شاید این سوال برای شما هم پیش آمده باشد که چرا شرکتهای برجسته جهانی مانند اپل، گوگل، سامسونگ و … به سرعت رویکرد تفکر طراحی (Design Thinking) را اتخاذ کردهاند؟ و به چه دلیل این مسئله اینقدر محبوب است؟ اگر میخواهید پاسخ اینگونه سوالات را بدانید، در این مقاله با ما همراه باشید. در این متن در مورد این مسئله که “تفکر طراحی چیست؟”، صحبت خواهیم کرد و درنهایت شما میتوانید پاسخ سوالات فوق و موارد دیگر را پیدا کنید.
تفکر طراحی (Design Thinking) چیست؟
تفکر طراحی را میتوان فرآیندهای شناختی، استراتژیک و عملی تعریف کرد که از طریق آن مفاهیم طراحی یعنی پیشنهادهایی برای محصولات، ساختمانها، ماشینآلات، ارتباطات و غیره ایجاد میشود. بسیاری از مفاهیم و جنبههای کلیدی تفکر طراحی از طریق مطالعات، در حوزههای مختلف از شناخت طراحی تا فعالیتهای مربوط به آن، در هر دو زمینه آزمایشگاهی و طبیعی شناسایی شده است.
تفکر طراحی، اغلب با نسخههایی برای نوآوری محصولات و خدمات در زمینههای هر کسب و کار و یا موارد اجتماعی، همراه است. برخی از این نسخهها به دلیل سادهسازی بیش از حد فرآیند طراحی و بیاهمیت جلوه دادن نقش دانش و مهارتهای فنی، بسیار مورد انتقاد قرار گرفتهاند.
به بیان دیگر
تفکر طراحی، یک فرایند تکراری است که در آن ما به دنبال درک کاربر هستیم، فرضیات را به چالش میکشیم و مشکلات جدیدی را تعریف میکنیم. این کار به منظور شناسایی استراتژیها و راهحلهای جایگزین انجام میشود که ممکن است با سطح درک اولیه ما فورا آشکار نشود.
جدا از این امر، تفکر طراحی همچنین رویکردی مبتنی بر راه حل را برای حل مشکلات ارائه میدهد. این مسئله یک روش تفکر/کار و همچنین مجموعهای از روشهای عملی برای حل مشکلات است.
چه چیزی به افراد اجازه میدهد با تفکر طراحی جلو بروند؟
ممکن است شما فردی باشید که از خود بپرسد: “چرا مردم به سمت اجرای تفکر طراحی در محل کار، فعالیتهای شخصی و کسب و کار خود حرکت میکنند؟” اجازه دهید بحث خود را از این جنبه گسترش دهیم.
بنابراین، نیروی قابل توجهی که مردم را به سمت پیشبرد اجرای تفکر طراحی سوق میدهد، یک پیشرفت همیشگی در فناوری است. از آنجا که سازمانهای امروزی کاملا نرمافزاری و اتوماتیک میشوند، دامنه تغییرات افزایش یافته و از این رو پیچیدگی ایجاد میشود.
بیشتر سازمانها به دنبال اجرا و توجه به راهحلهای هوشمندانه برای حل مشکلات خود هستند. با وجود یک چارچوب خلاق ساختار یافته، شرکتها میتوانند به راحتی مقیاسپذیری خود را افزایش دهند و کسب و کار خود را به اوج برسانند.
اصطلاح چارچوب خلاق ساختار یافته، کاملا در تفکر طراحی استفاده میشود و این امر به عنوان ابزاری استثنایی برای افزایش تجارب مشتری عمل میکند. این اصطلاح، یک مسیر روشن در به حداقل رساندن ریسکها، افزایش عملکرد و توانمندسازی کارکنان را نشان میدهد.
این فرایند چارچوبهای خلاقانهای را برای حل مشکلات پیچیده انسان محور ارائه میدهد و بهترین راهحلهای مربوط به موارد زیر را ارائه خواهد کرد:
- ارزیابی مجدد ارزش
- استفاده از رویکردهای خلاقانه
- تغییر روندها و بهرهوری از فناوریهای بازار
- حل چالشهای پیچیده مشترک مربوط به آب، بهداشت و شرایط آب و هوایی
- بررسی مشکلات مربوط به ذینفعان مختلف و سازمانهای متعدد
موفقیت زمانی محقق میشود که تفکر طراحی، راهحلهای نوآورانه را بر اساس نیازهای افراد واقعی، برطرف کند.
