خلاصه کتاب
خلاصه کتاب چهار تمایل | The Four Tendencies
درباره نویسنده
خلاصه کتاب چهار تمایل | The Four Tendencies
اگر یک چیز وجود دارد که همه ما آن را به طور مشترک داریم، آن مورد مشترک این است که همه ما نیاز به اثرگذاری، ترغیب کردن، متقاعدکردن، آموزش دادن، فروختن یا آگاهی یافتن از اطراف خود داریم. هر آنچه که شما این موارد را مینامید، بههرحال شما نیاز به برانگیختن خود و دیگران دارید. برانگیختن برخی از افراد، نسبت به بقیه، برای شما دشوارتر است. چرا این اتفاق میافتد؟ شما باید چه کاری را متفاوت انجام دهید؟ ما حس میکنیم که یک روش برای همه متناسب نیست. اما چه روشی برای برای شما بهترین نتیجه را دارد؟
این کتاب درباره چهار گرایش ارتباطی انسانهاست و در دسته مهارتهای نرم میباشد. گرچن رابین، یکی از تاثیرگذارترین نویسندهها در زمینه ماهیت انسانی است، او از «کلاه شمشیربازی» یا قانون ماهیت انسانی پرده برداشته است. او دریافت که ما میتوانیم خودمان و دیگران را با نگاهی به تمایلات فرد در پاسخ به انتظارات، دستهبندی کنیم. چارچوب آگاهانه چهار تمایل او توضیح میدهد که چه عاملی به احتمال زیاد، برای انجام یک عمل به ما الهامبخشی میکند و چه عاملی این الهامبخشی را انجام نمیدهد.
حقیقت این است که اگر ما بخواهیم ارتباط برقرار کنیم، باید با زبان مناسب هر مخاطب صحبت کنیم. نه تنها پیام ما باید عملکرد بسیار تاثیرگذاری برای ما داشته باشد؛ بلکه باید آن پیام، شنونده را هم ترغیب کند.
کتاب چهار تمایل، صفحه 16
هنگامیکه شما تمایل ارتباطی خود را درک کردید، کشف تمایل دیگران را هم بیاموزید و در راهکار خود تغییرات ظریفی بدهید، دلسردی خود را کاهش خواهید داد و موفقیت خود را با تاثیرگذاری بر خود و دیگران افزایش خواهید داد. این روش تاکنون به میلیونها نفر کمک کرده که تغییری مداوم داشته باشند. ممکن است این راهکار، بتواند به شما کمک کند. در ذیل، خلاصهای از سه سخن گرانبهای برتر، از کتاب آمده است.
در ادامه شما نکات اصلی و مهم این اثر را در قالب خلاصه کتاب چهار تمایل | The Four Tendencies مطالعه میکنید.شما جز کدام دسته هستید؟
سوال ساده و قاطع این است : شما چگونه به انتظارات پاسخ میدهید؟ – کتاب چهار تمایل، صفحه 5
همه ما با دو دسته از انتظارات مواجه میشویم. انتظارات بیرونی، آنهایی هستند که دیگران از ما انتظار دارند و انتظارات درونی، آنهایی هستند که ما از خودمان انتظار داریم. بینش مهم گرچن، وابسته به پاسخ فرد به انتظارات درونی و بیرونی و قرار دادن فرد در یکی از چهار نوع دسته متمایز است.
برخلاف آنچه که حامیان ممکن است فکر کنند، بهترین یا بدترین تمایل وجود ندارد. شادترین، سالمترین و بهرهورترین افراد، افرادی از یک تمایل خاص نیستند. بلکه، آنها کسانی هستند که چگونگی مهار نقاط قوت تمایل خود، کنار گذاشتن ضعفها و ایجاد گونهای از زندگی را که برای آنها نتیجهبخش باشد، کشف کردند.
حامیان: ۱۹% از افراد را تشکیل میدهند و کسانی هستند که به راحتی به هر دو انتظارات بیرونی و درونی پاسخ میدهند.
پرسشگران: ۲۴% از افراد را تشکیل میدهند و در مورد همه انتظارات سوال میپرسند، در صورتی که باور کنند که به انتظار آنها، بها داده شده است (انتظارات آنها توجیه شده است)، آنها با آن انتظار روبهرو میشوند. بنابراین در واقع، تنها به انتظارات درونی پاسخ میدهند.
