با افزایش کار از راه دور، افراد بیشتر از هر زمان دیگری میخواهند به یک فریلنسر (Freelancer) تبدیل شوند و فریلنسرینگ (Freelancing) را شروع کنند. با افزایش میل به کار از راه دور و مستقل از مکان، شروع فریلنسرینگ به یک چشمانداز جذاب برای امرار معاش تبدیل شده است. خوشبختانه، در این روزها تبدیل شدن به یک فریلنسر از همیشه آسانتر است.
نه تنها تبدیل شدن به یک فریلنسر بیش از هر زمان دیگر محبوبیت دارد، بلکه شرکتها به راحتی اقدام به استخدام فریلنسر میکنند. زیرا بسیاری از کسبوکارها از راه دور قابل انجام بوده و شرکتها نیازی به ارائه مزایای مالی یا بهداشتی همانند کارمندان تمام وقت برای فریلنسرها ندارند. بنابراین شاید وقت آن رسیده باشد که خود اشتغالی داشته باشید و یک کار فریلنسری را شروع کنید. اجازه دهید در مورد اینکه چگونه شما میتوانید خیلی سریع و با بودجه کم، فریلنسرینگ را شروع کنید، صحبت کنیم.
۱٫ اهداف خود را برای فریلنسرینگ تعریف کنید
همه چیز با دانستن اهداف شما برای راهاندازی فریلنسرینگ شروع میشود. اگر مقصدی نداشته باشید، سوار اتومبیل خود نمیشوید و رانندگی را شروع نمیکنید. همچنین نباید فریلنسرینگ بدون مقصد را شروع کنید. حرکت بدون اطلاع از مقصد، دشوار است. زیرا باید بدانید به چه جهتی حرکت کنید. تنظیم اهداف، این مقصد را برای شروع کار فریلنسینگ شما فراهم میکنند.
چرا میخواهید فریلنسینگ را شروع کنید؟
سیمون سینک به خاطر سخنرانی TED خود که مخاطبان را به “شروع با چرا” دعوت کرد، مشهور است. او معتقد است “هر روز باید انگیزه خود را برای یافتن مشتری و انجام کارهای استثنایی برای آنها حفظ کنید و اولین قدم درک “چراهای” خود شماست”.
- در وهله اول چرا میخواهید یک فریلنسر شوید؟
- برای ایجاد مقداری درآمد در کنار کار اصلی خود؟
- میخواهید فریلنسرینگ درآمد تمام وقت شما شود؟
- چقدر زمان برای این مهم صرف خواهید کرد؟
دلیل اینکه میخواهید یک فریلنسر شوید راهنمای شما برای موفقیت یا عدم موفقیت خواهد بود. در ابتدا بهتر است فریلنسرینگ را به صورت نیمهوقت یا به صورت یک کار جانبی در کنار شغل دیگر خود، شروع کنید. اشتغال آزاد به صورت نیمهوقت یا به صورت همزمان با کار دفتری، روشی عالی برای شروع است. وقتی فشار کمتری برای درآمدزایی فوری وجود دارد، میتوانید با توجه به نوع کاری که انجام میدهید و مشتریانی که برای آنها کار میکنید، زمان برای فکر بیشتری داشته باشید.
فریلنسینگ اغلب از اعتماد و روابط مشتری ساخته میشود و شکلگیری این روابط زمانبر است. بنابراین اگر فریلنسرینگ را به صورت نیمهوقت یا کنار کار دیگری شروع میکنید، به خود زمان میدهید تا روابط مهمی را که برای ایجاد یک فریلنسرینگ به صورت تمام وقت در زندگی نیاز دارید، ایجاد کنید.
جهش برای شروع فریلنسرینگ به صورت تمام وقت
اگر میخواهید به قسمتهای عمیق کار بروید و تمام وقت به یک فریلنسر تبدیل شوید، ایده شما عالی است. همیشه رئیس خود بودن بهترین ایده ممکن است. اگر این هدف شماست، باید محاسبه کنید که برای تأمین هزینههای زندگی خود چه میزان درآمد لازم دارید. منظور ما تمام هزینههای زندگی شما از جمله مالیات، بیمه درمانی و حتی بازنشستگی است.
