مدیریت افرادمدیریت منابع انسانی
استراتژیهای کلیدی برای مدیریت هزارهها در محل کار
مدیریت هزارهها (Millennials) میتواند یک چالش بزرگ باشد. آنها به انگیزش مداوم احتیاج دارند؛ چیزی که برای نسلهای قبلی اهمیت چندانی نداشته است. آنها نیاز دارند از فناوری در هر جنبهای از کار خود استفاده کنند و دوست دارند خلاق باشند.
در حالی که هیچ یک از این ویژگیها اشکالی ندارد، اما شیوه عملکرد آنها با نسلهای دیگر متفاوت بوده و ممکن است باعث ناامیدی مدیران شوند. اما با درک نحوه تفکر هزارهها، می توانید نقاط قوت و ضعف آنها را بهتر مدیریت کنید.
این مقاله به شما استراتژیهای خوبی ارائه میدهد تا بتوانید افسانههای مربوط به کارمند هزاره را کنار بگذارید و این اکثریت جدید را در نیروی کار بهتر مدیریت کنید.
هزارهها چه کسانی هستند؟
“هزارهها” که نسل Y یا Gen Y نیز نامیده میشوند، افرادی هستند که بین دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ متولد شدهاند. آنها پس از نسل X به دنیا آمده و اکثرا فرزندان بخشی از گروه جمعیتشناختی بیبی بومر (Baby Boomer) هستند، بنابراین از هزارهها به عنوان Echo Boomer نیز یاد میشود.
هزارهها متصلترین نسل محسوب میشوند. آنها در عصر اینترنت رشد کردهاند، عصری که مردم در آن از طریق ایمیل و رسانههای اجتماعی باهم ارتباط برقرار میکنند. آنها عادت دارند بسیاری از فعالیتهای روزمره را تنها با چند کلیک روی لپ تاپ یا تلفنهای هوشمند خود انجام دهند. آنها در زمینه کار با تکنولوژی و کامپیوتر حرفهای بوده و همیشه از جدیدترین ابزارها و فناوریها مطلع هستند.
۱۲ استراتژی عالی برای مدیریت هزارهها
۱- تیم خود را وادار به کار گروهی کنید.
هزارهها در سایه شبکههای اجتماعی رشد کردهاند. بسیاری از آنها هرگز دنیای بدون آن را ندیدهاند؛ به همین دلیل هزارهها تمایل بیشتری به کار گروهی دارند. بر اساس مطالعه نیروی کار IBM که در سال ۲۰۱۵ انجام شد، تقریبا ۶۰ درصد از هزارهها احساس کردند که هنگام دریافت اطلاعات از منابع مختلف تصمیمات بهتری گرفتهاند.
تیم را به گروههای کوچکتر ۲، ۳ یا ۴ نفره تقسیم کنید و به هر گروه یک کار اختصاص دهید. این امر به هزارهها تعامل اجتماعی دلخواه را میبخشد در حالی که امکان کار همزمان روی تعدادی از وظایف را فراهم میآورد.
۲- ارائه بازخورد و آموزش فراوان
یک افسانه رایج در مورد نیروی کار هزاره این است که آنها نیاز به تأیید دائمی دارند. ری کاروی، نایب رئیس اجرایی هاروارد بیزینس پرس، حقیقت را به این شکل توضیح میدهد:
“بازخورد برای آنها بسیار مهم است. بسیاری از آنچه هزارهها باید برای انجام کار خود باید بدانند، هنوز اختراع نشده است. بنابراین، جریان نهفتهای در توسعه مستمر وجود دارد، آن هم یادگیری مستمر است. ”
هزارهها به جای نیاز به اعتبارسنجی، به آموزش و بازخورد نیاز دارند. در حقیقت، آنها آموزش را در بالای لیست “موارد ضروری” قرار میدهند. فناوری در محل کار دائما در حال تغییر است. کارمندانی که با این واقعیت مقابله میکنند، برای انجام کار خود نیاز به آموزش و بازخورد دارند تا این حس به آنها القا شود که در میان همه این تغییرات، کار خود را به خوبی انجام میدهند.