متعهدان: ۴۱% از افراد را تشکیل میدهند. آنها به راحتی به انتظارات بیرونی پاسخ میدهند، اما در رویایی با انتظارات درونی چالش دارند.
طغیانگران: ۱۶% از افراد را تشکیل میدهند. آنها در برابر تمام انتظارات بیرونی و درونی، به طور یکسان مقاومت میکنند.
«بر اساس خرد، تجربه و خودشناسی که از کتاب چهار تمایل ارتباطی بدست آوردیم؛ میتوانیم از زمان خود، پربارتر استفاده کنیم، تصمیمات بهتری را بگیریم، از استرس کمتری رنج ببریم، سالمتر بمانیم و ارتباط موثرتری با دیگر افراد برقرار کنیم.» – کتاب چهار تمایل، صفحه 13
تمایل همسر شما چیست؟ همکار شما؟ مشتری شما؟ خودتان؟ به بیش از میلیونها نفری بپیوندید که از آنها امتحان کوچکی در این سایت گرفته شده است تا کشف کنند که جز کدام دسته هستند.
اگر هرکسی در زندگی ما، فقط یک امتحان را بگیرد و نتیجه را به ما گزارش دهد، جذاب نخواهد بود؟ در غیاب این، شما تنها برای شنیدن و نظاره کردن، ماندهاید. یک سوال کلیدی وجود دارد که دری را به روی دانش گسترده باز میکند. عمل به این دانش، میتواند نتایج را دگرگون کند.
«چگونه این فرد به انتظارات پاسخ میدهد؟»
به فردی فکر کنید که شما باید روی آن اثر بگذارید. چگونه آن فرد به انتظارات (درونی و بیرونی) پاسخ میدهد؟ به طورخلاصه:
حامیان، میخواهند بدانند که چه کاری باید انجام شود. پرسشگران، توجیه میخواهند. متعهدان، به مسئولیت نیاز دارند. طغیانگران، آزادی میخواهند تا هر کاری را به شیوه خودشان انجام دهند.
«یکی از بزرگترین چالشهای زندگی روزانه این است: چگونه من افرادی را (که شامل خودم هم میشود) برای انجام کارهایی که میخواهم، به دست بیاورم؟ کتاب چهار تمایل، این وظیفه را بسیار بسیار آسان کرده است.» – کتاب چهار تمایل، صفحه 18
برای من، یادگیری این تمایلات، بینشهای جدید و باورنکردنی را به ارمغان آورد. چرا که متوجه شدم استراتژیهای تاثیرگذار و خاصی، روی عدهای از مردم کار میکند و برای دیگران کار نمیکند. اکنون، من متوجه این موضوع میشوم. ابتدا، ما نیاز به شناسایی تمایل ارتباطی شخص داریم و سپس، باید تغییرات ظریفی را در واژگان به وجود بیاوریم، به طوریکه درخواستهای ما جذابتر شوند.
اجازه دهید این طرز تفکر را برای مسئله «چرا مردم ممکن است ورزش کنند» به کار ببریم. یک حامی، ورزش میکند، زیرا در لیست وظایف روزانه او قرار دارد. یک پرسشگر، در مورد فواید سلامتی آن صحبت میکند. یک متعهد، یک یار ورزشی دارد که منتظر اوست. و طغیانگر ورزش میکند، زیرا احساس میکند که آن را دوست دارد.
من به متخصصان داروسازی، نحوه تعامل بهتر با متخصصان مراقبت از سلامتی را آموزش میدهم تا نتایج بهتری را برای بیمار ایجاد کنند. اغلب، متخصصان داروسازی فکر میکنند :«اگر من این شواهد باورنکردنی را به صورت کاملا منطقی به اشتراک بگذارم، سپس دکتر عادتهای خودش را تغییر خواهد داد و نتایج بهتری برای بیمار ایجاد خواهد شد! روبین پیشنهاد میدهد ما به این نتایج، از طریق تمایلات آنها (و نه تمایلات خودمان) دست پیدا میکنیم.»
