
حوزه تحلیل کسب و کار جزو حوزههای پرچالش و پرتغییر در دنیاست. در اینجا پنج ترند در حوزه تحلیل کسب و کار آوردهایم که ما انتخاب کرده ایم.
تحول دیجیتال
در چند سال گذشته “تحول دیجیتال” کلمه ای کلیدی بوده است که بسیاری از تحلیلگران کسب و کار و مدیران پروژه ممکن است با این تئوری در ارتباط باشند. اکنون بسیاری از ما در سازمان هایی فعالیت می کنیم که در واقع چنین تحولی را پشت سر می گذارند. مسائل بی شمار و مشکلات دشواری وجود دارد که می توان با برخی توصیه ها و کمک های مفید از آنها جلوگیری کرد. این وظیفه ای است که بر عهده تحلیلگر کسب و کار و مدیر پروژه است. ما به عنوان مشاوران قابل اعتماد می توانیم به سازمان ها کمک کنیم تا رویکرد مناسبی را برای تحول به دنیای دیجیتال انتخاب کنند. ما می توانیم آنها را راهنمایی کنیم تا از مزایای استفاده از فناوری های دیجیتال مانند آنالیز پیش بینانه و هوش مصنوعی، حداکثر مزایا را کسب کنند.
ما به عنوان تحلیلگر کسب و کار می توانیم به سازمان هایی که در حال تحولات دیجیتالی هستند، یاری رسانیم تا تعهدات مهم و مورد نیاز برای موفقیت در چنین طرح هایی را درک کنند. نه تنها احتمال بروز تحولات سازمانی وجود خواهد داشت، بلکه سازمان نیز مانند دانشمندان داده باید نقش های جدیدی را در نظر بگیرد. آنها باید ابزارهای هوش مصنوعی را بدست آورند و داده های موجود را اصلاح کنند. آنها باید تصمیمات مهم کسب و کار را اتخاذ کنند که منعکس کننده اخلاق، فرهنگ، تنوع و ارزش های سازمان باشد. این تصمیمات به قوانینی تبدیل می شوند که در یادگیری ماشینی (Machine Learning) به کار می روند و تصمیمات اشتباه می تواند به کابوس دیجیتالی منجر شود.
افزایش تحلیل کسب و کار در تیم های چابک
نیاز به تحلیلگران کسب و کار در پروژه های چابک موضوع جدیدی نیست. چندین سال است که ما متوجه شده ایم سازمان های بیشتری نقش تجزیه و تحلیل کسب و کار چابک (BA) را به تیم توسعه اضافه کرده اند. با این حال، آنچه جدید به نظر می رسد، پذیرش نیاز به تجزیه و تحلیل کسب و کار در پروژه های چابک از طرف جامعه رویکرد چابک، صرف نظر از عنوان یا نقشی است که به آن عملکرد اختصاص داده شده است. همچنین وظایف و تکنیک های تجزیه و تحلیل کسب و کار و همچنین تشخیص اینکه انجام آنها ارزش و نتایج بهتری را ارائه می دهد، بیشتر پذیرفته شده است.
اظهارنظر یک کارشناس چابک در کنفرانس اخیر این روند را زمانی که وی خاطرنشان کرد که تحویل های چابک اغلب فاقد قابلیت استفاده و قابلیت های مورد نیاز کاربران در هنگام حذف تحلیلگران کسب و کار هستند، به وضوح بیان کرد. تیم ها می توانند نسخه ها را به اندازه کافی سریع تولید کنند، اما خروجی ها نمی توانند تمام شرایط را برآورده کنند و تا زمان اجرا باید مجدداً پردازش شوند.
سپس تیم ها روی تولید خروجی تمرکز می کنند و به نیاز کسب و کار توجه کافی ندارند، در نتیجه نتایج با رویکرد چابک بهتر از سایر رویکردها نیست. تیم های چابک که تحلیل کسب و کار را در بر می گیرند، نتیجه بهتر و سریع تری را خواه از طریق کشف نیازهای اولیه، انتخاب الزامات موثر، تجزیه و تحلیل کامل الزامات و یا همه موارد فوق ارائه می دهند. ما فقط می توانیم امیدوار باشیم که این روند رشد کند، زیرا گسترش نقش تجزیه و تحلیل کسب و کار در تیم های چابک پیشرفت مهمی است.

سیستم مدیریت پروژه شامل دیدگاه محصول محور در مقابل دیدگاه پروژه محور است
بسیاری از مدیران پروژه که به طور حرفه ای در محیط پروژه بزرگ شده اند، یاد گرفته اند که موضوعات را از طریق لنز پروژه محور ببینند. چرا که نه؟ آنها بالاخره مدیران پروژه هستند. بسیاری از مدیران پروژه آموخته اند که نه تنها احساس مالکیت بلکه تقریباً هویتی با پروژه های خود داشته باشند.
یکی از روش های بسیاری که چابک دنیای پروژه را تغییر داده است، تمرکز مجدد پروژه به محصول است. در واقع، ممکن است مدیران پروژه بشنوند که، “هیچ کس به پروژه شما اهمیت نمی دهد.” به همان اندازه که شنیدن آن برای برخی دشوار است، مدیران پروژه می دانند که تمرکز روی گزاره ارزش پروژه به معنای تمرکز روی محصول است.