چگونه میتوان اصول تفکر را طراحی کرد؟
اصول کمی وجود دارد که برای تفکر طراحی حیاتی هستند. این اصول در روش تفکر طراحی منعکس شده است. پنج اصل زیر، مهمترین تفکر طراحی خواهند بود:
کاربرمحوری و همدلی
تفکر طراحی چیزی نیست جز یافتن راهحلهایی که پاسخگوی نیازهای انسان و گرفتن بازخورد مناسب از کاربران. مردم محرک نوآوری هستند و نه فناوری. بنابراین بخش مهمی از این فرایند شامل همراهی کردن با کاربر و ایجاد همدلی واقعی برای مخاطبان هدف شما است.
همکاری
هدف از تفکر طراحی، جمع آوری طیف متنوعی از دیدگاهها و ایدههاست و این دقیقا همان چیزی است که منجر به نوآوری میشود. تفکر طراحی باعث همکاری بین تیمهای ناهمگن و چند رشتهای میشود که ممکن است به طور معمول با هم کار نکنند.
ایده پردازی
تفکر طراحی بیشتر یک چارچوب مبتنی بر راهحل است. بنابراین تمرکز بر روی ارائه هرچه بیشتر ایدهها و راهحلهای بالقوه نیز خواهد بود. ایدهپردازی هم یک اصل مهم تفکر در طراحی است و هم یک گام در روند تفکر طراحی. مرحله ایدهپردازی به عنوان یک منطقه بدون قضاوت انتخاب شده است که در آن شرکتکنندگان تشویق میشوند تا به جای کیفیت، روی تعداد ایدهها تمرکز کنند.
آزمایش و تکرار
این مسئله نه تنها در مورد ایدهپردازی، بلکه در مورد تبدیل آنها به نمونههای اولیه (Prototypes)، آزمایش آنها و ایجاد تغییرات بر اساس بازخورد کاربر است. تفکر طراحی یک رویکرد تکراری است، بنابراین شما باید آماده باشید تا مراحل مشخصی را در این فرآیند تکرار کنید. زیرا در نسخههای اولیه راهحل پیشنهادی خود، نقص و کاستی را کشف میکنید.
سوگیری نسبت به عمل
تفکر طراحی یک رویکرد کاملا عملی برای حل مسئله است که به جای بحث و نظریه پردازی صرف، مورد توجه قرار گرفته. به جای فرضیهبندی درباره آنچه کاربران شما میخواهند، تفکر طراحی شما را ترغیب میکند که از آنجا خارج شده و چهره به چهره با چالشها و مسائل خود درگیر شوید. به جای صحبت در مورد راهحلهای بالقوه، آنها را به نمونههای اولیه ملموس تبدیل کرده و در زمینههای واقعی آزمایش خواهید کرد.
چگونه مراحل اصلی تفکر را طراحی کنیم؟
به بیان فنی، تفکر طراحی ممکن است از بسیاری جهات، مراحل و روشها توصیف شود. اما روش اساسی و مهم، فاز و چارچوبی که توسط بسیاری دنبال میشود به شرح زیر است:
همدردی کنید:
مهمترین و ابتداییترین مرحله ساخت یک چارچوب روشن در تفکر طراحی، همدلی است. این مرحله در واقع به دست آوردن یک تصویر روشن از افکار، استراتژیها، خواستهها و اهداف کاربر است. این مرحله باعث میشود کاربر را از نظر عاطفی و روانشناختی درک کنید.
بنشینید و یک قهوه با کاربر بنوشید.
اطمینان حاصل کنید که اطلاعات عمیق و دقیق کاربر را جمع آوری کردهاید. به مداد خود اجازه دهید تمام نکات کلیدی را یادداشت کند.
