استراتژی
برترین مدلهای برنامه ریزی استراتژیک
برنامهریزی استراتژیک موضوعی بنیادی در دنیای امروز است. یک سری روشها و مدلهای برنامهریزی استراتژیک وجود دارد. در این مقاله میخواهیم در مورد روشهای تدوین مدلهای برنامهریزی استراتژیک صحبت کنیم و شرایط را بر اساس توالی زمانی مورد بررسی قرار دهیم. یک سری تکنیکهای برنامهریزی استراتژیک نیز وجود دارد که در مقالات بعدی به طور دقیق بررسی خواهیم کرد.
برنامه ریزی استراتژیک در یک نگاه
از آنجایی که تعریفهای زیادی در مورد برنامه ریزی استراتژیک وجود دارد که هر یک از نظر سنگینی کلمات شاید مشکل ساز بوده و درک درستی را در بر نگیرد، در این بخش میخواهیم در مورد برنامهریزی استراتژیک به زبانی ساده توضیحاتی ارائه دهیم.
در برنامه ریزی استراتژیک قرار است اهداف آتی سازمان تعیین و تدوین شود. استراتژیهای موجود در سازمان شناسایی شوند و اهداف بر اساس استراتژیهای موجود شناخته شود. شرایط محیطی سازمان تجزیه و تحلیل شود. امکانات سازمان بر اساس تجزیه و تحلیل منابع مورد بررسی قرار بگیرد. وضع موجود بر اساس نقاط قوت و ضعف سازمان بررسی شود و شناخت درستی در خصوص استراتژیهای گذشته بررسی شود. در واقع تغییرات مورد نیاز در استراتژیهای گذشته مهمترین هدف برنامهریزی استراتژیک است. در گامهای آخر در خصوص استراتژیهای مطلوب یک سری تصمیم گیری صورت میگیرد و استراتژی جدید نیز اجرا میشود، مبرهن است که استراتژی جدید میبایست کنترل و ارزیابی خوبی داشته باشد و نتیجه بخش باشد.
انواع مدلهای برنامه ریزی استراتژیک
وقتی قرار است مدلهای برنامه ریزی استراتژیک تدوین شود در طول زمان مدلهای مختلف ایجاد میشود که به جریانهای مدلهای قبلی هستند و قرار است که روشی کاملتر را معرفی سازند. در واقع هر یک از مدلهای جدید یک طرح برنامه ریزی کامل تر را ایفا میکند.
در برنامه ریزی استراتژیک مهمترین رکن مدلسازی فرآیند و شبیه سازی روشهای موجود در سازمان است که در نهایت بر اساس رویکرد و کسب و کار بررسی میشود. بهترین مدل برای برنامه ریزی و اجرای هدف نیز در سازمانها وجود دارد که وابسته به هدف اصلی سازمان انتخاب میشود.
مدلهای قدیمی برنامه ریزی استراتژیک
مدل برنامه ریزی استراتژیک صنعتی:
یکی از مدلهای قدیمی برنامه ریزی استراتژیک مربوط به استراتژی صنعتی است. در این روش از الگوهایی استفاده میشود که قرار است به واسطه آنها هدفهای عمده و جزئی معین و مشخص شوند. در واقع سیاستها و برنامههایی در نظر گرفته میشود که برای تحقق اهداف سازمان استفاده شود. اهداف و سیاستها و همینطور فعالیتها و برنامهها باید پیوند خوبی با هم داشته باشند از سوی دیگر نیاز است که ترکیبی مناسبی از فرصتهای محیطی و توانمندی بررسی شود.