این میتواند یک مزیت بزرگ برای مدیران باشد زیرا هزارهها برای بهبود نیازی به تشویق ندارند. آنها به دنبال راههایی برای تحقق آن هستند. بنابراین به جای اینکه این ویژگی را نیاز به اعتبارسنجی بدانید، آن را به عنوان نیاز به بهبود در نظر بگیرید.
جلسات آموزشی هفتگی یا ماهانه را اجرا کنید تا کارمند هزاره در محل کار احساس راحتی کند. از این فرصتها برای ارائه بازخورد در مورد عملکرد آنها و استفاده از فناوریهای در حال تغییر استفاده کنید. این باعث میشود آنها احساس کنند که کارشان را به خوبی انجام میدهند.
۳- بازخورد را به گونهای ارائه دهید که هزارهها درک کنند.
هزارهها نیاز زیادی به بازخورد دارند. آنها همچنین نیاز دارند که مدیران این بازخورد را به نحوی که برای آنها معنیدار باشد، ارائه دهند. بازخورد را با برجسته کردن نقاط قوتشان ارائه داده و در عین حال حوزههایی را که میتوانند در آنها پیشرفت کنند، تعیین نمایید.
دکتر جوآن جی. سوجانسکی و دکتر جان فری-رید، مثالهای زیر را برای روشهای ارائه بازخورد خوب و بد ارائه میدهند:
بازخورد بد: “رفتار شما قابل قبول نیست. اکنون باید (رفتار مشکلساز) را متوقف کنید زیرا اگر آن را ادامه دهید برای دیگران مشکل ایجاد خواهید کرد. اگر خود را اصلاح نکنید با عواقب آن مواجه خواهید شد. رفتارتان را تصحیح کنید و بعداً دوباره در این مورد صحبت خواهیم کرد. ”
بازخورد خوب: “من از بسیاری از کارهایی که انجام دادهاید بسیار راضی هستم، مانند (…). با این حال، اگر (رفتار مشکلساز) را بهبود بخشید، به نفع شما و سازمان خواهد بود. من متوجه قصد و نیت شما هستم، اما اگر این تغییرات را انجام دهید موفقتر خواهید شد. اما اگر این تغییرات اعمال نشوند، عواقبی به همراه خواهد داشت (با ذکر مثال). حاضرید به چه چیزی متعهد شوید؟ بیایید باهم توافق کنیم که پیشرفت در زمینه تغییراتی که باید اعمال شوند را در تاریخ (…) بررسی کنیم. ”
سوجانسکی و فری-رید در ادامه میگویند که این روش بازخورد ممکن است شما را شگفتزده کند. ممکن است متوجه شوید که این روش برای همه نسلهای کارکنان جواب میدهد، نه فقط برای هزارهها.
۴- فناوری مورد نیاز هزارهها را در اختیار آنها بگذارید.
هزارهها میخواهند از فناوری در همه جنبههای کار خود استفاده کنند. از آنجا که آنها با تکنولوژی رشد کردهاند، آنقدر راحت هستند که از آن به طور موثر و کارآمد استفاده کنند.
برای مدیران، این بدان معناست که به هزارهها این فرصت را بدهید تا در عملیات موجود تغییراتی ایجاد کنند. از آنها بپرسید که چگونه فناوریهای جدید را در محیط کار وارد خواهند کرد و سپس پیادهسازی این فناوریها را در نظر بگیرید.
اما اجازه ندهید که انگیزه استفاده از فناوری، آنها را از هدف اصلی یعنی خدمت به مشتری منحرف کند. گاهی اوقات فناوری بیشتر برای کسب و کار، کارمندان مسنتر یا مشتری بهتر نیست. با آنچه هزارهها را هیجانزده میکند به آنها انگیزه دهید. هزارهها معمولا برای پیشرفت، خلاقیت و ارتباط اجتماعی هیجانزده میشوند. اگر شما به عنوان یک مدیر، بتوانید از این انگیزهها استفاده کنید، مشارکت کارکنان افزایش خواهد یافت.
