مدیریت فرایندهای کسب و کار

تحول دیجیتال در مدیریت بحران

کاربرد فناوری‌های دیجیتال در مدیریت بحران به امری حیاتی تبدیل شده است. رویدادهایی مانند همه‌گیری کووید-۱۹ نشان‌دهنده پتانسیل این فناوری‌ها در پشتیبانی از مدیریت بحران هستند، از جمله از طریق اپلیکیشن‌های ردیابی تماس، سیستم‌های مدیریت هوشمند برای تحلیل حرکات افراد آلوده در زمان واقعی، و ابزارهای مبتنی بر یادگیری ماشین با استفاده از داده‌های شبکه‌های اجتماعی برای پیش‌بینی تعداد موارد ابتلا. به طور گسترده‌تر، فناوری‌های دیجیتال از عملکردهای مدیریت بحران مانند هشدار زودهنگام، تحلیل ریسک، آگاهی موقعیتی، و فرماندهی و کنترل در بحران‌هایی مانند سیل پشتیبانی می‌کنند.
تحقیقات اولیه بر ابزارهایی مانند نرم‌افزارهای تخصصی پاسخگویی، پایگاه‌های داده و تجهیزات رادیویی متمرکز بودند. بااین‌حال، علاقه دانشگاهی اخیراً به سمت فناوری‌های دیجیتال مانند شبکه‌های اجتماعی، موبایل، تحلیل داده‌ها، رایانش ابری، پلتفرم‌های مدیریت بحران و اینترنت اشیا گسترش‌یافته است.
استفاده از فناوری دیجیتال اغلب به عنوان محرک تحول دیجیتال در نظر گرفته می‌شود، اگرچه صرف استفاده یک سازمان از فناوری دیجیتال به معنای وقوع تحول دیجیتال واقعی در آن سازمان نیست. محققان خاطرنشان کرده‌اند که جستجوی فرصت‌های ارائه‌شده توسط فناوری دیجیتال اغلب منجر به بازطراحی فرایندهای کسب‌وکار، تغییر ساختارهای سازمانی و کشف امکان‌های جدید خلق ارزش می‌شود که می‌تواند به تحول دیجیتال منجر شود.
بااین‌حال، این پژوهش‌ها درباره چیستی تحول دیجیتال، مزایای آن و چگونگی هدایت موفقیت‌آمیز آن، عمدتاً در زمینه سازمانی توسعه یافته‌اند. علی‌رغم درک شهودی از کمک فناوری‌های دیجیتال به مدیریت بحران، درک محدودی وجود دارد که آیا این فناوری‌ها توانسته‌اند مدیریت بحران را متحول کنند. این حوزه نیازمند هماهنگی پیچیده و تبادل اطلاعات بین سازمان‌های پاسخگو و عموم مردم است. همچنین اغلب نیاز به ایجاد ساختارهای سازمانی موقت تحت فشار زمانی وجود دارد. مدیریت بحران در میان چندین عدم قطعیت عمل می‌کند: منابع باید توسط ذی‌نفعان متعدد با اهداف مختلف تأمین و مدیریت شوند، نیاز به برنامه‌ریزی برای خرابی زیرساخت‌های حیاتی وجود دارد، و تصمیم‌گیری سریع بر اساس اطلاعات محدود ضروری است.
هدف این مرور، بررسی مقالات موجود و شناسایی فرصت‌های دیجیتالی‌سازی برای مدیریت بحران است. مرورهای پیشین در این حوزه بر کاربردهای خاص فناوری مانند شبکه‌های اجتماعی و سیستم‌های عملیاتی متمرکز بوده‌اند، بدون آنکه طیف کامل فناوری‌های دیجیتال را برای شناسایی شکاف‌های تحقیقاتی و فرصت‌های تحول دیجیتال در مدیریت بحران بررسی کنند. ما به دنبال پاسخ به این سؤال پژوهشی هستیم:

چگونه استفاده از فناوری در مدیریت بحران در حال پیشرفت است تا الگوهایی ایجاد کند یا به تحول دیجیتال منجر شود؟

