احتمال دارد هنگام آشنایی با روشهای مدیریت، نام روش مسیر بحرانی (Critical Path Method یا CPM) را شنیده باشید اما در استفاده از آن تردید داشتهاید. حتما تجربه داشتهاید که هنگام مواجه شدن با پروژههای پیچیده و زمانمحور، داشتن روشی مناسب و کارآمد موردی بحرانی برای شما و تیم شما خواهد بود. اینجاست که روش مسیر بحرانی به شما پیشنهاد میشود.
چرا روش مسیر بحرانی روشی مهم است؟
به این دلیل که این روش، محدودیتهای زمانی را به طور جدی برطرف میکند و برای تحویل به موقع پروژهها بسیار مفید است. در ابتدا، مسیر بحرانی ممکن است پیچیده و دشوار به نظر برسد، اما ما به شما اطمینان میدهیم که آشنایی با این روش بسیار آسانتر از آن است، که به نظر میرسد.
روش مسیر بحرانی (Critical Path Method) چیست؟
طبق تعریف، روش مسیر بحرانی یا CPM نوعی الگوریتم است که به شما امکان میدهد وظایف یا فعالیتهای درون یک پروژه را برنامهریزی کنید. این روش به ویژه برای پروژههای پیچیده که تعداد زیادی فعالیت وابسته به هم دارند، مناسب است.
همچنین میتوانید روش مسیر بحرانی را به عنوان یک تکنیک مدلسازی پروژه در نظر بگیرید که مدیران از آن برای اجرای پروژهها استفاده میکنند و آنها را به سمت موفقیت سوق میدهند.
هنگام مدیریت پروژه، با استفاده از روش مسیر بحرانی، باید بر مدت زمان هر کار تأکید کنید. انگیزه اصلی این روش شناسایی مسیر بحرانی یک پروژه است، که به شما امکان میدهد از وظایفی که برای پروژه از اهمیت اساسی برخوردار هستند، مطلع شوید.
روش بحرانی چگونه در مدیریت پروژه متناسب خواهد بود؟
از آنجا که امروزه، کسب و کارها به طور فزایندهای رقابتی شدهاند، وظیفه مدیران است که پروژهها را در بازه زمانی کمتری انجام دهند، بدون اینکه کیفیت کار را به خطر بیندازند. روش مسیر بحرانی، یکی از روشهای عالی برای از بین بردن موانع و اطمینان از اجرای صحیح پروژهها است.
باید تأکید کنیم که روش مسیر بحرانی از زمان تأسیس در اواخر دهه ۱۹۵۰ در مدیریت پروژه مورد استفاده قرار گرفته است. با این حال، با گذشت زمان، اصلاحات زیادی در این روش انجام شد تا از پیچیدگی آن کمتر از روش اصلی شده و در عین حال، کارآیی آن افزایش یابد.
با ظهور ابزارها و نرمافزارهای مدیریت پروژه، اجرای تکنیکهای روش مسیر بحرانی، برای مدیران بیش از هر زمان دیگری آسان شده است. ممکن است از خود بپرسید که چگونه یک ابزار مدیریت پروژه مدرن این کار را انجام میدهد؟ این امر را در ادامه از نظر خواهیم گذراند.
مراحل کلیدی در روش مسیر بحرانی
میتوانید با استفاده از پنج مرحله اساسی که در زیر توضیح داده شده است، روش مسیر بحرانی را برای مدیریت پروژهها اعمال کنید.
کل پروژه را به وظایف/فعالیتهای کوچکتر تقسیم کنید.
تقریبا هر پروژه از چندین وظیفه یا فعالیت تشکیل شده است که مجموعا تصویر کلی پروژه را مشخص میکنند. در این مرحله، شما باید پروژه خود را بشکنید به گونهای که تمام کارهای اساسی یا فعالیتهای لازم برای پایان پروژه را مشخص کنید.
به طور معمول، ساختار شکست کار (WBS)، برای تقسیم یک پروژه به کارهای کوچکتر و قابل کنترل، عالی خواهد بود. در حین ادامه این مرحله باید اطمینان حاصل کنید که هیچ کار مهم پروژه را از دست ندهید.
زمان لازم برای انجام هر کار/فعالیت را تخمین بزنید.
