هرچه اطلاعات بیشتری درباره فعالیتهای بازاریابی خود جمعآوری کنیم، موانع بیشتری را کنار خواهیم زد تا به موفقیتهای بیشتری نیز دست پیدا کنیم. انتشار مقالات، ارسال پیام و تبلیغات در شبکههای اجتماعی از جمله فعالیتهایی است که هر کسب و کار میتواند با یک یا چند روش آنها را ردیابی و اندازهگیری کنند تا در رسیدن به اهداف خود، مسیر مشخصی را هموار کند.
دلیل ارزشمندی این معیارها
لیست معیارهای همراه با هر فعالیت بازاریابی کوتاه نیستند. به عنوان مثال، بازاریابان ایمیل مارکتینگ میتوانند بر معیارهایی مانند list churn (لیست ریزش) متمرکز شوند، اما همچنین میتوانند بر روی تعداد کاراکترهای مورد استفاده در یک موضوع نیز (با توجه به نرخ باز بودن آنها) تمرکز کنند. بازاریابان رویداد (Event marketers)، میتوانند بر روی معیارهایی مانند تعداد کل ثبت نام کنندگان و همچنین بر گزارش حضور واقعی افراد در رویداد خود، تمرکز کنند.
مدیران شبکههای اجتماعی همچنین به دادههای غیرقابل توصیف دسترسی دارند. افزایش پستها به معنای افزایش دادههای موجود برای ردیابی است. زمانی که درک کنید کدام یک از این معیارها برای پیشرفت کسب و کار شما بسیار مهم است، عملکرد تیم بازاریابی شما در صفحات اجتماعی بیشتر میشود.
۱۰ معیار اندازهگیری شبکههای اجتماعی برای پیگیری ضروری است
- آگاهی از برند (Brand awareness)
- نرخ مشاهده (Reach)
- نرخ رشد مخاطب (Audience growth rate)
- سهم صدا (Share of voice)
- میانگین نرخ تعامل (Average engagement rate)
- نرخ میزان ویروسی شدن (Virality rate)
- نرخ تشدید (Amplification rate)
- نرخ کلیک (Click-through rate)
- نرخ تبدیل (Conversion rate)
- نرخ پرش (Bounce rate)
پیشبرد مهمترین معیارها (در کنار حذف هر آنچه ضروری نیست) و یافتن نقطه تمرکز برای هر مدیر رسانههای اجتماعی بسیار مهم است تا ثابت کند استراتژی آنها نه تنها موثر نیست، بلکه همچنین برای بهبود این استراتژی برای آینده برنامههایی نیز دارند.
چگونه موفقیت در شبکههای اجتماعی را بسنجیم؟
برای جلوگیری از مدفون شدن در صفحات گسترده، با حجم عظیم اطلاعاتی که نمیتواند با یک رابط سست به هم مرتبط شود، این توصیه را دنبال کنید: “بدانید چه چیزهایی به هم مرتبط هستند”.
اندازهگیری فعالیتهای بازاریابی در شبکههای اجتماعی به این معنا نیست که تصویر گرافیکی شما چقدر زیبا باشد یا غلطهای نوشتاری را کمتر انجام دهید. این مسئله نحوه فعالیتهای شما در دستیابی به اهداف بزرگتر تیم بازاریابی و در نتیجه کل کسب و کار را در نظر دارد.
سوال مهم
این سوال را در نظر بگیرید که: اگر مجبور باشید خود را محدود کنید و پنج معیار را به مدیر خود گزارش دهید تا آنها تجزیه و تحلیل کند، کدام یک از آنها را نشان میدهد؟
تنظیم محدودیتها و اعمال آنها به عنوان یک تمرین، میتواند به یک بخش قابل فهم و مختصر از داشبورد بازاریابی شما تبدیل شود. درست همان چیزی که مدیر شما احتمالا رویای آن را دارد. بهترین کار این است که معیارهای رسانه اجتماعی خود را به شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) اصلی سازمان متصل کرده و با اهداف کسب و کار خود، هماهنگ شوید.
درادامه این مقاله، برخی از متداولترین معیارهای بازاریابی در شبکههای اجتماعی را با توجه به مراحل سفر مشتری، از نظر خواهیم گذراند. اندازهگیری این معیارها میتواند به شما کمک کند تا ثابت کنید استراتژی اجتماعی ارائه شده توسط شما (به عنوان یک بازاریاب) برای دستیابی به بهترین نتیجه در سازمان، طراحی شده است.
