BPM Course
مدیریت منابع انسانی

معرفی نظریه برابری آدامز (Adams Equity Theory) و تاثیر آن بر انگیزش کارمندان

نظریه برابری (Equity Theory) مفهومی است که در آن افراد می‌خواهند نسبت نتایجشان تقریباً معادل با نسبت یک شخص مرجع یا یک گروه باشد. اگر این نسبت مساوی نباشد، پاسخ‌های احساسی رخ می‌دهد که منجر به ترمیم برابری به خودی خود می‌شود.

طبق نظریه برابری، انسان با مقایسه ورودی و خروجی خود با سایر افراد در همان شرکت یا شرکت دیگر، انگیزه و رضایت را در یک کار بدست می‌آورد.

نظریه برابری چیست؟

نظریه برابری به این واقعیت اشاره دارد که انگیزه انسان تا حد زیادی، به آنچه او عادلانه می‌داند بستگی داشته و با درک او از عدالت (برابری) که توسط مدیریت اعمال می‌شود، ارتباط دارد. در یک سازمان، این نظریه در مورد مزد کارمند و تلاش‌های او در به حداقل رساندن نابرابری فرض شده است. او به دنبال این است که میزان تلاشی که انجام می‌دهد با دستمزد دریافتی متناسب باشد.

اگر نظریه برابری اجرا شود، در علت و معلول شفافیت وجود دارد و هر شخصی از پاداش‌ها و عواقب آن آگاه است. با برقراری برابری، افراد از فرصت‌های برابر برخوردار می‌شوند و این امر منجر به ایجاد یک محیط کار مفید برای کارمندان و کارفرمایان می‌گردد.

درک نظریه برابری

نظریه برابری به معنی برقراری تعادل مناسب بین ورودی و خروجی کارمند در محل کار است زیرا چنین سناریویی منجر به ایجاد رابطه پربار با مدیریت خواهد شد.

در یک محیط کاری، کارفرما و کارمند می‌خواهند مطمئن باشند که عملشان به پاداش منجر می‌گردد؛ کارمند با دستمزد و ستایش و کارفرما با سود و بهره‌وری. اگر رابطه عادلانه باشد، هر دو باید در پایان روز خوشحال و راضی محل کار را ترک کنند.

طبق نظریه آدامز نتایج فرد / ورودی‌های خود فرد = نتایج شریک رابطه / ورودی‌های شریک رابطه

درصورتی که نسبت خروجی-ورودی یک فرد با نسبت شریک برابر باشد، کارمند احساس انگیزه می‌کند و این احساس به عنوان برابری عالی (Perfect Equity) نامیده می‌شود.

درصورتی که نسبت خروجی-ورودی یک فرد از نسبت شریک کمتر باشد، کارمند احساس کمبود انگیزه پیدا کرده و پاداش کمتری دریافت می‌کند. این احساس به عنوان تنش برابری (Equity Tension) شناخته می‌شود.

در صورتی که نسبت خروجی-ورودی یک فرد بیشتر از نسبت شریک باشد، کارمند احساس پاداش بیش از حد داشته و دوباره این احساس به عنوان تنش برابری شناخته می‌شود.

نظریه برابری سعی می‌کند تعیین نماید که آیا توزیع منابع از نظر شرکای رابطه عادلانه بوده است یا از نظر کارمند برابری رعایت شده است یا خیر. این تئوری بیان می‌کند افرادی که بیش از حد پاداش می‌گیرند یا پاداش کمتری دارند احساس پریشانی می‌کنند و این احساس باعث می‌شود آن‌ها بخواهند برابری را در روابط برقرار کنند.

نمونه‌هایی از نظریه برابری

درک مفهوم نظریه برابری با مشاهده چند مثال متداول که در زندگی روزمره ما رخ می‌دهد آسان‌تر می‌شود. مردم حتی بدون اینکه بدانند چه کاری انجام می‌دهند از مرجع مقایسه استفاده می‌کنند: «به نظر می‌رسد فلان شخص درآمدش از من بیشتر است حتی اگر تعداد ساعاتی که در دفتر کار می‌کنم از او بیشتر باشد».

برداشت من از این واقعیت است که من ساعت‌های بیشتری کار می‌کنم و بنابراین باید حقوق بیشتری بگیرم، اما مدیریت معتقد است که کار انجام شده توسط آن شخص حیاتی‌تر بوده و از این رو او شایسته حقوق بیشتر است. همه چیز به ادراک و فرضیات بستگی دارد و بسته به دیدگاه یک فرد می‌تواند به هر دو جهت متمایل شود.

معنای برابری

برابری دارای دو عنصر اصلی ورودی و خروجی است که به تفصیل شرح داده می‌شوند.

ورودی‌ها

ورودی‌ها به عنوان سهم یک شرکت‌کننده در برابر مبادله رابطه‌ای توصیف می‌شود و می‌تواند دارایی‌هایی باشد که به وی حق پاداش می‌دهد یا بدهی‌هایی که حق هزینه را دارند. استحقاق هر ورودی متفاوت بوده و تا حد زیادی به رابطه وابسته است.