برای اینکه حس پیشرفت حرفهای را به هزارهها القا کنید، اهدای پاداش برای مسئولیتهای خاص را در نظر بگیرید. این پاداشها مختص کسب و کار شما خواهند بود اما میتوانند به شکل ترفیع به سرپرست یا رئیس میز پذیرش اهدا شوند. دادن این پاداشها به کارکنان باعث میشود احساس کنند در حال پیشرفت هستند.
با تشویق هزارهها به تفکر درباره نوآوری، نیاز آنها به خلاقیت را برطرف کنید. درباره این موضوعات در جلسه هفتگی کارکنان خود بحث کنید و سپس بهترین راهحلها را در نظر بگیرید.
پرورش انگیزه هزارهها برای ارتباط اجتماعی نیز بسیار مهم است. اطمینان حاصل کنید بر روشهایی که کسب و کار شما از طریق آنها به جامعه خدمت میکند، تأکید نمایید و به کارمندان اجازه دهید در این تلاشها شرکت کنند. از طریق کمکهای خیریه، کار داوطلبانه یا رویدادهای خاص در سطح جامعه، کسب و کار و کارکنان شما مشارکت بیشتری خواهند داشت.
۵- هزارهها را با چشمانداز شرکت خود پیوند دهید.
کارمندان هزاره دوست دارند با هدفی بزرگتر در ارتباط باشند. چشمانداز شرکت شما میتواند پل ارتباطی بین کارهایی باشد که روزانه انجام میدهند و تصویری کلی که شرکت شما برای رسیدن به آن کار میکند.
جرمی کینگزلی، کارشناس رهبری و نویسنده کتاب «Inspired People Produce Results»، توضیح میدهد که چگونه دیدگاه یک شرکت برای کارمندان هزاره تفاوت ایجاد میکند:
“اگر بتوانید تصویر کلی را توضیح دهید، «معنی» را به «شخص» متصل میکنید. [چشمانداز شرکت] باعث میشود کارکنان احساس ارزشمندی کنند و این به نوبه خود بهرهوری را افزایش میدهد. ”
بر خلاف نسلهای قبل، کارمندان هزاره فقط از حضور در محل کار، انجام کارهای روزانه و خانه رفتن راضی نمیشوند. هزارهها میخواهند کارشان معنا داشته باشد و بر دنیای اطرافشان تأثیر بگذارد. نشان دادن اینکه چگونه کار روزانه آنها بر چشمانداز شرکت در مقیاس جهانی تأثیر میگذارد، میتواند نیاز به “تصویر کلان” آنها را برطرف نماید.
۶- با هزارهها منصفانه رفتار کنید.
یکی دیگر از افسانههایی که در سراسر جهان مطرح میشود این است که هزارهها تنبل هستند. مطمئن باشید چنین چیزی حقیقت ندارد. این افسانه بر سر زبانها افتاد زیرا چک کردن صفحه فیسبوک یا گشت و گذار در اینستاگرام طی ساعات کار، در آنها زیاد دیده میشود.
اما برای لحظهای در نظر بگیرید که بین کارکنان شما و کاری که انجام میدهند، چه ارتباطی ایجاد شده است. در حال حاضر امکان انجام کار در تمام ساعات روز از تقریباً هر نقطه در کره زمین وجود دارد. کار کردن از ساعت ۱۱ تا ۱۱:۳۰ شب از کامپیوتر خانگی فقط برای انجام یک وظیفه کوچک، برای هزارهها کاری ندارد. بعنوان مدیر، ما گاهی اوقات این را بدیهی میدانیم و انتظار آن را داریم.
هنگامی که این اتفاق میافتد، باید متوجه باشیم که اگر قرار است کار در زمان شخصی انجام شود، زمان شخصی نیز به محل کار رخنه خواهد کرد. این بهانهای برای استفاده بیش از حد از رسانههای اجتماعی نیست، اما ما باید با آنها منصفانه رفتار کنیم و به آنها اجازه دهیم بین کار و زندگی شخصی خود تعادل ایجاد کنند. از نظر آنها، ساعتی که دیشب از زندگی شخصی خود برای حل برخی مشکلات کسب و کار صرف کردند، باید با نیم ساعت چک کردن فیسبوک در محل کار جبران شود.