مدل برنامه ریزی استراتژیک رایت:
این مدل از برنامه ریزی استراتژیک در ۵ مرحله اصلی بررسی میشود و در نهایت نظام اطلاعاتی که برای آن بررسی میشود بسیار مهم است. در این روش در ابتدا قرار است محیط درونی و بیرونی سازمان بررسی شود و در نهایت نقاط قوت و ضعفی که در سازمان وجود دارد مشخص شود، از سوی دیگر فرصتهای محیطی و ماموریتهای سازمانی نیز تعیین میشود. اهدافی قابل دسترسی است که بر اساس توانایی و فرصتهای مختلف تنظیم میشود. سطوحی که برای برنامه ریزی استراتژیک دیده میشود شامل مدیریت، فعالیت و وظیفه است. وقتی استراتژی تدوین شد نیاز است که اجرای آن به طور دقیق صورت بگیرد. مثلاً سطح مدیریت در برنامه ریزی استراتژیک شامل سبکهای کلان و بلند مدت سازمانی است. تبدیل استراتژیها نیز به فعالیت واحدها و بخشها بررسی میشود و در نهایت نیز وظایف افراد نیز بررسی میشود و قالب استراتژی تعیین میشود. وظایف افراد و کارکنان در قالب استراتژیهای تعیین نیز بررسی میشود.
ساختار و رهبری و فرهنگ سازمانی نیز برای برنامه ریزی استراتژیک بسیار مورد نظر است. تنظیم مجموعه وظایف و همینطور ارتباطی که بین نمودار سازمانی بررسی میشود. در بخش رهبری نیز فرد میبایست وظایف قانونی و مقبولیت اجرای استراتژی را دنبال نماید.
همینطور یک سری فرهنگ سازمانی وجود دارد که سبب ایجاد فضای مناسب میشود و در نهایت مشارکت گستردهای برای افراد در سازمانها فراهم میسازد. رفتار و نگرشهای لازم نیز وجود دارد که نتیجه خوبی فراهم میسازد.
مدلهای برنامه ریزی استراتژیک رشد یافته
مدل برنامه ریزی استراتژیک هیل:
این روش از برنامه ریزی استراتژیک به نسبت مدل های قبل از اعتبار بهتری برخوردار بود. در این مدل محیط درونی و بیرونی استراتژی مشخص می شود و در نهایت مقایسه با استراتژیهای گذشته صورت میگیرد. بین استراتژیهای آینده و گذشته یک سری تعارض در نظر گرفته میشود و از سیستم اطلاعات نیز استفاده خواهد شد. تغییرات لازم در ساختار ایجاد میشود و گاه سیستم کنترل نیز مورد ارزیابی قرار میگیرد. اجرای استراتژی جدید سبب میشود که سیستم کنترل به طور دقیقی طراحی شود. فرآیند مدیریت استراتژیک در ۵ مرحله دنبال میشود. در ابتدا اهداف اساسی شرکت انتخاب میشود، محیط عملیاتی درون سازمان تحلیل میشود و نقاط قوت و ضعف سازمان بررسی میشود. محیط رقابتی در بیرون از سازمان تحلیل میشود و فرصتها بررسی میشود. استراتژیهایی انتخاب میشود که نقاط قوت سازمان را ایجاد میکنند و سبب تصحیح نقاط ضعف سازمان میشود. فرصتهای بیرونی نیز در این زمینه اهمیت خواهد داشت. در گام آخر نیز استراتژی اجرا میشود.
مدل برنامه ریزی استراتژیک پیرس:
در این مدل مجموعهای تصمیمات و اقدامات در نظر گرفته میشود و حاصل از اجرای برنامهها است. برای مدیریت جریان اطلاعات نیاز به گام های به هم پیوسته است که دستیابی به اهداف را به خوبی شکل میدهد. تدوین و اجرای استراتژی در گامهای متوالی و پی در پی هستند و تغییرات در هر جزئی از این مدل به نسبت سایر اجزا تاثیر میگذارد. اجرا و کنترل برای رسیدن به اهداف شرکت به طور دقیق صورت میگیرد.
