حیات هر انسان رابطه مستقیمی با زندگی شغلی او دارد. میل به پیشرفت و کمالگرائی موجب میشود تا افراد به طور معمول شغل خود را تغییر دهند و همواره به دنبال موقعیتهای بهتر از قبل باشند. غیرقابل تصور نیست اما کم پیش میآید که فردی از کار کردن در حیطهی املاک و مستغلات به حرفه پرستاری روی بیاورد یا از حرفه دامپزشکی به آموزش مدارس ابتدایی برود.
با این حال، دادههای اداره آمار کار ایالات متحده (BLS) نشان میدهد که افراد در طول عمر خود حتما یک یا چند بار شغل خود را تغییر میدهند. یک مطالعه BLS نشان داد که کودکان متولد شده بعد از جنگ جهانی دوم که در دوران ازدیاد زاد و ولد در آمریکا چشم به جهان گشودند و با اطلاح کودکان نسل انفجار (Baby Boomers) شناخته میشوند، بیشتر از دیگران درگیر مسائل شغلی هستند.
آنها در یک دوره ۳۰ ساله از عمرشان به طور متوسط ۱۱٫۷ درصد تغییر شغل داشتهاند. به عبارت دیگر، آنها تقریباً هر ۲٫۵ سال شغل خود را تغییر میدادند. جالب اینجاست که هر دو جنسیت زن و مرد شغل خود را به طور کاملاً برابر عوض می کردهاند و این نشان میدهد که تفاوتی میان میل به تغییر و بهبود زندگی میان زنان و مردان وجود ندارد.
پیشرفت شغلی میتواند متفاوت از توسعه حرفه شما باشد، اما هر دو انگیزههای قوی در محل کار جهت رسیدن به اهداف و استراتژیهای برنامهریزی شده را در خود دارند. نیکول آندازولا، مدیر عامل شرکت Solutions at Work، تفاوت این دو را چنین توضیح میدهد:
“که هر دو برای جذب و ایجاد انگیزه در کارمندان و حفظ کارمندان با تعهد مهم هستند”
وی بر این باور است که پیشرفت شغلی اساساً داشتن فرصتی برای ارتقا به جایگاه بالاتر، پیشرفت در یک شرکت یا موقعیت یا مسئولیت بیشتر در نقش فعلی است. این مسئله برای نیروی کار متعهد و ایجاد رضایت شغلی در او قابل توجه است. در این وضعیت پیشرفت کار کارمندان ملموستر است و بنابراین شناسایی راهکارهائی برای تمرکز بر آنها آسانتر است.
به باور آندازولا رضایت فردی در کنار ارتقا سطح شغلی، شامل تجربه، آموزش، تحصیلات و غیره یک فرد نیز میباشد. به عبارت دیگر، تمام این موراد در کنار هم یک تصویر بزرگ از زندگی فرد را منعکس خواهد کرد. تمام آنچه که یک فرد در نهایت آرزو دارد تا از نظر شغلی و شخصی انجام دهد.
کارفرمایان به راحتی و با تکیه بر این موارد میتوانند فرصتهای شغلی را برای کارمندان خود فراهم کنند که پیشرفت سازمان و رسیدن به چشم اندازهای مورد نظرشان انقدر ها هم دور از ذهن به نظر نرسد.
مزایای مالی
یکی از مزیتهای قابل توجه برای پیشرفت در حرفه، پتانسیلی است که در بحث مالی و دستمزدهای کارمندان نهفته است. پیوند محکمی میان وضعیت شغلی، تحصیلات و دستمزدها وجود دارد. BLS آمارهای واقعی این مسئله را به عنوان شواهد امر اینگونه ارائه میدهد.
در حقیقت، BLS گزارش میدهد که میانگین پرداختی برای دارندگان مدرک کارشناسی ارشد در هفته ۱۳۳۷ دلار بوده است که در مقایسه با افرادی که فقط لیسانس دارند ۱۱۳۴ دلار در هفته و کسانی که مقطع کاردانی را می گذرانند ۷۹۸ دلار در هفته تفاوت دارد.
توانائی یا تحصیلات
مدیریت اصولی و با دقت در منابع انسانی این مهم را در نظر دارد که تحصیلات فردی در کنار توانائیهای اوست که معنا مییابد. بعضا در محیطهای کاری افرادی را میبینیم که تنها با داشتن یک مدرک تحصلیل بالا دستمزهای خوبی را نیز دریافت میکنند اما بازده پائینی در استراتژیهای سازمان دارند. این مهم هیچگاه از چشمان یک رهبر موفق در مدیریت سازمان دور نخواهد ماند.
همه مزایا مالی نیستند
در حالی که دادههای مرکز تحقیقات پیو نیز نشان میدهد تفاوت واضحی در حقوق دارندگان مدرک لیسانس (دستمزد سالانه ۴۵۵۰۰ دلار) در مقایسه با افرادی که دارای مدرک دیپلم هستند (پرداخت سالانه ۳۰ هزار دلار) وجود دارد، اما پیشرفت شغلی همیشه در مازایای مالی خلاصه نمیشوند.
انگیزههای دیگری نیز وجود دارند که افراد را به جستجوی فرصتهای جدید سوق میدهند. به طور مثال:
- تحقیق و تحلیل
- سفر
- انتشار یافتههای خاص
- به دست آوردن مهارتهای بیشتر
- به دست آوردن حرفهای خاص در سازمانی پر انگیزه
- پذیرش چالشهای جدید و آموزش بیشتر
نیکول آندازولا انگیزه، اشتغال گسترده، مالکیت شغلی و وفاداری شغلی را نیز در ایجاد پیشرفت فرصتهای شغلی و سرمایه گذاری بیشتر مهم میداند.
در برخی مشاغل، به راحتی میتوان فن کوزهگری را برای پیشرفت در موقعیت شغلی به دست آورد، اما در بعضی دیگر حتی اگر نردبانهای زیادی هم برای بالا رفتن در دست داشته باشید، باز موانع زیادی بر سر راهتان وجود دارد.
هر کارمندی همواره با چالشها فراوانی در پیشرفت فرصت شغلی خود رو به روست. که همگی نیز عوامل مهمی در دلسردی کارمندان محسوب میشوند. در ادامه به چند مورد از آنها اشاره خواهیم کرد.
۱٫ کمبود موقعیتهای سطح بالا
حقیقت این است که بدون فرصتی برای آزمایش مهارتهای جدید، کارمندان میتوانند ناامیدی قابل توجهی را تجربه کنند. کارمندان ممکن است پس از آموزش، در صورت عدم فرصت پیشرفت، شرکتی را ترک کنند. همچنین، یک مطالعه انجمن مدیریت منابع انسانی، که به سال ۲۰۰۸ برمی گردد، نشان میدهد که یک سوم کارمندان مصاحبه شده به دلیل کمبود فرصتهای پیشرفت شغلی، کار را ترک میکنند.
۲٫ کمبود مربی و منتور
گاهی اوقات در یک سازمان، شخصی برای دفاع از یک کارمند و اطمینان از ظهور متعهد او در هنگام ایجاد فرصتهای جدید یا ارتقا سطح شغلی، مورد نیاز است، مربی یا منتور که میتواند در مورد مهارتهایی که ارزش پیشرفت دارد، بازخوردهای موثر ارائه دهد.
گاهی چالش اصلی یک سازمان رو به پیشرفت میتواند یافتن مربی یا منتور همراه با اهداف و نگرشهای رو به پیشرفت آن کسب و کار باشد.