اگر قبضهای فوری برای پرداخت یا حتی بدهی دارید، باید میزان آن درآمد را داشته باشید تا در حفره عمیقتری فرو نروید. ممکن است در ماه یک نتوانید به این عدد برسید، اما دانستن اینکه هدف درآمد شما چیست به شما کمک میکند تا در اسرع وقت به آنجا برسید.
۲٫ انتخاب کنید که با کدام مهارتها فریلنسرینگ را شروع می کنید
چه بخواهید به صورت تمام وقت کار کنید چه به صورت پارهوقت، کسبوکار شما براساس مهارتهای منحصر به فردی که شما ارائه میدهید، ساخته خواهد شد. این مهارتها بزرگترین سرمایه شما هستند. بنابراین مرحله اول شناسایی مهارتهای مختلفی است که در طول این سالها ایجاد کردهاید. به دنبال مهارتهایی باشید که افراد دیگر ممکن است نداشته باشند و میخواهند برای استفاده از آنها به شما پول بدهند. با یک صفحه ساده شروع کنید. در ستون اول، لیست مهارتهای جداگانهای که فکر میکنید مهم هستند، بنویسید.
با مهارتهای کسبوکارها قبلی خود، فریلنسرینگ را شروع کنید
آسانترین کار این است که با تمام مهارتهایی که قبلا به عنوان اهرم برای پیشرفت کار خود استفاده کردهاید، شروع کنید. مهم نیست شغل تمام وقت باشد یا نیمه وقت، تا زمانی که حقوق دریافت میکنید. اگر کارفرمایی مایل بود برای انجام آن کار به شما پول بپردازد، این احتمال وجود دارد که در این کار مهارت کافی داشته باشید. این مهارتی است که شما میتوانید برای راهاندازی کسبوکار خود از آن استفاده کنید.
به چند شغل آخر خود فکر کنید. برای انجام این کارها به شما چه مبلغی پرداخت میشد؟ خودتان را محدود نکنید. ممکن است این لیست شامل خدمات مشتری، طراحی گرافیک، عکاسی یا مدلسازی مالی باشد. اگر این نقشها به خلاقیت یا استفاده از یک نرمافزار خاص احتیاج داشتند، آن موارد را ذکر کنید. حتی به احتمال زیاد کسی مایل است هزینه نکرده و خود این مهارت را بیاموزد. برخی از نمونههای نرمافزاری متداول میتوانند Adobe Photoshop ،Figma ،Sketch ،Microsoft PowerPoint ،Microsoft Excel و غیره باشند.
با مهارتهای خارج از شرح شغل خود، فریلنسرینگ را شروع کنید
وقتی به کارهای قبلی خود فکر میکنید، خود را محدود به شرح وظایف یا مسئولیتهای اصلی نکنید. در بیشتر کسبوکارهای تمام وقت، کارمندان در حال انجام کارهایی هستند که در اصل در شرح شغل آنها نبوده است. به عنوان مثال، اگر مسئولیت اجرای حسابهای شبکههای اجتماعی یک شرکت را بر عهده داشتید، احتمالا مهارت نوشتن را نیز کسب کردهاید.
بنابراین به جای اینکه فقط به مهارتهای خود در شبکههای اجتماعی فکر کنید، ممکن است برای کارهای نوشتن متن یا بازاریابی نیز مناسب باشید. هر مهارت خاصی را به لیست اضافه کنید. هرچه مهارت بیشتری بتوانید نام ببرید، بهتر است.
با استفاده از سرگرمیها و مهارتهای خودآموزی، فریلنسرینگ را شروع کنید
مهارتهای شما فقط به کاری که به شما محول شده است، محدود نمیشود. بلکه فراتر از چیزهایی که قبلا انجام دادهاید، به چیزهایی که خودتان آموختهاید یا حتی سرگرمیهای خود فکر کنید. صرف اینکه دوست دارید این کار را انجام دهید، چه کاری را صرف میکنید؟ به همه چیز فکر کنید.
به عنوان مثال، اگر تمبر جمعآوری کنید، احتمالا یک محقق قوی و سازمانیافته هستید و حتی ممکن است در مذاکره مهارت داشته باشید. باز هم، در این مرحله، هرچه مهارت بیشتری بتوانید لیست کنید، بهتر است.
