شاید این سوال ذهن شما را نیز درگیر کرده باشد که “آیا اهداف کششی (Stretch Goals) انگیزهدهنده و تشویقکننده هستند یا سرسخت و مأیوسکننده؟” این موضوع یک بحث همیشگی بین افراد است و پاسخ سادهای برای آن وجود ندارد. اما، اگر میخواهید اهداف کششی را در کار و سازمان خود بگنجانید، استفاده از آنها با OKR (اهداف و نتایج کلیدی) یک روش عالی است.
در حقیقت، به طور معمول از اهداف و نتایج کلیدی به همراه اهداف کششی و امتیازدهی OKR، برای انگیزه دادن به افراد و رسیدن به اهداف بالاتر، استفاده میشود. بهترین امتیاز برای استفاده از OKRها، در محدوده ۶۰-۷۰٪ اهداف اصلی سازمان شماست. به این معنی که ۶۰ تا ۷۰ درصد اهدافی که در OKR سازمان خود تدوین کردهاید محقق شود. امتیاز پایینتر از این ممکن است به این معنی باشد که سازمان شما به اندازه کافی در رسیدن به اهداف تدوین شده خوب عمل نکرده است.
اندازهگیری اهداف
گاهی کسب امتیاز بالاتر ممکن است به این معنی باشد که اهداف کششی، به اندازه کافی سطح بالا تنظیم نشدهاند. با مقیاس ۰/۰ – ۱/۰ گوگل، انتظار میرود به طور متوسط ۰/۶ تا ۰/۷ از تمام OKRها محقق شود.
در واقع اهداف کششی در OKRها برای ترغیب سازمان به کشش بیشتر و فتح قلههای جدید تنظیم شدهاند و اگر امتیاز ۱ یا ۱۰۰ درصد را در OKR کسب میکنید به این معناست که این اهداف به اندازه کافی کششی نبوده و در حد توان شما تنظیم شدهاند.
اما چالش اینجاست که اکثر شرکتهایی که حتی سعی میکنند در OKR خود اهداف کششی را بگنجانند، با شکست روبرو میشوند. تعیین هدف، یک اصل مهم و نیازمند شناخت کافی از مسیر اصلی کار شماست.
اهداف کششی (یا بلند پروازانه) به عنوان سوخت رشد برای هر سازمانی عمل میکنند. با ترس از شکست، بسیاری از شرکتها از تعیین اهداف چالشی فرار میکنند. در ادامه این مقاله به این موضوع بیشتر میپردازیم که منظور ما از اهداف کششی و بلند پروازانه دقیقا چیست.
اهداف کششی (Stretch Goals) چیست؟
اهداف کششی توسعه جاهطلبانهای برای اهداف استاندارد شما هستند. آنها به دلیل اجرای موفقیتآمیز OKR در شرکتهای Fortune 500 مانند گوگل، آمازون و سایر غولهای این صنعت، در جهان در حال رشد سریع شناخته شدند. برای پیادهسازی اهداف کششی در سازمان، باید از منطقه راحتی خود خارج شوید. به عنوان یک شرکت نوپا، ابتدا باید تصمیم بگیرید که “اهداف شرکت شما چیست”. بعدا، این اهداف اصلی را با اهداف کششی خود همسو کنید.
به طور کلی اهداف کششی دو نوع است: Roofshots و Moonshots
Roofshots
این دسته شامل اهدافی است که برای تعیین اهداف در استارتاپها به کار میروند و کوتاهمدت هستند . این اهداف بسیار تأثیرگذار و چالش برانگیز بوده و به دلیل کوتاهمدت بودن، نتیجه آنها قابل مشاهده است. در حالی که در کنار این اهداف، بهرهوری و کارایی تیمها در هنگام راهاندازی افزایش مییابد، در صورت استفاده دقیق، Roofshots میتوانند رشد قابل ملاحظهای را به همراه داشته باشند.
Moonshots
از طرف دیگر، Moonshots اهداف کششی طولانی مدت هستند. آنها به عنوان اهداف غیرممکن در کوتاهمدت و به صورت سالانه در نظر گرفته میشوند. Moonshots تأثیر طولانیمدت دارند و از این رو در ابتدا کاملا غیرممکن به نظر میرسند. با این حال، در پایان، ارزش برنامهریزی و توجه به آنها را درخواهید یافت.
اگر به تازگی کار خود را شروع کردهاید، باید بر روی Roofshots تمرکز کنید و یک هدف کوتاهمدت (اما مهم) را در OKR خود بگنجانید. این مسئله به شما کمک میکند تعادل بین انتظارات فعلی و آینده را حفظ کنید. برای پیشرفت کار، نباید هر هدفی را انتخاب و به سمت آن حرکت کنید. شما باید روی موفقیت مداوم و درازمدت رشد خود، متمرکز شوید.
اهداف کششی شامل برداشتن یک قدم جلوتر از آنجائی که امروز هستید، در آینده شماست. شما باید تفاوت بین اهداف چالشبرانگیز و غیرواقعی را درک کنید. معمولا افراد وقتی در یک استارتآپ کار میکنند انگیزه بالایی دارند و نباید با تعیین اهداف غیرممکن، روحیه آنها را بر هم بزنید.
سازمانها به آزمایش و خطای زیادی احتیاج دارند، مطمئن شوید که اهداف شما نیز بخشی از آن هستند. فقط به این دلیل که تعیین اهداف یکسان برای شخص دیگری مفید بود به آنها پایبند نباشید. آنها را مطابق با آنچه که برای شما بهتر است، تغییر دهید.
تعیین اهداف کششی
مانند هر رویکردی به کسب و کار، شما پیشنهادی از سوی کارشناسان در مورد چگونگی استفاده از روش مناسب در سازمانتان پیدا خواهید کرد، اما پس از آزمایش، فرصتهایی را برای بهبود در سازمان مشاهده خواهید نمود. در واقع، شما این روشها را از آن خودتان خواهید کرد.
این مسیر در برخورد با اهداف کششی نیز به همین طریق کار میکند. در اینجا دو رویکرد مشاهده شده است:
نتیجه سخن
جنبه جذاب اهداف کششی این است که میتوانید آنها را به همان اندازه که میخواهید، بزرگ کنید یا برای تیم خود واقعبینانه نگه دارید. در هر صورت، شما از آنچه که به صورت عملی انجام میدهید، موارد زیادی را خواهید آموخت. زیرا فارغ از اینکه از چه راهی استفاده کنید، موارد زیادی برای نتیجهگیری خواهید داشت.