفتر هستند یا از راه دور کار می‌کنند.) فرهنگ را نباید به عنوان چیز ساده‌ای در نظر گرفت، این چیزی است که بر عملکرد در محیط کار تأثیر می‌گذارد. اگر تا به حال از یک فروشگاه نرم افزار بازدید کرده باشید که در آن محصولات عالی تولید می‌شود، متوجه اشتیاق مردم برای کار در آن‌ها شده‌اید. همچنین متوجه شده‌اید که به این افراد ماهر جوّی داده می‌شود که برای کار آن‌ها مساعد است. آن‌ها این احساس امنیت را دارند که اگر فکر می‌کنند پاسخ بهتری دارند، بحث کنند. سازمانشان برای آن‌ها ارزش قائل می‌شود و زمان مناسبی برای انجام وظایفشان به آن‌ها می‌دهد. این فرهنگ محل کار است.

ما برای داشتن دیدگاهی مفید از فرهنگ، شش عامل فرهنگ محیط کار را شناسایی کردیم. ارزشش را دارد که نگاهی گذرا به این محرک‌ها بیندازید، زیرا حتی با یک نگاه سطحی، زمینه‌هایی را به شما نشان می‌دهد که ممکن است برای بهبود فرهنگ محل کار خود و در نتیجه عملکرد محل کار روی آن‌ها کار کنید.

حتما بخوانید:  تعهد سازمانی چیست؟

ارزش درک شده مردم

اولین مورد از این محرک‌ها، ارزش درک شده سازمان از افراد و تیم‌های خود است. آیا افراد به عنوان منبع اصلی سازمان در نظر گرفته می‌شوند و با آن‌ها رفتار می‌گردد؟ به عنوان مثال، وقتی کسی می‌رود، آیا جایگزین او فردی است که با کمترین حقوق کار می‌کند؟ یا سازمان تلاش می‌کند تا کارآمدترین فرد را بیابد و همتایان کارمند جدید را در فرآیند انتخاب مشارکت دهد؟ آیا به افراد فضای مناسب برای کار داده می‌شود و به امکانات رفاهی متناسب با بهترین شیوه‌های صنعت دسترسی دارند؟ افرادی که احساس ارزشمندی می‌کنند تقریباً همیشه با عملکرد در سطح بالاتر پاسخ می‌دهند. علاوه بر این، سازمان‌هایی که برای استعداد خود ارزش زیادی قائل هستند، می‌توانند کارگران ماهرتر و در نتیجه عملکرد بهتری را جذب کنند.

ماهیت درک شده زمان

عامل دوم، درک سازمان از ارزش زمان است. البته «زمان طلا است»، اما برخی سازمان‌ها در تخصیص زمان خود بهتر عمل می‌کنند تا حداکثر ارزش را از آن دریافت نمایند. افراد در محیط های کاری که زمان به طور عاقلانه مدیریت می‌شود می‌دانند که زمان آن‌ها ارزشمند و مهم است، بنابراین به کار خود پاسخ مثبت می‌دهند.

به عنوان مثال، برخی از سازمان‌ها هستند که در آن‌ها ضرب‌الاجل‌ها هرگز رعایت نمی‌شود و به نظر می‌رسد هیچ‌کس به آن‌ها اهمیت نمی‌دهد. ما یکی از این موارد را تجربه کردیم. مردم از اهمیت کار خود بی‌خبر بودند. در این محل کار هیچ فوریتی وجود نداشت – مهم نبود که چه زمانی پروژه خود را به پایان رساندید یا چقدر کارآمد فرآیند خود را انجام دادید. ما طرفدار این نیستیم که از زمان به عنوان یک سلاح استفاده گردد و جعبه‌های زمانی بسیار کوچک با این باور اشتباه که باعث می‌شود مردم سخت‌تر کار کنند، در نظر گرفته شوند. این هم فرهنگ را از بین می‌برد. فرهنگ در سازمان‌هایی بهتر است که از زمان عاقلانه استفاده شده، زمان کافی برای اطمینان از انجام صحیح کار اختصاص داده می‌شود، و مردم از این خطر آگاه هستند که فراتر رفتن از زمان در نظر گرفته شده باعث ایجاد اختلال در تغییرات در محیط کسب‌وکار می‌شود.

ایمنی و امنیت

محرک شماره سه در مورد ایمنی و امنیت است. کاملاً واضح است که افراد اگر احساس کنند پتانسیل آزار و اذیت یا تحقیر وجود دارد، ارائه بهترین عملکرد برایشان سخت است.