لیست مهارتهای خود را محدود کنید
هنگامی که لیست تمام مهارتهایی که در خود دیده بودید، آماده شد، اکنون میتوانیم لیست را محدود کنیم. ابتدا لیستی را که میخواهید با استفاده از آن بیشترین دستمزد را دریافت کنید در اولویت قرار دهید. میتوانید یک ستون جدید در صفحه گسترده خود ایجاد کده و آنها را به ترتیب رتبهبندی کنید. آرزو داشتن خوب است. اگر به خود شما بستگی داشته باشد (و همینطور است)، میخواهید برای انجام هر روز به شما چه مبلغی پرداخت شود؟
کمی تحقیق کنید
وقتی صحبت از فریلنسینگ میشود، داشتن یک رقیب چیز خوبی است. اگر افراد مستقل دیگری که قبلا در ازای کارهایی که تصمیم گرفتهاید انجام دهید، حقوق دریافت نمیکنند، احتمال دارد که پول زیادی در آن محدوده کسبوکار ساخته نشود. با استفاده از پنج مهارت برتری که شناسایی کردهاید، به جستجوی فریلنسر در سایتهایی مانند Upwork یا Fiverr بپردازید.
در یک ستون دیگر، انتهای کم و زیاد آنچه که سایر فریلنسرها در هر ساعت یا هر پروژه پرداخت میکنند را یادداشت کنید. اگر هیچ کس با استفاده از مهارت دلخواه شما درآمد با کیفیتی کسب نمیکند، مورد دوم یا سوم را بررسی کنید و موارد دیگر را ادامه دهید تا زمانی که مهارتی را پیدا کنید که به مردم پول واقعی پرداخت میشود.
۳٫ مشتریهای هدف خود را تعریف کنید
هنگامی که مهارتهایی را شناسایی کردید که بیشترین سود و لذت را برای شما خواهند داشت، وقت آن است که به این فکر کنید که چه کسی برای استفاده از آنها به شما پول میدهد. بسیاری از فریلنسرها در اینجا نمیتوانند عاقلانه تصمیم بگیرند. آنها فریلنسینگ را شروع میکنند و چنان از فروش میترسند که هر مشتری برای انجام هر کاری، به آنها مبلغی را پیشنهاد میدهد. مثل آن فریلنسرها نباشید.
به مشتریان ایدهآل خود فکر کنید
به مهارتهایی که برای راهاندازی کسبوکارها آزاد انتخاب کردهاید، فکر کنید. چه کسی به آن نوع کمک نیاز دارد؟ میخواهید با چه کسی کار کنید که به آن نوع کمک نیاز دارد؟ به عنوان مثال میتوان به کسبوکار کوچک، موسسات غیرانتفاعی، رستورانها اشاره کرد.
این مسئله را بیش از حد ایدهآل نکنید
با جریان آگاهی شروع کنید. میخواهید با چه کسی کار کنید؟ یک سند یا دفترچه خالی را باز کنید و شروع به نوشتن کنید. اکنون وقت آن است که با مشتریان ایدهآل خود بیشتر آشنا شوید و از دستههای مختلف جدا شوید. استفاده از تجربیات “صاحبان کسبوکارهای کوچک” ممکن است یک شروع باشد، اما اجازه دهید عمیقتر از آن باشیم.
مشکلاتی که مشتریان با آن روبرو هستند چیست؟ داستان آنها چیست؟
شاید این مورد یک کسبوکار الکترونیکی باشد که به وبسایت زیباتر نیاز دارد. شاید آنها نویسندگانی هستند که بیش از حد مشغول اجرای رسانههای اجتماعی خود هستند. شما میخواهید آنقدر خاص باشید که در واقع بتوانید آن شخص (مشتری ایدهآل) را در ذهن خود تجسم کنید. این مسئله ممکن است به شما کمک کند تا درباره یک شخص یا شرکتی که قبلا با آن آشنا بودهاید، فکر کنید و توضیحات اصلی خود را از آنچه در مورد آنها میدانید، پایهگذاری کنید. این کار بررسی پروفایل مشتری نامیده میشود.
برای نمونه: مایکل، مشتری ایدهآل خود را به عنوان “یک استاد دانشگاه بیکار که یک ولوو بسیار بسیار کارکرده را رانندگی میکند” توصیف میکند. شما باید به همان اندازه در مورد پروفایل مشتری خود دقیق باشید. اگر فکر میکنید مشتریهای هدف شما چند پروفایل متفاوت دارند، هر یک از آنها را جداگانه توصیف کنید.
