مدیریت فرایندهای کسب و کار
پنج دلیل برای مدل سازی زنجیره ارزش سازمان شما
یکی از معدود تکنیکهایی که صریحاً توسط رویکرد کسب و کار چابک تجویز شده است، مدلهای زنجیره ارزش است. رویکرد چابک زنجیره ارزش را به شرح زیر تعریف میکند:
زنجیره ارزش: زنجیره ارزش یک فلوچارت برای نمایش، آنالیز و بهبود مراحل مورد نیاز برای ارایه یک محصول یا خدمت است. متد زنجیره ارزش به عنوان یک بخش کلیدی از متد ناب به بررسی جریان فرایند مراحل و اطلاعات از ابتدا تا ارایه محصول به مشتری میپردازد. همانند سایر فلوچارتها زنجیره ارزش از سیستمی متشکل از نمادها برای نمایش فعالیتها و جریان اطلاعات استفاده میکند. زنجیره ارزش به طور مشخص در شناسایی و برطرف کردن ضایعات کاربرد دارد. اقلام با هدف شناسایی موارد غیر ارزش افرین به صورت ارزش افرین و غیر ارزش افرین از دید مشتری دسته بندی میشوند.
باید به خاطر داشت که ارزش خدمت و یا محصول برای مشتریان فارغ از داخلی و یا خارجی بودن حایز اهمیت است و نه مقدار تلاش صورت گرفته برای تولید آن و یا ارزشی که ممکن است برای یک مشتری دیگر به همراه داشته باشد. یک راه متداول ایجاد زنجیره ارزش برای وضع موجود و سپس ایجاد یک روش بهتر برای وضع مطلوب است.
همچنین بخوانید: همه چیز در مورد مدیریت پروژه چابک
هدف و فواید زنجیره ارزش
نگاشت زنجیره ارزش یک ابزار قدرتمند برای کاهش ضایعات در فرایندها و نه فقط برای فرایندهای تولیدی است، که این هدف اصلی است. هر مرحله قابل توجه با جزییات از لحاظ ارزش افرین بودن یا نبودن از نگاه مشتری برسی میشود. تاکید بر ارزش، تجزیه و تحلیلها را بر چیزی که واقعا مهم است متمرکز میسازد و به سازمان توانایی رقابت موثر در بازار میدهد.
پیشبینی و یا رویارویی با هرتهدید رقابتی، به متخصصان این امکان را میدهد که بیشترین ارزش را بوسیله موثرترین روش ممکن برای مشتریان ایجاد کنند. زنجیره ارزش میتواند و باید به طور مستمر برای بهبود فرایند بکار گرفته شود. زنجیره ارزش این مکان را میدهد که منبع و منشاء اصلی مشکلات شناسایی شوند.
نگاشت زنجیره ارزش در کنار سایر ابزار مصور سازی ابزاری توانمند برای ارتباطات، همکاریها و تغییر فرهنگ قلمداد میشود. تصمیم سازان به طور شفاف میتوانند وضع موجود فرایندها و منشا مشکلات را به تصویر بکشند. آنها مشکلاتی مانند تاخیر در فرایندها، زمان خرابی، محدودیتها و مشکلات سیستم موجودی به راحتی متوجه میشوند و بوسیله وضع مطلوب به وضوح نحوه بهبود مشخص میشود.
اگرچه هدف متداول زنجیره ارزش کاهش ضایعات است اما میتوان آن را به صورت ایجاد ارزش نیز در نظر گرفت که چیزی است که برای مشتریان اهمیت دارد. کاهش ضایعات همانند ابزاری برای هدف ایجاد ارزش مثل کاهش قیمت و یا افزایش کیفیت محصول یا خدمت است.
ارزش چیزی است که مشتری حاضر به پرداخت برای آن است.
چرا مانیفست زنجیرههای ارزش را بسیار مهم میداند؟
بیشتر ما به خوبی از مشکل سیلوهای سازمانی و برنامهها و کانالهای غیر یکپارچه آگاه هستیم. سوال این است که چگونه میتوانیم برنامهریزی کنیم تا آنها را از بین ببریم؟ مفهوم زنجیره ارزش این است که طبق دیدگاه ۱۰،۰۰۰ قدم بر اساس چگونگی ایجاد ارزش به صورت تدریجی به سمت تحویل نهایی محصولات به مشتریان نهایی استفاده کنیم. به عبارت دیگر، یک مدل زنجیره ارزش به طور کامل نگاهی به تواناییهای ایجاد ارزش سازمان، فارغ از خطوط سازمانی مسئولیت یا فعالیتهای عملکردی موجود میاندازد.