معیارهای آگاهی
اولین مرحله از سفر مشتری، یعنی آگاهی از کار شما، زمانی رخ میدهد که مشتریان بالقوه شروع به درک این مسئله میکنند که آیا مشکلی که دارند، با کسب و کار شما برطرف میشود یا نه. این که آیا آنها تجربه بدی با یک برند داشتهاند و به دنبال تغییر کاربری هستند یا برای اولین بار به مشکلی پی بردهاند و به دنبال راهحل هستند، باید برای شما مهم باشد.
این افراد اغلب وقت خود را برای تحقیق در مورد مسئله و راهحل آن میگذارند. هنگام جستجوی پاسخ، چند نفر از این افراد در شبکههای اجتماعی با برند شما روبرو میشوند؟
آگاهی از برند
آگاهی از برند توجهی از طرف مخاطب است که برند شما طی یک دوره به آن توجه میکند. توجه به یک بازاریابی شبکههای اجتماعی میتواند به معنی زیر باشد:
- اشارات (Mentions)
- اشتراک گذاریها
- لینکدهیها
- ایمپرشن (Impressions)
- نظرات
این موضوع همچنین میتواند به معنای ترکیبی از برخی موارد فوق باشد. اگر این معیار را اندازهگیری میکنید، مهم است که تعریف “توجه مخاطب (attention)” را در طول فرآیند گزارشدهی، از روز اول، ثابت نگه دارید.
به عنوان مثال
توجه داشته باشید که پستهای شما در سه ماهه دوم شما در مجموع ۱۵۰۰ لایک و ۶۰۰ نظر را دریافت کرده است. در مقابل ۱۰۰۰ لایک و ۳۰۰ نظر در سه ماهه اول شما میتواند به عنوان مدرکی برای افزایش آگاهی از برند، در رسانههای اجتماعی شما استفاده شود.
در کنار این مسئله، “ثبات” نیز در میان معیارهایی که شما برای نشان دادن “آگاهی از برند” انتخاب میکنید، بسیار مهم است. انتخاب اندازهگیری نظرات در یک دوره گزارش و برداشتها در دوره دیگر، نتیجهگیری برای مدیریت را بسیار دشوار میکند، البته اگر غیرممکن نباشد.
نرخ مشاهده
این معیار، همان چیزی است که به شما میگوید، بعد از انتشار پستی که داشتهاید، چه تعداد افراد آن را دیدهاند. در اصل برای شما بیشتر توضیح میدهد که حضور برندتان در هر شبکهای که مخاطبان فعال شما را در خود دارد، با چه میزان از موفقیت رو به رو است.
اگرچه به ظاهر مهم نیست، اما عواملی مانند زمان و حتی هفتهای که پست خود را ارسال میکنید، میتوانند این میزان را به شدت کم یا زیاد کنند. البته توجه داشته باشید که ویژگیهای تجزیه و تحلیل در شبکههایی مانند فیس بوک و اینستاگرام، قادر به تخمین روزها و ساعاتی هستند که مخاطبان شما بیشترین فعالیت را دارند.
به این دادهها توجه کنید و روزها و زمانهایی را که برای ارسال پست انتخاب میکنید، یادداشت نمایید. شاید به نظر بیاهمیت برسند، اما هرچه مخاطبان خود را بیشتر گسترش دهید، وظیفه خود را به عنوان بازاریاب شبکههای اجتماعی بهتر انجام دادهاید. درک این معیار و بهرهگیری از دادههای موجود در دستان شما میتواند در کمترین زمان، تسلط شما برا کار را بیشتر کند.
نتیجه سخن
معیارهای بازاریابی در شبکههای اجتماعی فراوان هستند و انتخاب فقط چند مورد دشوار است. در نظر داشتن اهداف کسب و کار خود و بکار بردن اینکه کدام معیارها بیش از سایرین وزن دارند، میتواند به شما کمک کند تا معیارهایی را که گزارش میکنید، جمع آوری کرده و در راستای رسیدن به اهداف خود تلاش کنید. علاوه بر این، سعی نکنید با طراحی معیارهای پیچیده خود را سردرگم کنید، اگرچه تعداد آنها زیاد است، اما تأثیر کمی دارند.