مدل برنامه ریزی استراتژیک دیوید:
از آنجایی که برنامه ریزی استراتژیک با گامهای بیشتری همراه است بخش جداگانهای را برای آن در نظر گرفتیم تا توضیحاتی که ارائه میشود کامل و قابل قبول باشد. این مدل به نسبت مدل برنامه ریزی استراتژیک هیل جامعتر است. سه گام اصلی در برنامه ریزی استراتژیک دیوید وجود دارد که شامل تدوین، اجرا و ارزیابی است.
تدوین استراتژی: در مرحله تدوین نیاز است که فرصتها شناسایی شود، تهدیدات خارجی بیرون از سازمان مشخص شود، نقاط قوت و ضعف درون سازمان بررسی شود، اهداف بلند مدتی تنظیم شود و یک مجموعهای از استراتژیها تشکیل شود و در بین این مجموعه گزینه مناسب انتخاب شود. در مرحله تدوین تصمیم گیری در مورد ورود به یک کسب و کار جدید صورت میگیرد. کسب و کار قبلی ترک میشود. در خصوص تخصیص منابع مشورت میشود و همینطور تنوع سازی در راستای ورود به بازارهای بین المللی نیز بررسی میشود.
اجرای استراتژی: این بخش در مورد منابع انسانی بررسیهایی انجام میدهد. در واقع در مرحله اجرا نیاز است که منابع انسانی بررسی شود. نیاز است استراتژیهای قابل اجرا بررسی شود و همینور اهداف سالانه و خط مشیهایی نیز تنظیم شود. انگیزش کارکنان بررسی شود و تخصیص منابع به درستی صورت بگیرد. اجرای استراتژی شامل توسعه فرهنگ حمایت از استراتژی است و سبب میشود که ساختار سازمانی اثر بخش باشد. استفاده از سیستمهای اطلاعاتی نیز به روز است.
ارزیابی استراتژی: در این روش یک نظام اطلاعاتی فعال انتخاب می شود که اجرای استراتژی را با اهداف موجود ارزیابی می کند. ارزیابی مربوط به مرحله آخر از برنامه ریزی استراتژیک است به طوری که ابزار اصلی مدیران است تا بتوانند عملکرد ضعیف یک استراتژی را شناسایی کنند. دقت شود که همه استراتژی ها می توانند به سمت تعدیل حرکت کنند زیرا یک سری عوامل بیرونی و درونی به شکل مداوم وجود دارد که تغییر پذیر هستند. در ارزیابی استراتژی می بایست عملکرد به طور دقیق اندازه گیری شود، اقدامات اصلاحی انجام شود، بازبینی عوامل بیرونی و درونی بر اساس استراتژی های فعلی نیز مورد بررسی قرار بگیرد.
مدل برنامه ریزی استراتژیک جنرال الکتریک:
شرکت جنرال الکتریک مدلی برای برنامه ریزی استراتژیک در نظر گرفت که بسیار سر و صدا کرد. این مدل دارای محور افقی جذابیت صنعت است که با متغیرهای زیادی همراه است. در محورهای عمودی نیز توانایی کسب وجود دارد و میتواند بر اساس متغیرهای زیادی بررسی شود. بر اساس این متغیرها موقعیت شرکت تحلیل شده و در جدول مشخص میشود. هفت مرحله برای اجرای برنامه ریزی استراتژیک جنرال الکتریک دیده میشود:
۱- عوامل کلیدی محیطی و درونی تعریف میشود.
۲- عوامل محیطی موجود مورد ارزیابی قرار میگیرد.
۳- عوامل داخلی بررسی میشود.
۴- موقعیت در جدول به طور دقیق تعیین میشود.
۵- فرصتهای آتی بر اساس عوامل محیطی ارزیابی میشود.
۶- توانمندیهای داخلی تعیین میشود.
۷- یکی از استراتژیها بر اساس فرصتهای محیطی و توانمندیهای داخلی انتخاب میشود.
