مانع اصلی در حل مسائل با به کارگیری اصول سیستمی، تعریف مسئله است. در سیستمهای واقعی، ذینفعان مختلف بر اساس دیدگاه خود یک موضوع یا فرآیند مشابه را مورد بررسی قرار میدهند.
به عنوان مثال، یک سرمایهگذار فرآیند سازمانی را که مواد خام را به یک محصول تجاری تبدیل میکند، به عنوان وسیلهای برای کسب سود می بیند. کارآفرین به این فرآیند به عنوان یک فرصت کسب و کار نگاه میکند و جامعه محلی نیز همین فرآیند را به عنوان وسیلهای برای ایجاد شغل میبیند.
اگر همان فرآیند تولید با ضرر مواجه شود، سرمایهگذار ممکن است به دنبال فروش سرمایهگذاری باشد، کارآفرین ممکن است تعادل نیرو را برای ایجاد کارایی فرآیند توصیه کند، کارکنان ممکن است افزایش قیمت فروش را توصیه نمایند، و جامعه محلی ممکن است استخدام مدیران بازاریابی بیشتری را پیشنهاد دهد. تداوم چنین تفاوتهای مبتنی بر ادراک، مشکلاتی را در تصمیمگیری و حل مسئله ایجاد میکند.
متدولوژی سیستمهای نرم (Soft systems Methodology یا SSM) از حل چنین مسائلی با توسعه تعریف ریشهای یا مدلهای مفهومی برای هر موضوع حمایت میکند. تعریف ریشهای سیستمها یا فرآیندها را به روشی ساختاریافته نامگذاری نموده و مشخص میکند چه کسی چه وظیفهای را برای چه هدفی انجام میدهد.
هر یک از ذینفعان یک تعریف ریشهای را بر اساس ادراک خود تهیه میکنند و گفتگو بین ذینفعان و تسهیلکنندههای مختلف، اصلاح مدلهای تعریف ریشهای برای ادغام دیدگاههای مختلف یا انتخاب یک مدل به جای مدلهای دیگر را امکانپذیر میسازد. سپس این مدل اتخاذ شده مبنایی را برای ایجاد تغییرات تشکیل میدهد.
تجزیه و تحلیل CATWOE یک ابزار تفکر سیستمی SSM برای تهیه مدلهای تعریف ریشهای جامع است.
تجزیه و تحلیل CATWOE چیست؟
به گفته پیتر چکلند، CATWOE یک چک لیست ساده است که میتواند برای تحریک تفکر در مورد مشکلات و راه حلها استفاده شود.
CATWOE مخفف Clients، Actors، Transformation، Weltanschauung، Owners و Environment میباشد که در ادامه به تفصیل به هریک خواهیم پرداخت. استفاده از ابزارهای تفکر سیستمهای CATWOE بر روی سیستم یا فرآیندهای موجود در یک سازمان، آنها را متمرکز میکند و مستلزم مطالعه نحوه تعامل خارجی و درونی ویژگیهای عناصر درون سیستم یا فرآیند است.
مشتریان (Clients): مشتریان، ذینفعانی هستند که سیستم برای آنها وجود دارد، یا افرادی هستند که هر کاری را که سیستم انجام میدهد، دریافت میکنند و با تغییر سیستم یا فرآیند، سود میبرند یا متضرر میشوند. اولین گام در تجزیه و تحلیل CATWOE شناسایی این مشتریان و درک چگونگی تأثیر فرآیند یا سیستم بر آنها است.
بازیگران (Actors): تجزیه و تحلیل CATWOE مستلزم فهرست کردن ذینفعانی است که مسئول اجرای تغییرات هستند، این معمولاً عبارت است از کارمندان.
دگرگونی (Transformation): دگرگونی تغییری است که سیستم یا فرآیند ایجاد میکند. تحلیل CATWOE مستلزم فهرست کردن ورودیها و ماهیت تغییراتی است که این ورودیها برای تبدیل شدن به خروجی متحمل میشوند.
Weltanschauung: این مورد که با عنوان «جهانبینی» نیز شناخته میشود، توجیهی برای دگرگونی سیستم یا فرآیند است. این مرحله مستلزم قرار دادن فرآیند یا سیستم تحت تجزیه و تحلیل در زمینه گستردهتر آن است تا پیامدها یا ارتباط چنین فرآیندی با سیستم کلی را برجسته کند. از آنجایی که ذینفعان مختلف توجیهات متفاوتی دارند، این مرحله مهمترین مرحله در تحلیل CATWOE میباشد. تفاوت اصلی در تجزیه و تحلیل CATWOE تهیه شده توسط هر ذینفع مربوط به Weltanschauung بوده و هدف از تجزیه و تحلیل CATWOE این است که چنین جهانبینیهای متفاوتی را آشکار سازد.
مالک (Owners): تجزیه و تحلیل CATWOE مستلزم شناسایی مالک است، این معمولاً شامل کارآفرین یا سرمایه گذار میباشد که صلاحیت ایجاد تغییرات، توقف پروژه یا تصمیمگیری در مورد ادامه تغییر را دارد.
کاربردهای تجزیه و تحلیل CATWOE
تجزیه و تحلیل CATWOE برای حل اکثر مشکلات کسب و کار که توسط منافع چندگانه و اغلب متضاد چندین ذینفع ایجاد شدهاند، استفاده میشود. با در نظر گرفتن تمام این جهانبینیها، چارچوبی اخلاقی برای تعریف ریشهای و رویکرد حل مسئله فراهم میکند.
یکی از نکات مهمی که باید در نظر گرفت این است که تجزیه و تحلیل CATWOE تنها ابزاری را برای حل مسئله ادراکات مختلف فراهم میکند. تفکیک واقعی ادراک از طریق روش گستردهتر سیستم نرم (SSM) صورت میگیرد.