ایمنی بیشتر از ترس از آزار و اذیت شدن است. ایمنی به این معناست که افراد احساس کنند در حد منطقی می‌توانند ریسکی را متحمل شوند. آن‌ها می‌دانند که برخی از شکست‌ها به عنوان بهای یافتن راه حل‌های بهتر و خلاقانه‌تر قابل تحمل هستند. ایمنی همچنین به این معنی است که افراد در محل کار به یکدیگر اعتماد دارند. این فقط اعتماد به این نیست که همکارتان ناهار شما را از یخچال نمی‌دزدد (اگرچه این هم وجود دارد) بلکه اعتماد کنید که مردم آنچه را که می‌گویند انجام می‌دهند، اینکه می‌توان به آن‌ها اعتماد کرد تا خودشان فکر کنند، اعتماد کرد که تلاش دیگران در جهت انجام وظایف خود و عدم مانور برای پیشرفت سیاسی همه چیز است.

ایمنی شامل قابل اعتماد بودن است. به عنوان مثال، آیا مدیران به کارمندان از راه دور خود اعتماد دارند تا بدون نظارت و مدیریت خرد مستمر به کار خود ادامه دهند؟ اخیراً داستان‌هایی در مورد سازمان‌هایی وجود دارد که نرم‌افزارهای جاسوسی را روی رایانه‌های کارکنان از راه دور نصب می‌کنند تا بررسی نمایند که کارمند تمام روز کاری را در دستگاه خود می‌گذراند، و زمان کافی برای استراحت، صرف غذا یا حمام ندارد. آیا می‌توانید فرهنگی را تصور کنید که در آن رئیس شما یک ردیاب رباتیک برای نظارت بر هر لحظه‌تان در محل کار نصب کرده باشد؟ آیا این نوع فرهنگ شما را تشویق می‌کند که مولدترین رفتار خود را انجام دهید، یا بیشتر وقت خود را صرف کار روی راه‌هایی برای فریب دادن مانیتور می‌کنید؟

حتما بخوانید:  اخلاق کسب و کار چیست؟

مسیریابی توسط بزرگسالان

محرک چهارم کمی غیر معمول است. ما آن را مسیریابی توسط بزرگسالان می‌نامیم. وقتی بزرگ‌ترها مسیر و دستور کار را تعیین می‌کنند، بقیه افراد درک روشنی از اینکه سازمان به کجا می‌رود و می‌خواهد در میان‌مدت به چه چیزی برسد، دارند. آن‌ها نقش خود را در دستیابی به اهداف سازمانی درک کرده و می‌دانند که چگونه خروجی آن‌ها به نتایج سازمان کمک می‌کند. به زبان ساده، افرادی که با هدف مشخصی کار می‌کنند کار بهتری انجام می‌دهند.

مسیریابی توسط بزرگسالان به این معنی است که برنامه‌ها واقع‌بینانه بوده و خیالات یا توهم نیستند. همچنین به این معنی است که مردم توسط رویدادهای غیرقابل کنترل اداره نمی‌شوند. برنامه‌ها به اندازه کافی واقع‌بینانه هستند به طوری که در صورت بروز حوادث ناگوار، زمان کافی برای گذار از این حوادث در نظر گرفته شده باشد. علاوه بر این، وقتی فرهنگ بزرگسالانه باشد، رهبران اولویت‌بندی بی‌رحمانه کار را انجام می‌دهند تا مردم دائماً در حال مبارزه نباشند. فرهنگ خوب مستلزم کار بیشتر روی چیزهای مهم است، و گاهی اوقات فقط روی چیزهایی که صرفاً فوری هستند.

جمع‌بندی

در این مقاله توضیح بسیار مختصری از محرک‌های فرهنگ سازمانی دادیم. قصد ما این است که به شما زمینه‌هایی را نشان دهیم که در آن‌ها می‌توانید فرهنگ محل کار خود را بهبود بخشید. البته بهبود فرهنگ دشوار است، اما می‌توان آن را انجام داد؛ این کار قبلا انجام شده است. یک فرهنگ خوب در محل کار برای سازمان ارزشمند است: نه تنها مردم از کار خود شادترند و رضایت بیشتری دارند و در نتیجه عملکرد آن‌ها افزایش می‌یابد، بلکه استعدادهای بهتری را نیز جذب می‌کند. این تقویت‌کننده است – استعداد بهتر به فرهنگ بهتر و عملکرد بهتر کمک می‌کند.

شما می‌توانید فرهنگ محل کار را به عنوان “مرز نهایی” در نظر بگیرید. ما قوانین مربوط به استخدام را بهبود بخشیده‌ایم، ابزارها و تکنیک‌هایی را برای کمک به مردم در انجام کارهایشان نصب کرده‌ایم، فضاهای فیزیکی بهتری برای کار فراهم کرده‌ایم، بنابراین اکنون زمان آن است که به این فکر کنیم که فرهنگ محیط کار چگونه بر مردم و کار آن‌ها تأثیر می‌گذارد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوره آموزشی «مدیریت محصول» با مدرسانی از دیجی‌کالا و اکالا ؛ با رویکرد کاربردی و اجراییاطلاعات بیشتر و ثبت‌نام
بستن