برای پاسخ به این سؤال، یک مرور نظری مقالات انجام دادیم تا پژوهش‌های حوزه تحول دیجیتال را با مدیریت بحران پیوند دهیم. برای تحلیل مقالات مدیریت بحران از منظر تحول دیجیتال، از تمایز بین ابتکارات دیجیتال به عنوان محرک تحول دیجیتال و ابتکارات متمرکز بر فناوری اطلاعات به عنوان محرک تغییر سازمانی مبتنی بر فناوری اطلاعات استفاده کردیم؛ بنابراین، تحول دیجیتال شامل بازسازی فرایندهای خلق ارزش و سازمانی حول تولید و ادغام منابع دیجیتال است. یک ابتکار دیجیتال هدفش بهره‌برداری از این منابع دیجیتال برای خلق ارزش است. این تفکیک برای شناسایی و بهره‌برداری از فرصت‌های نوظهور تحول دیجیتال در مدیریت بحران حیاتی است.
کار ما دو دستاورد اصلی دارد. اول، چارچوبی که از مقالات مرتبط با تقاطع مدیریت بحران و تحول دیجیتال استخراج کردیم و قابلیت‌های اساسی و روابط بین آنها را که می‌توانند به ابتکارات مبتنی بر فناوری اطلاعات و دیجیتال در مدیریت بحران منجر شوند، روشن می‌سازد. با این چارچوب، وضعیت پراکنده تحقیقات فعلی درباره تحول دیجیتال در مدیریت بحران را سازماندهی و مجموعه مشترکی از مفاهیم و واژگان را برای تحقیقات آینده میان‌رشته‌ای توسعه می‌دهیم. دوم، ما تحول دیجیتال در مدیریت بحران را با تحول دیجیتال در صنعت مقایسه می‌کنیم و مسیرهای حیاتی برای تحقیقات آینده در این حوزه را شناسایی و ترسیم می‌کنیم. باتوجه‌به ماهیت به‌سرعت در حال تحول ابتکارات مبتنی بر فناوری اطلاعات و دیجیتال در مدیریت بحران، سؤالات فوری و حوزه‌های کاوش نشده‌ای که نیازمند بررسی بیشتر هستند را مشخص می‌کنیم.

چارچوب تحلیلی

در بخش‌های بعدی ابتدا به تعریف بحران و مدیریت بحران می‌پردازیم، سپس ابتکارات دیجیتال را شرح داده و چگونگی هدایت این ابتکارات به سمت تحول دیجیتال را توضیح می‌دهیم. همچنین تفاوت بین تحول مبتنی بر فناوری اطلاعات و تحول دیجیتال را بررسی کرده و مفهوم اکوسیستم دیجیتال را تشریح می‌کنیم.

بحران و مدیریت بحران

بحران‌ها «اختلالات جدی در عملکرد یک جامعه هستند که از توانایی آن برای مقابله با منابع خود فراتر می‌روند». وجه مشترک همه بحران‌ها، اختلال گسترده در عملکرد عادی دولت، کسب‌وکار، جامعه و جوامع آسیب‌دیده است، مانند محدودیت دسترسی به زیرساخت‌های فیزیکی و اجتماعی، تخریب مسکن، جابه‌جایی جمعیت، اختلال در کسب‌وکارها و آسیب‌های فیزیکی. بحران‌ها از نظر علت، شدت، فوریت و توانایی ایجاد اثرات زنجیره‌ای با یکدیگر متفاوت هستند.

مدیریت بحران، هماهنگی مؤثر اقدامات انجام‌شده توسط سازمان‌های پاسخگوی عمومی و خصوصی برای کاهش اثرات، آمادگی، پاسخ و بازیابی پس از بحران است. این وظایف، مراحل مختلف مدیریت بحران را تعریف می‌کنند. استفاده از داده‌های دیجیتال می‌تواند به طور چشمگیری از وظایف هر مرحله پشتیبانی کند.

ابتکار دیجیتال

در زمینه مدیریت بحران، ابتکار دیجیتال مجموعه‌ای از اقدامات با هدف بهبود اجرای یک یا چندوظیفه مدیریت بحران از طریق بهره‌برداری از منابع دیجیتال است. تمایز نظری بین ابتکارات دیجیتال و سایر انواع ابتکارات وابسته به فناوری برای درک، شناسایی و بهره‌برداری از فرصت‌های نوظهور تحول دیجیتال در مدیریت بحران حیاتی است.

منابع دیجیتال، شامل دارایی‌ها و قابلیت‌های دیجیتال، نوعی از منابع فناوری اطلاعات هستند که دارای سه ویژگی کلیدی هستند: مدولار بودن، ارزش‌آفرینی و دسترسی برنامه‌نویسی.

