رهبریمدیریت افراد
چه سبک رهبری به بهترین نحو نقاط قوت شما را به نمایش میگذارد؟
ممکن است در سالهای ابتدایی حضورتان در سمت مدیریت، همیشه سعی کنید سبک رهبری شما با نمونههای مطابق در ذهنتان، اشتراکاتی داشته باشد. در پشت فضای ذهن هر کسی، یک احساس عدم اطمینان نسبت به خویشتن وجود دارد. اما به هر حال، ما باید تصمیمات سخت و روزانهای بگیریم، چه در مورد تیم، چه در مورد مشتریان، چه در مورد محصول.
در این مقاله، قصد داریم این نکته را دریابیم که کدام ویژگیهای رهبری را میتوان به با ارزشترین و برجستهترین داراییهای خود تبدیل کنیم. سپس، در مورد سبکهای مختلف رهبری بحث کرده و تعیین خواهیم کرد که کدام یک از آنها بیشتر با ما همسو هستند.
نقاط قوت رهبران برجسته
سازگاری
قانون اصلی رهبری انعطافپذیری و سازگاری است. یادگیری عمیق فقط در ذهن سازگار میسر خواهد شد. اگر یک رهبر انعطافپذیر نباشد، هرگز نمیتوانند ایدههای جدید را بپذیرند یا جهتگیری استراتژیک مناسبی را در پیش بگیرند. در واقع، اگر یک رهبر فاقد سازگاری باشد، هرگز قادر به حفظ یک کارمند با استعداد با جنبه خلاق نیست.
منطقه امن (Comfort Zone) جایگاهی برای کشتن افکار بلند پروازانه است. به همین دلیل است که سازگاری از ویژگیهای بارز یک رهبر است. باید بدانید که تنها سازگاری است که به شما امکان میدهد از جنبه خلاقانه کارمندان خود استفاده کنید. یک تیم جاه طلب به یک رهبر نیاز دارد که به ایدههای جدید و مفهوم مدیریت تغییرات را در نظر قرار دهد.
داوطلب بودن در امور مهم
یکی دیگر از نقاط قوت رهبر، درگیری با مسائل مهم است. یک رهبر جذاب باعث میشود افراد احساس پذیرفته شدن، پذیرش چالشها و ارزشمند بودن داشته باشند. چه کسی برای محیط کار خود چنین چیزی را نمیخواهد؟ رهبرانی که این قدرت را دارند به طور منظم همکاران اطراف خود را به سطح بالاتری سوق میدهند.
هرچه بیشتر درگیر شوید قدرت بیشتری نیز خواهید داشت.
یک رهبر جذاب باعث میشود شما احساس ارزشمندی کنید و حتما شما را برای انجام بهتر امور و رسیدن به سطوح بالاتر در تخصص خودتان، ترغیب کند. قدرت تعامل به فرد قدرت میدهد تا تیم را کنار هم نگه دارد و با استفاده از اصل همکاری، بهرهوری سازمان را ارتقا دهد.
مشارکت
برخورداری از قدرت مشارکت، شما را به عنوان مدافع شرکت، در کل تیم تبدیل میکند. منظور ما این است که این قدرت به شما کمک میکند تا بیشتر یک فرهنگ مشترک و موثر را در سازمان خود ارتقا دهید.
سه ابزار برای رهبران “مشارکت، استقامت و اقناع” است.
این سه قدرت به یک رهبر اجازه میدهند تا افراد را در فرآیند تصمیمگیری گنجانده و ایده برابری و تنوع در خرده فرهنگهای سازمان را ارتقا دهد. این مسئله به رهبران کمک میکند تا فرهنگ تیمی را در سطح بالاتری تنظیم کرده و در تیمهای خود وفاداری ایجاد کنند.
حل مسئله
دوک الینگتون معتقد است: “بروز یک مشکل، فرصتی برای شماست که بهترین تلاش خود را انجام دهید”.
یک رهبر از بسیاری از نردبانهای سخت بالا میرود. نردبان سازگاری، نردبان همدلی، نردبان پایداری و در طول راه، حل مسئله را به عنوان با ارزشترین امر در مهارت رهبری خود، انتخاب میکند. حل مسئله یک قدرت مهم برای داشتن جایگاه رهبری است. در حقیقت، ممکن است گفته شود که این امر، حیاتیترین مهارت برای تبدیل شده به یک رهبد مقتدر است، اما یافتن آن بسیار سخت خواهد بود.
در جاهایی که اکثر رهبران سعی در سرکوب تعارضات دارند، رهبری که سعی در حل مسائل داشته باشد، در واقع سعی در ریشهکن کردن آنها دارد. هیچ تیمی نمیخواهد در کنار یک رهبری بایستد که به جای حل مسئله، صورت مسئله را پاک میکند. باید بدانید که این قدرت است که رهبران را به افرادی الهام بخش تبدیل میکند. رهبرانی که قدرت حل مسئله را دارند، در مورد نحوه مدیریت چالشها، برزگ یا کوچک، درسهای بسیار ارزشمندی را به تیمهای خود میآموزند.
قانع کردن
طبق تعریف فرهنگ لغت، اقناع کردن به معنای ” ترغیب کردن کسی است که از طریق استدلال یا استفاده از وسوسه، چیزی را انجام دهد یا باور کند.” اکنون، اکثر مردم این را نمیدانند، اما تأثیرگذاری و اقناع در رهبری یک امتیاز بزرگ است. به بیان دیگر، وقتی یک رهبر وقتی همکاران خود را به سمت رشد و یادگیری سوق میدهد، آنها را در راستای دستیابی به اهداف سازمان یاری میکند. این چنین است که پیشرفت اوضاع، برای کسی که دیگران را ترغیب میکند، آسان است.
جسارت
ویژگی مهم دیگر رهبر برجسته، چگونگی خطرپذیری، ماجراجو بودن و در کل جسارت آنها است. این امر به آنها و تیم مورد نظرشان، اجازه میدهد تا روی ایدههای دیوانهوار کار کنند و استراتژیهای جسورانهای را اجرا کنند. یک رهبر جسور انعطافپذیر و در عین حال پایدار است.
شما وقتی جرات رهبری را دارید بیشتر به موفقیت میرسید.
رهبران به ایدههای تیم خود و عقاید خودشان اعتقاد دارند. یک تیم، پر از افراد بالقوه است که ممکن است (به هر دلیل) از ارائه ایدههای خود طفره بروند. اما با داشتن یک رهبر جسور، ارائه ایدهها و اشتباهات در این راه آسانتر خواهد بود.
شفافیت
مهاتما گاندی معتقد است: “حقیقت هرگز به هدفی عادلانه لطمه نمیزند”. از این رو، شفاف بودن (په در رفتار و چه در گفتار) یک قدرت شگفتانگیز است. این مهم به شما کمک میکند کارمندان وفادار پرورش دهید که آنها همه میدانند باید مسئولیت وظایف، موفقیتها و شکستهای خود را به عهده بگیرند. یک رهبر با عملکرد شفاف، میداند که صداقت، وفاداری و پاسخگویی، چگونه دست به دست هم میدهند.