این رویکرد در مورد زنجیره ارزش چندین نکته مهم را بیان میکند:
- نقش هر ذینفع در یک زنجیره ارزش باید در خدمت منافع کل زنجیره ارزش، از جمله برطرف کردن محدودیتهای موجود سایر ذینفعان باشد.
- اندازهگیریها، اهداف و مشوقهای مربوط به نقش ذینفعان باید با نتایج زنجیره ارزشی که به بهترین نحو در خدمت مشتریان است، تراز شود.
نکته اخیر بخشی از مطالب مهم مرکز توجه مشتری است. به عنوان یک ابزار واحد و با محور کسب و کار برای برنامهریزی نهایی توسعه برنامه، یک مدل زنجیره ارزش موارد زیر را ارائه میدهد: - مبنایی برای اکتشاف، تحلیل و توضیح فرصتهای ادغام.
- چارچوبی برای به چالش کشیدن اولویتها و منطقی ساختن دامنه پروژه.
به عبارت دیگر، مدل زنجیره ارزش وسیلهای را فراهم میکند تا تفکر را به آنچه که اغلب مانند یک دنیای هرج و مرج و غیرمنطقی توسعه کاربردها به نظر میرسد، اضافه کند.
زنجیرههای ارزش همچنین برای درک و ایجاد انگیزه دانش کسب و کار به عنوان دارایی مشترک سازمان ضروری است. مگر اینکه شما بتوانید چگونگی عملکرد واژگان و قوانین کسب و کار را توجیه کنید، نقطه ترسناک آنجاست که ما به دنیای سیلوهای سازمانی و غیر یکپارچه محکوم شویم.
نکات کلیدی زنجیره ارزش
۱. تجربه به صورت مستقیم کل فراین زنجیره ارزش باید توسط تیم به صورت مستقیم بررسی شود و نباید به ادراک، فرضیات و یا مکالمات درباره نحوه رخداد اتفاقات اتکا کرد. و لازم است که یکی از افراد تیم در جریان کل فرایند باشد و اگر هر بخش به افراد متفاوت واگذار شود ممکن است یک بخش کلیدی از دست برود.
۲. نگاشت زنجیره ارزش اولیه به صورت دستی بهتر است در ابتدا نگاشت به صورت دستی کشیده شود و در مراحل بعد از نرمافزارهای مربوطه استفاده شود.
۳. اجرا سریع و ابتدایی برای داشتن دید کلی و بعد اجرا دوباره برای بدستآوردن جزییات.
۴. تلاش برای اجرا معکوس از انتها یعنی محصول یا خدمات به ابتدا. بسیاری از اقلام به این روش واضح و معنادار میشوند. بسیاری از متخصصان زنجیره ارزش از این روش استفاده میکنند.
۵. پرسش مداوم چرا در روش شش سیگما ناب که به تکنیک ۵ چرا (The 5 Whys) معروف است. ایده آن پرسش سوال چرا چیزی به روشی که انجام میشود، انجام میشود؟ در جواب چرا دیگری پرسیده میشود و تا جایی ادامه مییابد که به پایه فعالیت برسیم. برای آشنایی بیشتر با این روش و کاربرد آن میتوانید آنرا به عنوان یکی از روشهای تحلیل علل ریشهای در مقاله “تحلیل علل ریشهای (Root Cause Analysis) چیست؟” مطالعه کنید.
چرا باید زنجیره ارزش سازمان خود را مدلسازی کنید؟
به طور خلاصه، پنج دلیل مهم را مطرح میکنیم:
۱. بهترین پایه را برای اکتشاف، تحلیل و توضیح فرصتهای گسترده ادغام فراهم میکند.
۲. چارچوبی برای به چالش کشیدن اولویتها و منطقی سازی دامنه پروژه فراهم میکند.
۳. به شما امکان میدهد تا از سیلوهای سازمانی و برنامهها و کانالهای غیر یکپارچه خلاص شوید.
۴. ایجاد انگیزه در دانش کسب و کار و درک آن به عنوان دارایی مشترک سازمان ضروری است.
۵. این امر نشان میدهد که چرا واژگان و قوانین کسب و کار ذاتاً کاربردی هستند.
زنجیره ارزش میتواند در سازمانهایی که به دنبال بهبود فرایندهای خود در طول همه کارکردهای کسب و کار خود هستند، به کار گرفته شود. ترسیم زنجیره ارزش به صرفه جویی در هزینهها و بهینهسازی جریانهای کاری کمک میکند. از طرفی زنجیره ارزش منجر به بهبود مستمر میشود و همچنین به فرهنگ تیم کمک میکند، زیرا تیمهای تولیدی سازمان بیشتر درگیر پروسه های سازمانی میشوند.