از ابتکارات دیجیتال تا تحول دیجیتال

برخلاف تحول مبتنی بر فناوری اطلاعات که عمدتاً از ارزش‌آفرینی موجود سازمان پشتیبانی می‌کند، تحول دیجیتال، ارزش‌آفرینی و هویت‌سازمانی را بازتعریف می‌کند. این تحول از طریق هماهنگی مؤثر ابتکارات دیجیتال محقق می‌شود که فرایندهای ارزش‌آفرینی و سازمانی را حول منابع دیجیتال بازطراحی می‌کنند.

جدول ۱ ابعاد کلیدی و تفاوت‌های بین تحول مبتنی بر فناوری اطلاعات و تحول دیجیتال را نشان می‌دهد. این چارچوب تحلیلی به درک بهتر مسیر تحول دیجیتال در مدیریت بحران و تمایز آن از تحولات سازمانی سنتی کمک می‌کند.

ابعادفناوریدیجیتال
منابع/دارایی‌هاسخت‌افزار، نرم‌افزار، داده‌ها و برنامه‌های تحت کنترل سازماندارایی‌های فناوری اطلاعات که از طریق یک رابط برنامه‌نویسی که مشخصات فنی و مدیریتی را برای استفاده آنها تعبیه می‌کند، در معرض دید قرار می‌گیرند.
قابلیت‌هاشایستگی‌های انسانی و سازمانی مرتبط با فناوری اطلاعات، مانند مشارکت‌های تجاری سیستم‌های اطلاعاتی و مهارت‌های توسعه نرم‌افزارالگوهای تکرارپذیر اقدامات سازمانی که ظرفیت انجام فعالیت‌هایی را ایجاد می‌کنند که یک شرکت می‌تواند از طریق یک رابط دیجیتال برنامه‌ریزی‌شده به صورت برنامه‌ریزی‌شده به آنها دسترسی داشته باشد.
طرحمجموعه‌ای از اقدامات با هدف بهبود اجرای یک یا چند وظیفه داده‌کاوی با استفاده از منابع فناوری اطلاعات.مجموعه‌ای از اقدامات با هدف بهبود اجرای یک یا چند وظیفه‌ی داده‌کاوی با استفاده از منابع دیجیتال و یک شرط لازم (اما نه کافی) برای فعال‌سازی داده‌کاوی
تحولاستفاده از فناوری، از ارزش پیشنهادی فعلی پشتیبانی می‌کند و هویت سازمانی را تقویت می‌کند.استفاده از منابع دیجیتال برای تعریف مجدد ارزش پیشنهادی به یک سازمان دیجیتال-محور همراه با ظهور یک هویت سازمانی جدید

جدول ۱

اکوسیستم‌های دیجیتال

اکوسیستم دیجیتال به شبکه‌ای از پلتفرم‌ها، خدمات و فناوری‌های دیجیتال به‌هم‌پیوسته اشاره دارد که با یکدیگر کار می‌کنند تا تحول دیجیتال را ممکن سازند. تحقیقات در زمینه صنعت نشان داده‌اند که ابتکارات دیجیتال در اکوسیستم‌هایی موفق‌ترند که دارای سه ویژگی زیرساختی، ترکیبی و خدمت‌محور باشند. به نظر می‌رسد تحول دیجیتال نیز از همین الگو پیروی می‌کند.

اکوسیستم ترکیبی: به اکوسیستمی گفته می‌شود که در آن منابع می‌توانند از طریق رابط‌های برنامه‌نویسی با هم ترکیب و قابل‌دسترسی شوند. یک رابط، سطح مناسبی از انتزاع را برای دسترسی به خروجی ترکیب مؤلفه‌های فناورانه فراهم می‌کند. نقش رابط این است که فناوری‌های پایه را در یک ماژول منسجم کپسوله کند. نمونه‌های آن شامل داشبوردهای کرونا برای نمایش داده‌های مرتبط با کووید-۱۹ و API سازمان ملی اقیانوسی و جوی آمریکا (NOAA) برای دسترسی به مخزن داده‌های آب‌وهوایی OneStop است.