۷- جامعهگرا باشید.
هزارهها میخواهند با انجام کارهای مهم به اطرافیان خود کمک کنند. مطالعه مرکز تحقیقات پیو در سال ۲۰۱۰ گزارش میدهد که کمک به افراد نیازمند، نسبت به داشتن یک شغل پردرآمد در اولویت بالاتری قرار میگیرد.
به کارکنان خود نشان دهید که کسب و کار آنها با حمایت از خیریههای محلی یا شرکت در رویدادهای اجتماعی به دیگران کمک میکند. علاوه بر این، به کارکنان خود این فرصت را بدهید که در این تلاشها مشارکت نیز داشته باشند.
۸- انعطافپذیر باشید.
تعادل بین کار و زندگی مهم است و هزارهها برای دستیابی به آن حاضرند دستمزد خود را فدا کنند. این بدان معناست که آنها باید بتوانند برنامه کاری متناسب با زندگی خود داشته باشند به جای اینکه زندگیشان حول محور برنامه کاری شکل گیرد.
در برنامهریزی خلاق باشید. چهار روز بیشتر در هفته کار کنید و به کارمندان اجازه دهید پنجمین روز مرخصی داشته باشند. ممکن است برخی از کارکنان دوشنبه و برخی دیگر، شنبه تعطیل باشند.
یکی دیگر از ابزارهای انعطافپذیر برنامهریزی، ایجاد محدوده زمانی است که کل تیم شما در آن نیاز به حضور دارد. سپس به کارمندان اجازه دهید تا تعیین کنند که در این محدوده زمانی چقدر زود یا دیر در محل کار حضور خواهند یافت.
۹- در لحظات حساس و شخصی، در کنار آنها باشید.
در یک نظرسنجی، هزارهها به طور مرتب مدیران خود را برای حضور در لحظات مهم زندگی شخصیشان تحسین میکردند.
به عنوان مثال، یک کارمند هزاره در گروه رستوران پاندا (برنده جایزه بهترین محل کار برای هزارهها) بازگو میکند که چگونه مدیرش به او در یک تصمیمگیری بزرگ در زندگی شخصیش کمک کرد.
“رهبران ما نقش فعالی در کمک به شناسایی اهدافمان در رستوران پاندا و همچنین زندگی شخصی و نحوه دستیابی به آنها دارند؛ خواه این اهداف تحصیلات عالی باشد یا خرید خانه. به عنوان مثال، یکی از کارمندان هنگام خرید خانهاش قبل از خانواده با مدیر عملیات منطقهای خود تماس گرفت، زیرا او در جریان مراحل پیچیده به او کمک میکرد!”
۱۰- بر رشد بلندمدت تمرکز کنید.
در میان هزارههایی که مدیران خود را تحسین میکردند، واژههایی مانند “رشد” و “توسعه” اغلب به چشم میخورد.
در حالی که نسلهای دیگر رهبران موثر را “جذاب”، “باهوش” و “استراتژیک” توصیف میکردند، هزارهها همچنین از مدیرانی که “بهترین منافع” آنها (به ویژه توسعه طولانیمدت و رشد شخصی) را در نظر دارند، قدردانی میکنند.
جمعبندی
اعمال تغییرات در شیوه مدیریت برای تطبیق با نگرش هزارهها میتواند هم در حال حاضر و هم در آینده پاداشهایی به همراه داشته باشد. مدیریت هزارهها به روشی که آنها درک کنند، میتواند منجر به بهبود روحیه، کاهش ریزش و مشارکت بهتر کارکنان شود.
این تغییرات ممکن است آسان نباشند و غیرضروری به نظر برسند؛ مخصوصاً برای مدیران قدیمی که به شیوهای متفاوت عادت دارند. اما ترکیب استراتژیهای ذکرشده در این مقاله برای مدیریت هزارهها ارزش تلاش را دارد.