هنگامی که همه وظایف مهم پروژههای خود را شناسایی کردید، مرحله بعدی تخمین مدت زمان هر کار است. این مرحله ممکن است یک قایقرانی ساده به نظر برسد، اما در حقیقت، شما باید هنگام تخمین زمان انجام کارها، توجه بیشتری داشته باشید.
در واقع زمان تخمینی که در این مرحله حدس میزنید به شما کمک میکند تا مسیر بحرانی پروژه خود را شناسایی کنید. بنابراین، شما باید مطمئن شوید که هر تخمین تا حد ممکن به زمان لازم برای انجام کار نزدیک است. در واقع، شما باید از تجربیات خود در زمینه مدیریت کارهای مشابه در گذشته و دانش اعضای تیم خود برای برآورد دقیق زمان کار، استفاده کنید.
وابستگیها را در میان وظایف/فعالیتها شناسایی و تعریف کنید.
در این مرحله، باید وابستگیها را بین وظایف شناسایی و تنظیم کنید. اگر با این مفهوم آشنا نیستید، این امر را اینگونه در نظر بگیرید که: وابستگی به وظیفه، شرایطی است که تا پایان کاری که در دست دارید، نمیتوان کار دیگری را شروع کرد.
هنگام بررسی وظایف مربوط به وابستگی، باید بیشتر مراقب باشید تا اطمینان حاصل کنید که هیچ وابستگی را نادیده نمیگیرید یا سوتعبیر اتفاق نمیافتد. در واقع باید اطمینان حاصل گردد که وظایف تعیین شده، موازی با برخی دیگر از کارها هستند. اگر دو کار با هم موازی باشند، به این معنی است که میتوانید روی هر دو به طور همزمان کار کنید.
یک نمودار شبکه ترسیم کنید.
با ترسیم یک نمودار شبکه (Network Diagram)، روند کار پروژه و ارتباط بین وظایف/فعالیتها را نشان دهید. نمودار شبکه در مدیریت پروژه نمایانگر وظایف/فعالیتهای بهم پیوستهای است که باید در یک پروژه انجام شود.
نکته برجسته نمودار شبکه این است که به شما اجازه میدهد وابستگی کارها را با استفاده از فلش به همراه مدت زمان تخمینی هر کار، به صورت گرافیکی نشان دهید. آنچه شما باید انجام دهید، ایجاد نمودار شبکه برای پروژه خود با استفاده از وابستگی کارها و برآورد زمان است.
معمولا یک شروع و یک نقطه پایان پروژه در نمودار شبکه وجود دارد. در نمودار شبکه، دایرهها وظایف را همراه با مدت تخمین زده شده، نشان میدهند در حالی که پیکانها، جریان کارها را تقلید میکنند. معمول است که یک پیکان نیز وابستگی بین دو کار را نشان دهد.
به وظایف/فعالیتهای مهم برای تعیین مسیر مهم در نمودار شبکه، اشاره کنید.
هنگامی که همه کارها را در نمودار شبکه وارد کردید، وقت آن است که مسیر بحرانی را شناسایی کنید. احتمال این امر وجود دارد که در این مرحله متوجه شوید، هنوز نمیدانید مسیر بحرانی چیست.
به عبارت سادهتر، مسیر بحرانی، توالی کارهای متقابل در یک پروژه است که طولانیترین زمان برای انجام را نیاز دارند. باید توجه داشته باشید که توالیهای مختلفی در یک کار وجود خواهد داشت که در نمودار شبکه قابل مشاهده هستند.
شما باید زمانهای تخمینی هر کار را در یک توالی خاص اضافه کنید تا مجموع فعالیتهای شما در آن پروژه، تشکیل شوند. توالی فعالیتها با بیشترین زمان تجمعی، به عنوان مسیر بحرانی پروژه، عمل خواهد کرد.
با کمک مسیر بحرانی، میتوانید کمترین زمانی را که برای تکمیل پروژه نیاز دارید، تخمین بزنید. علاوه بر این، مسیر بحرانی، همه وظایف اساسی را که باید به موقع انجام شود تا پروژه را در تاریخ سررسید یا قبل از آن به پایان برساند، برجسته میکند.
نتیجه سخن
همانطور که گفتیم، روش مسیر بحرانی برای مدیریت پروژههای پیچیده مناسب است، اما به این معنی نیست که نمیتوانید از آن برای مدیریت پروژههایی ساده یا متوسط استفاده کنید. این روش با پروژههایی از هر سطح دشواری، بسیار خوب کار میکند.