خدمت‌محوری: به اکوسیستمی اشاره دارد که در آن مکانیزم‌های ارزش‌آفرینی (مانند عناصر قراردادی) می‌توانند به طور کامل در منابع دیجیتال برنامه‌ریزی شوند. سیستم هشدار ماژولار آلمان (MoWaS) نمونه‌ای از این نوع اکوسیستم است. این پلتفرم مبتنی بر وب، هشدارها را از طریق کانال‌های مختلف (مانند اپلیکیشن‌های هشدار) ارسال می‌کند. درحالی‌که اکثر هشدارها باید توسط مراجع مسئول تأیید شوند، سرویس هواشناسی آلمان و مراکز کنترل سیلاب دسترسی مستقیم به MoWaS برای ارسال هشدارهای آب‌وهوایی و سیل دارند.

زیرساختی: به «دسترس‌پذیری گسترده زیرساخت‌های دیجیتال مشترک، نامحدود، ناهمگون، باز و در حال تحول اشاره دارد که امکان طراحی و اجرای ابتکارات راهبردی دیجیتال ارزش‌آفرین را فراهم می‌کنند». پروتکل‌ها، سخت‌افزارهای شبکه‌ای و موارد مشابه، همگی عناصری هستند که زیرساخت اینترنت را تشکیل می‌دهند. ادبیات تحول دیجیتال عموماً فرض می‌کند که این عناصر زیرساختی به طور قابل‌اعتماد در دسترس هستند تا ابتکارات دیجیتال را ممکن سازند.

بااین‌حال، آنچه در زمینه مدیریت بحران منحصربه‌فرد است، این است که خود بحران‌ها می‌توانند عناصر زیرساختی (مانند سخت‌افزارهای شبکه‌ای) را که ابتکارات دیجیتال به آن‌ها وابسته هستند، مختل کنند. اگرچه حتی خرابی‌های بزرگ زیرساختی نیز قابل‌حل هستند (مثلاً با استفاده از استارلینک اسپیس ایکس برای جبران قطعی اینترنت)، اما آسیب‌پذیری یا ناپایداری اکوسیستم زیرساختی، عوامل استرس‌زای مهمی برای اجرای موفقیت‌آمیز ابتکارات مرتبط با فناوری در مدیریت بحران محسوب می‌شوند.

در مدیریت بحران، طراحی اکوسیستم‌های دیجیتال باید با درنظرگرفتن انعطاف‌پذیری و تاب‌آوری در برابر اختلالات زیرساختی انجام شود تا اطمینان حاصل شود که فناوری‌های دیجیتال حتی در شرایط بحرانی نیز به طور مؤثر عمل می‌کنند.

دامنه تحول دیجیتال در مدیریت بحران

مقالات مدیریت بحران به‌وضوح بر این تمرکز دارد که چگونه فناوری دیجیتال می‌تواند جهان واقعی را حس کرده و تفسیر کند تا از کاهش خطر، آمادگی، پاسخ و بازسازی در برابر بحران‌ها حمایت کند. در صنعت، تمرکز بر ماهیت تحول‌آفرین فناوری دیجیتال و تغییراتی است که در مسیرهای ارزش‌آفرینی ایجاد می‌کند. اما ابتکارات بررسی‌شده در این پژوهش بیشتر از آنکه مدل‌های موجود مدیریت بحران را دگرگون کنند، از قابلیت‌های پیشین حمایت کرده‌اند. ما نمونه‌ای از تحول‌سازمانی نیافتیم، و نتوانستیم تأثیر ابتکارات دیجیتال بر ساختار، فرایندها و هویت‌سازمانی نهادهای پاسخگو را مشخص کنیم. این ممکن است نشان دهد که تغییرات سازمانی به‌صورت تدریجی و از طریق مجموعه‌ای از ابتکارات انجام می‌شود که در سازمان‌ها آزموده و ادغام می‌گردند. اثر تجمعی این ابتکارات ممکن است در نهایت سازمان را دگرگون کند و هویت و پیشنهاد ارزشی آن را بازتعریف نماید.

بااین‌حال، پژوهشگران شروع به پرسش کرده‌اند که آیا مشاهده تحول در کل سازمان شرط لازم برای شناسایی تحول دیجیتال است، یا اینکه تحول دیجیتال می‌تواند در سطح واحدهای خاص، کارکردهای سازمانی یا حوزه‌های متمرکز نیز رخ دهد. این امر نشان می‌دهد که ویژگی‌های تحول دیجیتال ممکن است به بستر خاص بستگی داشته باشند و بتوان آن را حتی در سطوح پایین‌تر سازمانی به‌عنوان «دیجیتال» در نظر گرفت.