مدیران پروژه از این منظر راحت تر می شوند و زبان یک دید محصول محور را حتی در محیط های مدیریت سنتی پروژه نیز درج می کنند. تعاریف پروژه از موفقیت، به فراتر از “به موقع، در بودجه تعیین شده و در محدوده”حرکت کرده است و مدیران پروژه هنگام مشارکت در تصمیم گیری، دیدگاه محصول محور دارند.
مدیران پروژه می دانند که داشتن مشاور خوب منابع پروژه به خودی خود به معنای تمرکز کمتر روی پروژه، و تفکر در مورد آنچه پروژه ارائه می دهد، و دلیل آن و اینکه برای چه فردی است. این در مورد ارزش تحویل پروژه و مشتری است، کسی که واقعاً به پروژه شما اهمیتی نمی دهد.
معماری کسب و کار در رویکرد چابک
در روز های ابتدایی رویکرد چابک، معماری کسب و کار غالباً سربار غیر ضروری قلمداد می شد. با توجه به اینکه به نظر می رسد برای ایجاد یک مدل کسب و کار استراتژیک همیشگی لازم است، اما چگونه تیم ها می توانند ارزش را غالبا و خیلی زود تحویل دهند؟ چگونه می توانند “از تغییرات استقبال کنند؟”
قبلا تصور می شد که معماری کسب و کار موجب کاهش سرعت تیم های چابک می شود زیرا به معنی زمان طولانی پیش از شروع پروژه چابک است. اکنون سازمان ها در حال درک این موضوع هستند که معماری کسب و کار مزایای بسیاری برای پروژه های چابک دارند. و می توانند در فرایند بودجه ریزی نیز کمک کنند.
این موضوع کمک می کند تا تیم به درک روابط متقابل فرایندهای کسب و کار، به ویژه در پروژه های پیچیده با تیم های مختلف چابک، کمک کند. مهمتر از همه، می تواند اینگونه اطمینان حاصل شود که یک نیاز کسب و کار واقعی قبل از فرار تیم با یک راه حلی که هیچ مشکلی را حل نمی کند، وجود دارد.
همچنین از معماری کسب و کار در تیم های چابک برای اینکه بتوانند ویژگی های محصول را متناسب با یکدیگر تولید کنند تا هر یک ارزش بیشتری را اضافه کنند، استفاده می شود. سازمان ها در حال تصور این ایده هستند که ” مصنوعات معماری کسب و کار به تیم های چابک کمک می کند تا اولویت بندی کنند، کسب و کار را درک کنند و اطمینان حاصل کنند که خروجی های آنها از ارزش فعلی کسب و کار برخوردار است.” این تصور به این دلیل است که معماری کسب و کار الگویی برای جلوگیری از کار بی ارزش فراهم می کند. مطمئناً تغییرات خوب هستند. مطمئناً، کارهای مجدد و باز تولید در دنیای چالاک مورد استقبال قرار می گیرند. اما تصور کنید که فوراً بدون هیچ گونه آزمون و خطایی، ارزش واقعی را تحویل بگیرید.
استفاده فزاینده ای از معماری کسب و کار برای درک چگونگی هر پروژه و ویژگی که به اهداف کسب و کار کمک می کند و در جهت استراتژیک شرکت قرار می گیرد، استفاده می شود. بنابراین به جای اینکه به عنوان سربار غیر ضروری قلمداد شود، معماری کسب و کار برای انجام آنچه قصد دارد به کار می رود: تحویل ارزش، نه فقط ویژگی، غالبا و خیلی زود.
مشارکت دفتر مدیریت پروژه و مراکز تعالی
اکثر دفتر های سازمانی (دفتر مدیریت پروژه) و مراکز تعالی (Centor of Excellence) در یک واحد کارکردی (PMCoE) با یک مدیر، حمایت، توسعه و پیاده سازی تحلیل کسب و کار و مدیریت پروژه و رویکرد چابک، فعالیت می کنند. این واحد جدید به طور معمول منبعی از ابزارها و فناوری های رایج مورد نیاز برای پشتیبانی از این روش ها را ایجاد می کند. همچنین می تواند منجر به استخدام، آموزش، پیشرفت شغلی و نظارت روزمره متخصصان پروژه اعم از تحلیلگر کسب و کار و مدیر پروژه و یا بخشی از تیم چابک شود.
PMCoE همچنین ممکن است بر تمام منابع فکری، انتخاب بازخورد ذینفعان و هرگونه تلاش مداوم در جهت پیشرفت نظارت کند. این واحد کمک می کند تا کلیه ابتکارات اصلی تغییر یافته با استراتژی سازمانی همتراز شود و آگاهی استراتژیک در مورد این ابتکارات مهم تغییر یافته ارتقا یابد.
PMCOEs همچنین می تواند اطمینان حاصل کند که بهترین شیوه های چابک به طور مداوم و مناسب در سطح شرکت درک و اجرا می شود. آنها می توانند سلامت ابتکارات چابک را بررسی کنند، مربیگری عملکرد چابک را ایجاد کنند، معیارهایی را برای ارزیابی عملکرد چابک و موارد دیگر را مقرر کنند. سازمان ها به طور فزاینده ای فواید PMCoE را کشف می کنند که با جمع آوری دانش و منابع پروژه در کنار هم، کارایی سازمان را بهبود می بخشند.
شما میتوانید در دورههای آموزشی در حوزههای هوش تجاری، مدیریت فرایند، مدیریت پروژه، مدیریت چابک و ... ثبتنام کنید. جهت آشنایی با دورههای آموزشی کاروکسب از تقویم دورههای آموزشی بازدید نمایید.
تقویم دورههای آموزشی کاروکسب