آیا نوشتن پروفایل مشتری کاری منطقی است؟
برای اینکه این پروفایل ارزش سرویسدهی داشته باشد، باید چند مورد درست باشد. از خودتان بپرسید:
- آیا این مشتری از مشکل خود مطلع است و به دنبال کمک است؟
- آیا این مشتری توانایی پرداخت کمک شما را دارد؟
در غیر این صورت، ممکن است لازم باشد که به صفحه لیستهای خود برگردید. بعضی اوقات، افرادی که میخواهیم بیشتر به آنها کمک کنیم، توانایی پرداخت هزینه کمک ما را ندارند و یا حتی نمیدانند که به آن نیاز دارند. بسیاری از مردم دریافتند که آنها میخواهند با موسسات غیرانتفاعی یا شرکتهای نوپا کار کنند، اما این مشتریان اغلب بودجه زیادی برای کار ندارند. شاید بتوانید کسی را متقاعد کنید که به کمک شما نیاز دارد. اما شروع فریلنسرینگ با کار با افرادی که از قبل نمیدانند که به کمک نیاز دارند، کار بسیار سختتری است. کار خود را از همین ابتدای امر پیچیده نکنید.
افراد واقعی و شرکتهای واقعی را شناسایی کنید
اکنون که توضیحات تئوری پروفایلهای مشتری خود را دارید، اجازه دهید منطقی باشیم. اگر میتوانستید با هر شخص یا شرکتی در جهان متناسب با پروفایلهای توصیف شده خود کار کنید، چه کسی را انتخاب میکردید؟ صفحه جدیدی از “مشتریان رویایی” خود ایجاد کنید.
ممکن است فکر کنید این کار احمقانه است که نام شرکتهای معروف مانند دیزنی یا افراد مشهوری مانند لبرون جیمز را وارد کنید، اما آنها را یادداشت کنید. هر چیزی ممکن است، اما تنها در صورتی که به خودتان اعتقاد داشته باشید و برای رسیدن به آن تلاش کنید.
نوشتن لیست خود را متوقف نکنید تا زمانی که حداقل ۵۰ مشتری رویایی خود را در لیست وارد کنید. اگر واقعا جدی هستید، نام ۱۰۰ نفر را یادداشت کنید. اولین قدم برای کار واقعی با مشتریان رویایی این است که تشخیص دهید میخواهید با آنها کار کنید. سپس، با گذشت زمان، میتوانید اعتبار و روابطی ایجاد کنید که به شما در رسیدن به آنجا کمک کند.
۴٫ مهارتهای خود را در یک سرویس ارائه دهید
انتخاب مهارتهای شما فقط مرحله اول راهاندازی فریلنسرینگ بود. در مرحله بعدی باید آنها را بفروشید. در واقع باید جواب این سوالات را پیدا کنید:
- چگونه میتوانید از این مهارتها برای کمک به شخص دیگری استفاده کنید؟
- خدمتی که با این مهارتها ارائه میدهید چیست؟
خدمات خود را به یک راهحل تبدیل کنید
بگذارید این یک قدم جلوتر برویم. حتی بهتر از فروش خدمات، فروش راهحل است. اینکه به یک فرد بگویید که میتوانند شما را برای نوشتن مطالب تبلیغاتی استخدام کنند، چندان جذاب نیست. ممکن است شخص فکر کند، “این یعنی چه؟ چرا من نویسنده میخواهم؟ “وقتی شما فقط خدمتی را که انجام میدهید به اشتراک بگذارید، راه درستی را پیش نرفتهاید. اجازه دهید این مورد را در قالب پیشنهاد یک راهحل، بررسی کنیم: “من میتوانم به شما در نوشتن ایمیلهای فروش بهتر کمک کنم.”
نتیجه سخن
شاید اینگونه به نظر برسد که تبدیل شدن به یک فریلنسر تنها با انتخاب یک نام و طراحی لوگو تمام خواهد شد. اما همانطور که در این مقاله ذکر شد، شما راه طولانی را در پیش خواهید داشت. در وهله اول لازم است که ارتباطات خود را قوی کرده و سپس به تفکیک مهارتهایی بپردازید که مشتریان برای رفع مشکلات خود به آنها نیاز دارند.