علاوه بر این، در مدیریت بحران، انتظار و نیازهای عمومی اغلب حتی باوجود پیشرفت‌های فناورانه ثابت باقی می‌مانند. نمونه‌ای از آن داوطلبان دیجیتال هستند که با ارائه داده‌های مرتبط با بحران به منابع کمک می‌کنند. ابتکارات مردمی مانند خودسازمان‌دهی در رسانه‌های اجتماعی به نیاز فوری جوامع آسیب‌دیده پاسخ می‌دهند. اما برخلاف حوزه صنعت، این ابتکارات معمولاً باهدف دنبال‌کردن تحول دیجیتال بلندمدت طراحی نمی‌شوند و پس از رفع نیاز اضطراری، پایان می‌یابند؛ بنابراین، این ابتکارات نمی‌توانند درجه‌ای پایدار از تغییر در ساختار و فرهنگ سازمان‌های مدیریت بحران ایجاد کنند.

برای نمونه، برخی از ابتکارات مردمی از طریق رسانه‌های اجتماعی به جوامع اجازه می‌دهند تا آگاه بمانند، خودسازماندهی کنند و با بحران‌ها مقابله کنند. این ابتکارات به‌نوعی ساختارهای اجتماعی را بازتعریف می‌کنند، اما گاه ناپایدار هستند. این ابتکارات ممکن است در ارائه کمک فوری مؤثر باشند، اما پس از پایان بحران از بین می‌روند؛ بنابراین، احتمال اینکه آن‌ها تحولی پایدار ایجاد کنند کمتر است، اگرچه نیازهای یادگیری در حین بحران را برآورده می‌کنند.

تحول دیجیتال به‌عنوان «پاسخ» به بحران‌ها

برخی از ابتکارات به دلیل فوریت پاسخ به یک بحران شکل می‌گیرند و همین امر توسعه و اجرای آن‌ها را در مدیریت بحران تسریع می‌کند. این تبیین بیرونی از تحول دیجیتال، مشابه توصیف آن در صنعت است، جایی که تحول دیجیتال واکنشی به «اختلالات» ناشی از استفاده از فناوری دیجیتال است. استفاده از فناوری دیجیتال، دسترسی به داده‌ها، انتظارات کاربران و چشم‌انداز رقابتی را تغییر می‌دهد و در نهایت باعث تحول دیجیتال به‌عنوان یک واکنش راهبردی می‌شود.

همه‌گیری کووید-۱۹ نشان داد که نیاز فوری به پاسخ، می‌تواند ابتکاراتی مانند اپلیکیشن‌های ردیابی تماس را سریعاً ایجاد کند. اما این نمونه همچنین نشان داد که ابتکارات سریع الزاماً منجر به تحول دیجیتال نمی‌شوند. برای نمونه، اپلیکیشن «ایمونی» در ایتالیا قابلیت ردیابی تماس را ارائه داد، اما چون داده‌ها قابل‌دسترسی برنامه‌نویسی نبودند، به‌عنوان منبع دیجیتال محسوب نمی‌شد. این اپ تنها کاربران را مطلع می‌کرد و تصمیم‌گیری درباره تماس با پزشک یا نهاد بهداشتی را به خود آن‌ها واگذار می‌کرد. نهادهای بهداشتی به داده‌های ردیابی دسترسی نداشتند و بنابراین، ردیابی تماس، به‌جای منبع دیجیتال، یک توسعه در راهکارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات تلقی می‌شود.

استفاده از فناوری برای ردیابی تماس به دوران همه‌گیری سارس در سال ۲۰۰۳ در سنگاپور بازمی‌گردد؛ از جمله استفاده از تگ‌های RFID و نصب وب‌کم در خانه‌ها. تفاوت در مقیاس میان سارس و کووید-۱۹ آشکار است، اما ویژگی‌های متمایز «ردیابی تماس دیجیتال» هنوز هم نسبت به نمونه‌های قبلی نامشخص باقی‌مانده‌اند. به‌طورکلی، ردیابی تماس بیشتر به‌عنوان توسعه‌ای تدریجی از راهکارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات گذشته شناخته می‌شود.