در محیط های اجتماعی، مهربانی و زیبایی ظاهری به عنوان دارایی و ظلم به عنوان یک ویژگی منفی تلقی می‌شود، در حالی که در محیط های صنعتی کار دستی و سرمایه به عنوان ورودی‌هایی شناخته می‌شود که به فرد کمک‌کننده پاداش می‌دهند. چند نمونه از ورودی‌ها عبارتند از:

  • مهارت
  • حمایت از همکاران
  • اعتماد به مافوق
  • هر گونه فداکاری شخصی
  • شوق نشان دادن
  • تحمل
  • تطبیق‌پذیری
  • عزم راسخ
  • انعطاف‌پذیری
  • توانایی یک فرد
  • تعهد
  • وفاداری یک شخص نسبت به افراد ارشد یا شرکت
  • کار سخت
  • وظایف و مسئولیت‌های فردی
  • تلاش
  • تجربه‌ای که در این نقش به دست آمده است
  • تحصیلات
  • زمان یا تعداد ساعات کار شده

نتایج یا خروجی‌ها

نتیجه یا خروجی به عنوان عواقب منفی و مثبتی توصیف می‌شود که یک شرکت‌کننده در نتیجه رابطه خود با دیگری متحمل می‌شود. خروجی‌ها می توانند نامحسوس و ملموس باشند و برخی از نمونه‌های متداول آن‌ها عبارتند از:

  • ستایش
  • جایزه
  • مسئولیت
  • شهرت، آبرو
  • حقوق بازنشستگی
  • تعطیلات با حقوق
  • تشکر
  • احساس دستاورد
  • به رسمیت شناخته شدن
  • گزینه‌های سهام
  • مزایای کارمندی
  • شهرت بهبودیافته
  • حقوق
  • ترفیع
  • انعطاف‌پذیری ساعات کار
  • یادگیری
  • ارزیابی عملکرد
  • امنیت شغلی
  • تمجید از همکاران
  • افتخار در کار

مزایای نظریه برابری

مزایای نظریه برابری به شرح زیر است:

۱- انگیزه

اجرای نظریه برابری در محل کار فرصت‌های بی‌شماری را به کارمندان ارائه می‌دهد و انگیزه آن‌ها افزایش می‌یابد تا با به دست آوردن فرصت‌های مناسب به اهداف خود دست یابند. نیروی کار از این واقعیت مطمئن است که جوایز حاصل از تلاش و کوشش خواهد بود و از این رو، آن‌ها سعی می‌کنند تمایز ایجاد کنند. نظریه برابری می‌تواند انگیزه کارمندان را افزایش داده و فرهنگ موفقیت را تضمین کند.

۲- حفظ کارکنان

وقتی کارمندان انگیزه می‌گیرند، می‌خواهند در شرکت بمانند. آن‌ها معتقدند که آینده درخشانی در آن شرکت دارند و بنابراین مشتاق دریافت پاداش هستند.

یک مزیت اساسی در اجرای نظریه برابری در شرکت، حفظ کارکنان است زیرا انگیزه و رضایت کارمندان منجر به حفظ آن‌ها می‌شود.

۳- کاهش هزینه‌ها

پیاده‌سازی نظریه برابری در شرکت، هزینه‌های سازمانی را به میزان بالاتری کاهش می‌دهد و این از مزایای آن است. حفظ کارمندان منجر به صرفه‌جویی در هزینه‌های بی‌مورد می‌شود که شرکت هنگام استخدام کارمندان جدید باید متحمل گردد.

۴- جذب استعداد

سازمان‌هایی که مفهوم نظریه برابری را در کار خود پیاده می‌کنند جذب استعداد را آسان می‌دانند زیرا هر کارمندی می‌خواهد با شرکتی کار کند که به رفتار منصفانه اعتقاد دارد. کارمندان نمی‌خواهند نگران یک دستور کار پنهان باشند که می‌تواند منجر به سوگیری یا برخورد ترجیحی برای برخی از نیروهای برتر شود.

آن‌ها در محیطی که نظریه برابری را پرورش می‌دهد اطمینان خاطر دارند زیرا این بدان معناست که فداکاری و تلاش نتیجه می‌دهد.

۵- تنوع وسیع

تنوع در شرکتی مشاهده می‌شود که معتقد به رفتار عادلانه است. در این شرکت هر کارمند به فرصت‌های برابر دسترسی دارد و این یک مزیت قابل توجه برای شرکت است زیرا از طریق تنوع سرمایه‌های فکری و گسترده‌ای کسب می‌کند.

جمع‌بندی

نظریه برابری آدامز در مورد انگیزش در واقع بیان‌گر این است که افراد در صورتی باانگیزه هستند که پاداشی دریافت کنند که نسبت به تلاشی که کرده‌اند عادلانه باشد و این پاداش مشابه پاداش سایر همکارانشان باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوره جامع و بلندمدت «تحلیلگر حرفه‌ای کسب‌وکار» با رویکرد کاربردی و اجراییاطلاعات بیشتر و ثبت‌نام
بستن