برای هر سازمانی که به دنبال بهبود عملکرد است، محل کار و تجربه کاری میتواند به شدت قدرتمند باشد. البته، ایجاد تغییرات در محل کار یا تجربه کاری باید همیشه در خدمت اهداف گستردهتر کسب و کار اعمال شود. این که آیا سازمان شما به دنبال رشد بیشتر، ارزش ذینفعان بهبود یافته یا افزایش وفاداری به برند از سوی مشتریان است، محل کار و تجربه کاری بخشهای مهمی برای رسیدن به این اهداف هستند.
هدف شما هر چه باشد، تغییر محل کار و تغییر در تجربه کاری می تواند در تحقق آن نقش داشته باشد.
چرا مدیریت تغییر مهم است
مدیریت تغییر بسیار مهم است و اغلب با موفقیت اجرا نمیشود. اما اگر با موفقیت اجرا گردد، بازده قابل توجهی از نظر نتایج وجود خواهد داشت.
رویکرد ما برای مدیریت تغییر چهار عنصر را در بر میگیرد که باید برای دستیابی به اهداف سازمانی با هم کار کنند. اینها شامل فرهنگ (هنجارها و ارزشها)، فرآیند (شیوه انجام کار)، ابزارها (فناوری و سایر وسایل کمکی کار) و فضا است. اگر تنها روی فضا تمرکز کنید، بخش بزرگی از تصویر کلی را از دست خواهید داد.
عناصر مورد نیاز برای مدیریت تغییر موفقیتآمیز
تغییر همیشه با هزینه همراه است. کارکنان به دلایل مختلفی از جمله از دست دادن قلمرو و کنترل یا نگرانی در مورد اینکه شاید برای روشهای جدید انجام کارها آماده نباشند، در مقابل تغییر مقاومت میکنند. آنها حتی ممکن است نگران حفظ روابط با همکاران خود باشند. تغییر همچنین مزایایی به همراه دارد: همکاری آسانتر، مشارکت بیشتر و محیط کاری پرانرژیتر.
تنها زمانی که کارمندان متوجه شوند که مزایا بیشتر هزینهها است، شانس تغییر خواهد کرد. ارائه همه عناصر زیر مهم است: چشمانداز آینده تغییر، آگاهی از اولین قدمهای عملی که در ایجاد تغییر ضروری خواهد بود و نارضایتی (سالم) از زمان حال. همه اینها باید بیشتر از هزینههای درکشده تغییر باشد تا کارکنان از آن استقبال کنند.
اما اگر هر یک از این سه عنصر وجود نداشته باشد، کارمندان در پایین آوردن گارد خود مردد خواهند بود. بدون چشمانداز قانعکننده، تغییر فاقد جهت و سردرگمی است. بدون آگاهی از گامهای عملی مورد نیاز برای ایجاد تغییر، مردم به این فرآیند بیاعتماد و از آن ناامید میشوند. و بدون نارضایتی سالم از وضعیت موجود، مردم هیچ دلیلی برای رها کردن وضعیت فعلی و پذیرش اینکه چقدر میتوانند بهتر باشند، نخواهند داشت.
یک چشمانداز روشن، سازمان شما را به جلو میکشد، نارضایتی شما را از رکود خارج میکند و دانش به کارکنان اطمینان میدهد که درک محکمی در مورد نحوه پر کردن شکاف دارید.
از وسوسه پنهان کردن نارضایتی نسبت به وضعیت فعلی، اجتناب کنید زیرا نقش مهمی در ایجاد نیاز مبرم به تغییر دارد. علاوه بر این، کارمندان معمولا درک میکنند که چیزی اشتباه است. پیام شما: ماهیت کار سریعتر از آن چیزی که محل کار ما بتواند دنبال نماید، حرکت میکند و ما روشهای جدیدی از کار و رفتار را برای رسیدن به اهداف کسب و کار در پیش خواهیم گرفت. تعداد کمی به تلاش برای رسیدگی به این مشکل اعتراض خواهند کرد.
یک رویکرد عمدی و جامع در پیش بگیرید
خوب است که نسبت به مدیریت تغییر رویکردی کلینگر داشته باشید. نه تنها ارتباطی را که باید رخ دهد، بلکه اینکه چگونه تغییر بخشی از فرهنگ شماست را در نظر بگیرید. به انواع رفتارهایی که میخواهید در میان کارکنان پرورش دهید و اینکه رهبران چگونه باید رویکرد خود را تغییر دهند، فکر کنید. برای استراتژی کلی تغییر و نحوه ارتباط آن با اهداف گستردهتر کسب و کار برنامهریزی نمایید.
علاوه بر این، در مورد تلاشهای خود آگاه باشید. هنگام برنامهریزی برای تغییر، از اصل Goldilocks پیروی کنید: تا آنجا که لازم است، اما تا حد امکان کمتر انجام دهید. به عبارت دیگر، هر چیزی که به نظر میرسد برای فرهنگ و موقعیت شما مناسب است را در پیش بگیرید. لازم نیست تاکتیکهای مدیریت تغییر قابل تصور را بررسی کنید، اما باید در مورد آنچه انجام میدهید و دلیل انجام آن، آگاه باشید.
جمعبندی
به طور کلی، مدیریت تغییر بخش مهمی از ارائه یک تجربه کاری موفق است. فرهنگ، فرآیند، ابزار و فضا همه مهم هستند و فرآیند کمک به افراد برای پذیرش و سازگاری با تغییرات، سرمایهگذاری است که هم از نظر تجربه کاری و هم از نظر نتایج سازمانی نتیجه خواهد داد.