پیامدهای تحول دیجیتال در مدیریت بحران

چارچوب ما پیامدهای ابتکارات را به‌صورت مثبت (ارزش) یا منفی (ریسک) نشان می‌دهد. در مقالات صنعتی، «ارزش» به ارزش مالی یا سازمانی اشاره دارد. در مدیریت بحران نیز، سازمان‌ها از برخی ارزش‌های سازمانی بهره‌مند می‌شوند، مانند اتوماسیون وظایف یا دسترسی به منابع جدید.

اما در مدیریت بحران، انواع دیگری از ارزش مانند ارزش عمومی نیز وجود دارد—ارزشی که برای عموم مردم ایجاد می‌شود تا بین انتظارات عمومی و اقدامات نهادهای دولتی هماهنگی ایجاد کند. مردم ممکن است انتظار داشته باشند که ابتکارات باعث انسجام جوامع شوند یا نهادهای عمومی را آماده نشان دهند. این شکل‌های متنوع از ارزش تابعی از ساختارهای گوناگون سازمانی ذی‌نفعان هستند که در مدیریت بحران فقط به شرکت‌های تجاری محدود نمی‌شوند. سازمان‌ها ممکن است شامل سازمان‌های غیردولتی، نهادهای دولتی، سازمان‌های امدادی و شبکه‌های داوطلبانه محلی باشند.

بررسی ما سه حوزه کلیدی برای تحقیقات آینده در تقاطع تحول دیجیتال و مدیریت بحران پیشنهاد می‌دهد. این حوزه‌ها هم کمتر مورد مطالعه قرار گرفته‌اند و هم برای توسعه نظریه در این حوزه حیاتی‌اند:

  1. تمرکز بر مفهوم‌پردازی فرایندهای مدیریت بحران که یک قابلیت یا ابتکار فناورانه از آن پشتیبانی می‌کند؛
  2. تعریف موجودیتی که دستخوش تحول دیجیتال می‌شود و نحوه تأثیرگذاری ابتکارات دیجیتال بر ساختار آن؛
  3. مفهوم‌پردازی ارزش ایجادشده و ریسک‌های ابتکارات فناورانه.

توسعه قابلیت‌ها:

تمرکز بر فرایندهای مدیریت بحران محققان فناوری اطلاعات ممکن است موفقیت پروژه‌های فناوری را با تأثیر واقعی آنها در حمایت از وظایف مدیریت بحران اشتباه بگیرند. برای ارزیابی واقعی این پروژه‌ها باید تمرکز به‌سوی ارزش‌آفرینی برای قابلیت‌های مدیریت بحران تغییر کند. فناوری‌ها به‌طورکلی به دودسته قابلیت‌های حسگری و قابلیت‌های پردازشی تقسیم می‌شوند که هر دو به حمایت از وظایف مختلف مدیریت بحران می‌پردازند (مثل ردیابی تماس در کووید-۱۹). اما ارزیابی دقیق نیاز به مشخص‌شدن نقش فناوری‌ها در فرایندها، ذی‌نفعان دخیل، و ارزش‌آفرینی برای سازمان‌ها دارد.

هم‌آفرینی و استفاده مشترک از منابع دیجیتال فناوری‌های دیجیتال، به‌ویژه موبایل، فرصت‌هایی برای مشارکت جوامع در حسگری اجتماعی ایجاد می‌کنند. این حسگری برخلاف حسگرهای فیزیکی، به شبکه‌های انسانی متکی است. تحقیق درباره اثربخشی این روش‌ها و تفاوت نتایج کانال‌های اختصاصی و تطبیقی اهمیت دارد. همچنین، مطالعه نقش هم‌آفرینی و طراحی کاربرمحور در افزایش تاب‌آوری جامعه مورد توجه است.

توسعه ریزقابلیت‌ها

ریزقابلیت یا Micro-capability به توانایی‌های بسیار کوچک، متمرکز و محدود گفته می‌شود که معمولاً برای انجام یک وظیفه خاص در یک فرایند بزرگ‌تر مورد استفاده قرار می‌گیرند. در زمینه مدیریت بحران، ریزقابلیت‌ها معمولاً توسط افراد یا گروه‌های کوچک (مثل داوطلبان دیجیتال یا کاربران عادی) انجام می‌شوند. مثلاً:

  • برچسب‌گذاری داده‌ها برای آموزش مدل‌های هوش مصنوعی
  • ترجمه پیام‌های کوتاه اضطراری
  • تأیید صحت اطلاعات منتشرشده در شبکه‌های اجتماعی
  • واردکردن داده‌های مکانی روی نقشه

این قابلیت‌ها معمولاً:

  • به مهارت خاص یا آموزش طولانی نیاز ندارند،
  • قابل‌انجام به‌صورت جمع‌سپاری هستند،
  • و می‌توان آن‌ها را به‌راحتی با فناوری‌های دیگر ترکیب کرد.