تعریف کنید:
این مرحله به طور کامل در مورد تعریف مشکل معنا شده است. شما یک طرح مشخص از یافتههای کاربر، از مرحله همدردی دارید و اکنون شروع به درک واضحی از یافتههای این زمینه میکنید:
- چه مسائل و پریشانیهایی در آنها دیدهاید؟
- اصلیترین مسئلهای که باید به آن بپردازید، چیست؟
- چه روشها و الگوهایی را پیادهسازی میکنید؟
ایجاد یک درک واضح از همه اینها، به شما امکان میدهد یک دید مشخص در مورد کاربر داشته باشید. اکنون حرکت خود را به سمت مرحله سوم انجام دهید.
راهحلهای ایدهآل:
با درک واضح و پویا از مشکلات کاربر، اکنون وقت آن است که نظرات خود را در زمینه ارائه راهحلهای بالقوه اجرا کنید. در اینجا، شما باید راهحلهای خلاقانه خود را با معرفی هرچه بیشتر زاویهها و راهحلهای مدرن پیادهسازی کنید.
روشهای مختلف ایدهپردازی و انواع متفاوتی از ایده وجود دارد که طراحان از طوفان فکری گرفته تا طوفان بدن – و روشهای شدید تفکر جانبی به طراح اجازه میدهد تا اصول شناخته شده را به چالش بکشد و گزینههای جامعی را کشف کند. با پایان ایده، نکات کلیدی را برجسته کرده و به سمت مرحله بعدی بروید.
نمونه اولیه:
مرحله چهارم در این فرآیند مربوط به آزمایش و تبدیل افکار به نتایج ملموس است. به طور کلی، نمونه اولیه به عنوان زمینه کوچک شده محصول و شامل راهحلهای پویا مشخص شده در مراحل فوق تعریف میشود.
در اینجا، عملیات اساسی تجزیه و تحلیل هر راهحل و تأکید بر هرگونه محدودیت و اشتباه است. در طول این مرحله، ممکن است راهحلهای پیشنهادی بر اساس عملکرد آنها در سبک نمونه اولیه مورد توافق، تعریف مجدد یا مورد انکار قرار گیرند.
تست:
و در اینجا وظیفه اصلی شما پیش میآید و آن آزمایش راهحلهای پیشنهادی است. این مرحله نهایی روش تفکر طراحی است. در واقع، نتیجهگیری از مرحله آزمایش، احتمالا به شما اجازه میدهد تا مراحل قبلی را بررسی کنید، بنابراین نتایج مورد نیاز برای بیان مجدد اعلامیه واقعی مسئله یا کشف هرگونه افکار جدیدی را که ممکن است قبلا در آن ندیدهاید، فراهم میکند.
در یک نگاه کلی
شما یک چارچوب ساختار یافته طراحی کردهاید و اکنون در مسیر اصلی برای اجرای آن هستید. بهتر است فکر کنید که همه چیز در مراحل اولیه اجرای تفکر طراحی به خوبی عمل میکند. همچنین، با فرض پایداری بیشتر ایده، باید با چک کردنهای مکرر به سمت راهحل درست بروید.
به کار بردن تفکر طراحی در سناریوهای فرایند فکر، ذهنیت تهاجمی را به یک تفکر مشترک تبدیل میکند. در کل راه، تفکر طراحی مزایای بیشتری دارد و راهحلهای برتر در مدیریت مشکلات انسان محور ارائه میدهد. بنابراین، ارائه یک راهحل صیقلیافته با تلفیق طوفان فکری، بینش دقیق اطلاعات کاربر را به همراه خواهد داشت. عادت کنید که در پاسخگویی به مشکلات خود، تفکر طراحی را پیاده کنید.
کاربردهای تفکر طراحی
موفقیت هر کسب و کار
پیش از این، طراحان فقط در بخشهای بعدی فرآیند تولید محصول جدید، درگیر میشدند و فقط توجه خود را به زیبایی و عملکرد محصولات معطوف میکردند. بسیاری از کسب و کار و سازمانهای دیگر در حال حاضر به مزیت طراحی تعبیه شده به عنوان یک دارایی مولد در طول سیاستها و روشهای سازمانی پیبردهاند.
در حال حاضر، تفکر طراحی برای کمک به انواع مختلف سازمانهای تجاری و اجتماعی جهت سازندگی و ابتکار بیشتر به کار رفته است. طراحان روشهای خود را با شرکت در مراحل اولیه فرآیندهای توسعه محصول و خدمات یا با آموزش دیگران برای استفاده از روشهای طراحی و ایجاد قابلیتهای تفکر نوآورانه در سازمان، وارد کار میکنند.