نمونهای از تاثیرگذاری پزشکان را روی بیماران ببینید که از آنها میپرسند آیا سیگار استعمال میکنند یا نه؟ (نتایج این پرسشها در بسیاری از افرادی که ترک کردهاند، اثبات شده است.) اگر من از پزشکی بخواهم تا این کار را انجام دهد، من در ابتدا باید به نوع تمایل او توجه کنم و سپس روش کاری خودم را تغییر دهم. برای مثال:
حامیان – به یاد داشته باشید، آنها کار درست را انجام خواهند داد.
برای نمونه: «شواهد نشان میدهد که کار درست و بهترین کار که برای هر بیماری انجام میشود این است که از آنها بپرسیم آیا سیگار میکشند یا نه؟ این کار، موجب افزایش X درصدی در نرخ ترک سیگار میشود. آیا شما از هر بیمار این سوال را میپرسید؟»
پرسشکنندگان – به یاد داشته باشید که این دسته از افراد عاشق کارایی و سفارشیسازی، اعتبارنامه، برهان و دادههای کلیدی هستند، اما دوست ندارند مورد سوال قرار بگیرند.
برای نمونه: «من شواهدی دارم که ممکن است به کارایی بیشتر شما کمک کند. در فاصله یک دقیقه، پرسیدن یک سوال میتواند احتمال بیماران در معرض ترک سیگار را بسیار زیاد افزایش دهد. گرچه این کار را در ابتدا یا پایان ملاقات با آنها انجام دهید؛ البته، شما بیماران خود را بهتر میشناسید، که انجام این کار به شما و چرخه کاری شما بستگی خواهد داشت.»
متعهدان – به یاد داشته باشید که آنها به مسولیتهای بیرونی، پاسخ میدهند.
برای نمونه: «یکی از بهترین روشهایی که شما با آن میتوانید به بیمار خود خدمت کنید، این است که از او این یک سوال ساده را بپرسید. چه زمانی شما نشان میدهید که به آنها اهمیت میدهید و در حال مراقبت از آنها هستید، آنها به این سوال پاسخ خواهند داد. اگر شما این سوال را نپرسید، یک فرصت بسیار ساده و آسان را برای ایجاد یک تمایز بزرگ در بیمار خود و در زندگی اعضای خانواده آنها از دست دادهاید. اگر این موضوع برای شما اهمیت دارد، من چگونه در یادآوری این موضوع، به شما میتوانم کمک کنم؟»
طغیانگران – به یاد داشته باشید که آنها میخواهند در خط مقدم قرار بگیرند، کار خود را انجام دهند. اطلاعات، پیامدها و انتخابها را با آنها به اشتراک بگذارید. اما به آنها نگوییدکه چه کاری انجام میدهید.
برای نمونه: «من میدانم که شما دوست دارید در خط مقدم قرار بگیرید. ما تعدادی تحقیق واقعا جالب را دیدهایم. آنچه که تحقیقات نشان میدهد، این است که پزشکانی که از بیماران خود میپرسند آیا آنها سیگار میکشند یا نه، این نتیجه را میبینند؛ پزشکانی که این سوال را نمیپرسند، این نتایج را میبینند. من میتوانم این مطالعه را به شما واگذار کنم. نتیجه آن، کاملا بستگی به شما دارد.»
در خاتمه، شما چگونه روی هر تمایل ارتباطی، برای تغییر عقیده آنها تاثیر خواهید گذاشت؟
حامیان – او تاکنون عقیده خود را تغییر داده است.
پرسشکنندگان – چرا شما به این تغییر عقیده نیاز دارید؟
متعهدان– از او درخواست کنید تا عقیده خود را تغییر دهد.
طغیانگران – خودتان این تغییر عقیده را انجام دهید.
و در نهایت، یک مثال جالب برای به کار گیری این روشها: درحالیکه مطالعه کتاب «چهار تمایل» واقعا همانچیزی است که شما باید انجام دهید (حامیان) و دلایل بسیار فوقالعاده ای برای انجام آن وجود دارد (پرسشکنندگان)، من از شما تقاضا میکنم تا به خاطر افرادیکه پیرامون شما هستند، تلاش کنید (متعهدان) اما درحقیقت، این موضوع کاملا به شما بستگی دارد. اگر احساس میکنید که به آن علاقه دارید، این کار را انجام دهید (طغیانگران)!
ممنون از خلاصه خوب تون