با استفاده از داوطلبان دیجیتال و جمع‌سپاری، می‌توان وظایف خرد مدیریت بحران (مانند برچسب‌گذاری داده برای یادگیری ماشین) را انجام داد. تحقیق آینده باید مشخص کند چه نوع وظایفی مناسب جمع‌سپاری هستند و چگونه کیفیت این وظایف تضمین شود. همچنین، باید به چگونگی یکپارچه‌سازی این ریزقابلیت‌ها با دیگر ابزارهای مدیریت بحران پرداخته شود.

تحول سازمان‌ها:

تحول تدریجی سازمانی: تحول دیجیتال در سازمان‌های پاسخ‌دهنده به بحران به‌صورت تدریجی و پله‌ای اتفاق می‌افتد. تحقیق باید بر تأثیر پروژه‌های دیجیتال بر ساختار، فرایندها و هویت‌سازمانی تمرکز کند.

خودسازماندهی: ابتکارات مردمی که از دل بحران‌ها ایجاد می‌شوند، می‌توانند به نهادهای پایدار تبدیل شوند. درک چگونگی تداوم و بلوغ این ابتکارات برای پشتیبانی طولانی‌مدت از مدیریت بحران ضروری است.

ارزش و چالش‌های ابتکارات فناوری‌محور

ایجاد منابع دیجیتال عمومی: منابعی مانند پایگاه‌های داده یا مدل‌های یادگیری ماشین که برای استفاده عمومی ایجاد می‌شوند، به‌ویژه در مناطقی که زیرساخت مدیریت بحران ضعیف است، اهمیت زیادی دارند. پژوهش باید بر روش‌های ایجاد و بهره‌برداری مؤثر از این منابع متمرکز شود.

حفظ حریم خصوصی و نگرانی‌های اخلاقی: حوادث ممکن است باعث افزایش اشتراک‌گذاری اطلاعات شخصی شود. ویژگی‌هایی چون ماژولار بودن و دسترسی برنامه‌نویسی شده به منابع دیجیتال، کنترل بر جریان داده‌ها را سخت‌تر می‌کند. استفاده از اصول طراحی اخلاقی (اخلاق از ابتدا) در توسعه نرم‌افزارها، یک زمینه تحقیق مهم است.

امنیت منابع دیجیتال: ویژگی‌های دیجیتال باعث ایجاد چالش‌هایی در اشتراک‌گذاری اطلاعات، مالکیت داده‌ها و اعتماد می‌شوند. فناوری‌هایی مانند بلاک‌چین می‌توانند به غلبه بر این چالش‌ها کمک کنند.

تاب‌آوری زیرساختی و طراحی مقاوم: باید زیرساخت‌های اطلاعاتی به‌گونه‌ای طراحی شوند که در برابر شوک‌های محیطی (مانند قطع شبکه‌ها) مقاوم باشند. همچنین باید منابع دیجیتال به‌گونه‌ای طراحی شوند که در زیرساخت‌های ضعیف هم کارایی داشته باشند.

نتیجه‌گیری

تحول دیجیتال در مدیریت بحران فرایندی تدریجی است که از تجمع تغییرات کوچک دیجیتال حاصل می‌شود. این تغییرات، اگرچه ممکن است در ابتدا ناچیز به نظر برسند، اما به‌مرور می‌توانند سازمان‌های مدیریت بحران را متحول کنند. برای شناسایی زودهنگام این تحول، پژوهشگران باید به نشانه‌های اولیه و زیرساخت‌های حمایتی (مثل تخصیص منابع، سیاست‌گذاری‌ها) توجه کنند.

 

مترجم: سمیرا مرتضایی

منبع: https://www.sciencedirect.com

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوره متخصص حرفه‌ای مدیریت فرایند از اردیبهشت 1404مشاهده اطلاعات دوره
بستن