آموزش
تفکر طراحی اکنون به طور واضح و کلی، همچنین با آموزش حرفهای، در تمام بخشهای مربوط به آموزش افراد، مورد توجه قرار میگیرند. دورههای جدید تفکر طراحی در سطح دانشگاه در سراسر جهان مانند d.school، استنفورد، MIT، هاروارد و غیره به ویژه هنگامی که با مطالعات مربوط به کسب و کار و نوآوری مرتبط باشد، در سطح جهان معرفی شدهاند.
در بخش آموزش K-12، تفکر طراحی برای تقویت یادگیری و القای تفکر خلاق، کار تیمی و مسئولیت دانشآموز در مورد یادگیری استفاده میشود. اکنون میتوان تفکر طراحی را در مدارس بینالمللی کارشناسی در سراسر جهان و سازمانهای آموزشساز نیز مشاهده کرد.
علوم کامپیوتر
تفکر طراحی، در روشهای غالب طراحی رابطهای انسان و رایانه نقش اساسی داشته است. طراحی کاربر محور و طراحی انسان محور. تفکر طراحی همچنین به طور کلی در هسته اصلی تصورات مربوط به توسعه نرمافزار است.
نمونههایی از موفقیت در تفکر طراحی
طراحی محصول و خدمات بارزترین زمینه برای بهرهمندی از تفکر طراحی است. جدای از این امر، چارچوب تفکر طراحی میتواند برای مقابله با انواع مختلف چالشهای فراتر از حوزه طراحی، استفاده شود.
تفکر طراحی اکنون به طور فزایندهای به عنوان راهی برای تقویت نوآوری و کار گروهی درکسب و کار ادغام شده است. IBM چارچوب تفکر طراحی سازمانی خود را با هدف “کمک به تیمهای چند رشتهای در راستای نیازهای واقعی کاربران خود” ایجاد کرد. آنها ادعا کردند کسب و کارهایی که از این چارچوب استفاده میکنند دو برابر سریعتر محصولات خود را به بازار عرضه خواهند کرد. از نظر کار گروهی نیز ۷۵٪ کارآمدتر هستند و از بازدهی ۳۰۰٪ سرمایه بهرهمند میشوند.
در مثالی دیگر
شرکت بیمه MassMutual از یک روش تفکر طراحی برای حل چالش جلب بزرگسالان جوان برای خرید بیمه عمر استفاده کرد. آنها با همکاری IDEO در طی دو سال تحقیقات گستردهای درباره کاربران انجام دادند. بر اساس آموختهها و نتیجه عملکرد آنها، دو سال دیگر نمونهسازی و آزمایش را آغاز کردند. نتیجه نهایی کار آنها Society of Grownups بود. مجموعهای از ابزارهای دیجیتالی که به آموزش جوانان برای انتخاب مالی هوشمند کمک میکند.
نتیجه سخن
تفکر طراحی یک فرایند غیر خطی و تکراری است که تیمها برای درک کاربران، به چالش کشیدن فرضیات، تعریف مجدد مشکلات و ایجاد راهحلهای نوآورانه برای نمونهسازی اولیه و آزمایش، از آن استفاده میکنند. درگیر کردن پنج مرحله – همدلی، تعریف، ایدهپردازی، نمونه اولیه و آزمایش – برای حل مشکلات نامشخص یا نامعلوم بسیار مفید است.
از طراحی تفکر معمولا با نام دیگر “خارج از چارچوب تفکر” نیز نام برده میشود. زیرا طراحان سعی دارند طرز تفکر جدیدی را که از روشهای غالب یا متداول حل مشکل پایبند نیستند، توسعه دهند. در قلب طراحی تفکر، قصد بهبود محصولات از طریق تجزیه و تحلیل نحوه تعامل کاربران با آنها و تعیین شرایطی است که در آن فعالیت میکنند. به بیان دیگر، طراحی تفکر، راهی برای کاوش با عمق زیاد برای کشف راههای بهبود تجارب کاربر به ما ارائه میدهد.
متن و صدا عالی بود که با هم هماهنگ بودن
محتوا هم عالی بود خدا قوت
از لطف و توجه شما سپاسگزاریم.