انتخاب استراتژیهای سازمان به این صورت است که در ابتدا میزان سرمایه گذاری و فعالیتهای مربوط به آن گسترش میسازد و از استراتژی توسعه استفاده میشود. سپس نوبت به کاهش میزان سرمایه گذاری خواهد افتاد که مربوط به استراتژی کاهش است و در نهایت نیز میبایست ثابت نسبی در مورد میزان فعالیتها و سرمایه گذاری شرکتها داشت و وضع موجود باید حفظ شود.
در طرح برنامه ریزی استراتژیک جنرال موتورز هدف اصلی دنبال کردن فعالیتهایی است که جذابیت بیشتری دارند و شرکت نیز از عهده اجرای آن بر خواهد آمد.
شرکت این عقیده را دارد که اگر فعالیتی نه جذابیت دارد و نه توانمند است، اجرای آن میبایست حذف شود. در صورتی که جذابیت و فرصت محیطی وجود داشته باشد اما میزان توانمندی داخلی کم باشد نیاز است که از استراتژی بهبود توانمندی استفاده کرد. در صورتی که توانمندی وجود دارد اما از جذابیت و فرصت محیطی کمی برخوردار است میبایست استراتژی ایجاد جذابیت و فرصت محیطی ایجاد شود.
مدل برنامه ریزی استراتژیک پورتر:
در مدل برنامهریزی استراتژیک پورتر اولین موضوع متمایز سازی است. این روش میگوید میبایست محصولی متفاوت عرضه شود که کیفیت بینظیری دارد، طراحی بالایی برای آن در نظر گرفته است، عملکردی فوق العاده دارد و به طور طبیعی از نظر قیمت نیز در شرایط گرانی قرار گرفته است. این استراتژی به طور کلی بر پایه تحقیق و توسعه و نوآوری گام بر میدارد. عامل کلیدی دوم در مدل پورتر تعریف رهبری در هزینه است. به طوری که با کاهش قیمت محصول رقابت در وضعیت بهتری قرار بگیرد و شرکت از رقبای خود پیشی بگیرد.
هزینههای تولید در این زمینه کاهش پیدا میکند و به طبع قیمت محصول نیز کاهش مییابد. مزایای تولید نسبت به مقیاس بررسی میشود. فروش محصول در تعداد زیاد رخ می دهد و سود دهی بالاتر است.
تعریف تمرکز در راستای برنامه ریزی استراتژیک پورتر به صورتی است که یک بخش از بازار به شکل متمرکزتر بررسی شود و بهترین خدمات به این بخش ارائه شود. این استراتژی کسب و کارها را از یک بخش بزرگ به یک بازار کوچک خواهد رساند. این استراتژی با استراتژی های قبلی ترکیب می شود و در نهایت رهبری هزینه بر تولید مقیاس بررسی می شود.
چارچوب اصلی برنامه ریزی استراتژیک پورتر به این صورت است که ۵ نیروی رقابتی برای ورود و عدم ورود به صنعت جدید در نظر گرفته میشود. جمع این نیروها سبب جذابیت صنعت میشود. از سوی دیگر طراحی برنامه ریزی استراتژیک لیستی از عوامل قدرت یا ضعف را در هر صنعت مشخص میسازد. پس از آن امتیازبندی و تجزیه و تحلیل صورت میگیرد و برخی از مدلها مشخص یا تقویت میشود و حفظ در راستای تقویت مدلها شکل میگیرد.
جمع بندی:
در برنامه ریزی استراتژیک مهمترین رکن مدلسازی فرآیند و شبیه سازی روش های موجود در سازمان است که در نهایت بر اساس رویکرد و تجارت بررسی می شود. بهترین مدل برای برنامه ریزی و اجرای هدف نیز در سازمان ها وجود دارد که وابسته به هدف اصلی سازمان انتخاب می شود.
در مدل برنامه ریزی استراتژیک یک سری رویکرد رقابت پذیری وجود دارد که مجموعهای تعهدات را شکل میدهد و در نهایت نیز میتواند بازده بالاتری را فراهم سازد.